یکی از عجیبترین تجربههای من در طول زندگی کاری، تجربهٔ چهار سال کار کردن با یک شرکت ژاپنیست؛ سومیتومو، یکی از ۴۰ کمپانی بزرگ ژاپن و یکی از ۳۰۰ کمپانی بزرگ دنیا. چرا عجیب؟ چون انتظارش را نداشتم که به دنبال تجارب کاریام که تا آن زمان بیشتر در حوزهٔ پژوهش بود، پیشنهاد چنین کاری را دریافت کنم. عجیب بود چون اولین تجربهٔ کاریام با شرکتی خارج از ایران بود و چهارچوبهای کاری، زمینه و شیوهٔ کار و نوع تعامل و مکاتبات اداری با فرهنگ و زبانی دیگر برایم نهتنها تازگی داشت بلکه در فاصلهای معنادار از تجربههای پیشینم در فضای کار ایران قرار میگرفت.
من در ابتدای پاییز ۱۳۹۴ این پیشنهاد کاری هیجانانگیز را پذیرفتم. شش ماه پیش از این تاریخ از محل کار قبلیام بیرون آمده بودم و در میانهٔ بیست و شش سالگی هنوز مشغول تجربهٔ حداکثری دنیا بودم! تا پیش از آن دنیای من، بیش از همهچیز، معطوف به ایرانشناسی بود. چنان در موقعیتهای شغلی و زندگی شخصی به ایرانشناسی دل بسته بودم که تقریباً از هیچچیز دیگری، هیچ نمیدانستم. قرار بود دنیای تازهای در برابرم گشوده شود: کاملاً ناشناخته و سرشار از هیجان!
دوستی، که مدیرعامل نمایندگی رسمی این شرکت در ایران بود، بعد از دیدن فرآیند برنامهریزیام برای کاری، فکر کرد که میتوانم در مقام دستیار شخصیاش نقش ایفا کنم! پس کارم را با یک پروژهٔ آزمایشی شروع کردم: برنامهریزی برای حضور در نمایشگاههای بینالمللی مرتبط با صنعتی خاص در چند ماه پیشرو. این همکاری آغاز شد و بیش از چهار سال بعد، در زمان اجرای مجدد تحریمها علیه ایران و عدم امکان همکاریهای رسمی ژاپن با ایران، پایان گرفت.
ماهیت موقعیت شغلی و شرکتی که در آن فعالیت داشتم ایجاب میکرد که طیف متنوعی از کارها را انجام دهم؛ از برنامهریزیهای شخصی مدیرعامل گرفته تا مکاتبات مستقیم با ژاپن و انگلیس یا مدیران خاورمیانهٔ شرکت ژاپنی. اما کار به اینجا محدود نمیشد؛ برنامهریزی و برگزاری رویدادهای مختلف، شرکت در نمایشگاهها، حفظ ارتباط لازم و مستمر با شرکتهای داخلی و … هم بخش عمدهای از کار را تشکیل میداد.
من بر این باورم که هر تجربهای از زندگی به دلیلی رخ میدهد! کافیست بهاندازهٔ کافی و بهخوبی «تماشا» کنم.
به واسطهٔ تجربهٔ این شغل، هر روز بیشتر، در مواجهه با فرهنگ کاری ژاپن قرار میگرفتم و جذابیت این فرهنگ باعث میشد بخواهم دربارهٔ دیگر ابعاد فرهنگ و هنر ژاپن بخوانم؛ کمکم هر کتاب و فیلمی که رنگی از ژاپن داشت در دستور کار قرار گرفت!
احتمالاً از فرهنگ کار و زندگی در ژاپن شنیدهاید. در این مطلب به دو عنصر مهم فرهنگ کاری ژاپن، که بهصورت مستقیم، در طول کار با آن مواجه شدم میپردازم. هریک از این عناصر از پایههای فلسفه و هنر ژاپن نیز محسوب میشوند. شگفتانگیز است که فرهنگ اصیل ژاپن تا این حد در زندگی کاری و روزمرهٔ مردمان آن حضور و نمود دارد.
در اولین برخورد با همکاران ژاپنی در تهران، چیزی که بیش از همه برایم عجیب بود «شگفتزدگی مداوم» آنها در برابر تجربههای متفاوت بود؛ تعجبی که کاملاً نمود ظاهری داشت و با صدای بلند بیان میشد، حتی در برابر تجربههای معمول و روزمره! در ابتدا این مسئله برایم عجیب و گاه خندهدار بود! کمی بعد، با یکی از محبوبترین کتابهای زندگیام ملاقات کردم: ذهن ذن، ذهن آغازگر. آنجا متوجه شدم که آموختن ذهن به «آغازگری» و همنشینی مداوم با فلسفهٔ ذن چگونه موجب شگفتزدگی همیشگی ژاپنیها میشود:
هر تجربه، به اندازهٔ «اولین تجربه» شگفتآور و غریب است! هر تجربه، تجربهٔ آغازین است!
شگفتزدگی عاملیست برای آگاهانهتر کار کردن (زیستن) و بهطور مستقیم بر کیفیت کار، خلاقیت، تفکر نقادانه و تحلیل موقعیت تأثیرگذار است.
اولین برخورد من با سادهگرایی ژاپنی در فرهنگ کاری، در مکاتبات پیش آمد. زمانی که متوجه شدم یک ایمیل با مضمون یکسان را باید با دو متن کاملاً متفاوت برای انگلیس و ژاپن بفرستم: با توضیحات کامل و ذکر تمام جزئیات و حالواحوالپرسی مفصل در ابتدای ایمیل، برای انگلیس و در کوتاهترین حالت ممکن و بدون هیچ توضیح اضافهای، برای ژاپن: مثلاً در یک خط!
سادهگرایی علیرغم تصور اولیهاش کار پیچیدهایست! بسیار راحتتر است که همهچیز را بنویسی که چیزی از قلم نیفتد تا اینکه همهچیز را در یکیدو خط خلاصه کنی و باز هم چیزی از قلم نیفتد. عادت به سادهگرایی را، مثل باقی دریافتهایم از فرهنگ ژاپن، بعداً بیشتر شناختم و دربارهاش خواندم و رسوخ کرد به دیگر بخشهای زندگیام. حالا برای اینکه متنهایم بهاندازهٔ کافی طول داشته باشند لازم است، بهعمد، کمی از سادهگرایی فاصله بگیرم!
تجربهٔ کار در فرهنگهای گوناگون، تجربهایست بالقوه هیجانانگیز! در این میان، ژاپن، بهدلیل مسیر شگفتانگیز و منجر به موفقیتش پس از جنگ، در هر سطحی از همکاری، میتواند تجربهای همراه با کنجکاوی و کشف بسیار را به همراه داشته باشد. تجربهای که اگر با جستوجوی خودخواستهٔتان در فلسفهٔ شرق دور همراه شود، گسترهٔ تازهای از اندیشه و جهانبینی را در برابر شما خواهد گشود.