نقد کتاب
نوشته ی کورمک مک کارتی
داستان حول سه شخصیت اصلی میچرخه:
لئولین موس، آنتون چیگور، و تام بل.
حوالی سال ۱۹۸۰ لئولین که مشغول شکار آهو بود متوجه افرادی میشه که توی اون محوطه مردن.. این سوال تو ذهنش میاد که اینهمه آدم چرا کشته شدن؟
برای جواب سؤالش اطراف رو خوب میگرده و متوجه یه کامیون بار از هروئین میشه. یکمی اونورتر شخصی که زیر سایه درختی مرده بود رو همراه با یک ساک که تقریبا ۲ میلیون دلار پول نقد توش بود رو پیدا میکنه .. ساک رو برمیداره و میره اما چیزی نمیگذره که احساس خطر میکنه همسرش، کارلا جین، رو به خونه مادرش میفرسته تا اتفاقی دنبال اون نباشه.
این آغاز داستانی بود که پس از اون در تعقیب و گریز صاحبان اون پول و موس ادامه پیدا میکنه...
▪️ داستان از زبان کلانتر (تام بل) نقل میشه و ابتدای هر فصل، بازگوییهای بل را میبینیم..
▪️ فضای وسترن و دهه ۸۰ م. جنوب غربی تگزاس را به تصویر میکشد
▪️ این دومین کتاب از قلم #کورمک_مک_کارتی هست که خوندم. فضای بسیار متفاوتتر و واقعنگار تر..
شخصیتها هنرمندانه توصیف میشوند گویی که سالیان سال است با آنها آشناییم.
? مثل کتاب #جاده از همین نویسنده، غرق داستان و شخصیتها میشیم با این تفاوت که جنبههای پنهان زندگی رو خیلی ساده بهمون گوشزد میکنه...