پس به زیبارویان باید گفت که دنیا از آن آنان است ! که خودِ دنیا هم ، دستی می افشاند بررویت آنها ...و ستاره ها ، آن ستاره های بخت و اقبال را به پای شان می ریزد تا آسمان متعجبشود از این همه زرق و برق .چه کسی می داند طالع آنها را کجا نوشته اند که جمعی به حسنظاهرشان گرفتارند و زندگی شان صرف دیدن ِآنها ؟ و چه کسی می داند در خلوت چگونه اند ودر سرشان چه می گذرد از این زندگی تابناکِ ستاره گون ؟
وگاهی دو ستاره در یک قاب که اتفاقن باهم ندرخشیده اند ، اما زمانی دنیا هردوی آنها و خوشدرخشیده اند به تنهایی ! از خوب روییشان یا طالع خوش !؟ یا آن نقش پرداختن ِذاتی !!!
یکی پیشتراز ۳۹ سالگی صحنه را در اوج بوسید! سال ۱۹۷۳ غمگین بود یا شاد ؟ از ستاره هابپرسید که هیچ ، انسان ها نیز پاسخی ندارند از چرایی فاصله گرفتن او از داستان های پردهسینما؟ شاید میخواهد ثبت باشد به جوانی و زیبایی !
هرچند دیگری، برخلاف او ، اسکاتلندی پر طرفدار ! جمیزباند با او دو چندان درخشید !همچنانپرنور در آسمان ستاره ها ! پایانی بر کار هنری در ۲۰۱۲ ،که شاید آفرینش ستاره گونه ش تا ابددر جهان بدرخشد . و از همین دست زندگی درباهاما و عکس ها و عکس ها !
باور کنیم ،جهان از آن زیبارویان است ! در هر انتخابی ستاره می مانند در آسمان این شبعجیب ! داستان دو دوستاره ! یکی فاصله گرفته و دور و اکنون به لطف عمر طولانی حاضر ! اماهمچنان نورانی !یکی نزدیک تر و نزدیک تر تا سال های اواخر عمر ! نورافشان و قدر قدرت تاآخرین لحظه های حضور!سینمای دهه ۶۰ میلادی با حضور زیبارویان ِستاره گون !
دست هایی باید ! ستاره ی بخت روشن کند در آسمانِ زندگی ! بیفشاند « آن » را در طراوت هرچهزیبایی است که دنیا از آن زیبا رویان است!
مرجان وفایی