قلعه الموت در منطقه الموت قزوین قرار دارد و برای باردید از آن باید مسیرهای پر پیچ و خمی را از یک جاده کوهستانی باریک سپری کنید که مسیر آن از یک جاده فرعی حدودا ده کیلومتری جاده کرج به قزوین و نرسیده به قزوین جدا می شود که بعد از طی کردن 85 کیلومتر از جاده باریک کوهستانی پر پیچ و خم به روستای معلم کلایه می رسید . و از آن به بعد به یک دریاچه زیبا بنام دریاچه آوان می رسید که جای مناسبی برای استراحت موقت بین راهی می باشد و سپس در ادامه مسیر و گذر از پستی و بلندی های مناطق کوهستانی و ارتفاعات سردسیر به نطقه الموت می رسید . برای دیدن منطقه الموت بهتر است در ماههای گرم از این منطقه دیدن نمایید . قلعه الموت در ارتفاع 2163 متر بالاتر از دریا ارتفاع دارد . قدمت این مکان تاریخی که بر فراز کوههای الموت قرار دارد تصویری از یک طبیعت زیبا را که بصورت یک دژ نمایان است معرفی می کند . گردشگرانی که به قلعه الموت می روند ، می توانند در اقامتگاه سنتی قلعه الموت اقامت کنند . این اقامتگاه در روستای گازرخان قراردارد . برای رسیدن به قلعه باید از حدود 400 پله سنگی بالا بروید . تاریخ این پله ها را هم برخی به دوره قاجار نسبت می دهند که تا پیش از این از قاطر برای بالا رفتن از مسیر استفاده می شده است در بالای قلعه که می ایستید تا فاصله 10 کیلومتری قابل روئیت می باشد . طول دژ الموت که در بالای صخره ای سنگی بنا شده است . حدود 120 متر و عرض آن بین 10 الی 35 متر است . دیواره های قلعه با توجه به شکل صخره ها ساخته شده اند ، به همین دلیل است که چهار گوش نیست و عرض آن در بخشهای مختلف با هم فرق دارد . این قلعه به دو بخش غربی و شرقی تقسیم می شود که بلندی بخش غربی بیشتر است بخش غربی به دو بخش قلعه بالا و قلعه بزرگ جدا می شود از آن دژ قدیمی خرابه ای بیشتر باقی نمانده است تاریخ پر از فراز و نشیبی را گذرانده تا اینکه به زمان ما رسیده است . این دژ بنام حسن مصباح رهبر فرقه اسماعیلیه به قلعه حسن هم معروف است .
حسن صباح موسس مذهب اسماعیلیه بنیانگذار دولت اسما عیلیان بود او در شهر قم و خانواده ای شیعه بدنیا آمد و بعد به ری مهاجرت کرد . در آنجا با مذهب اسماعیلی آشنا شد و بعد از سفر به شهرهای مختلف و دعوت مردم به آیین اسماعیلیه و در نهایت به الموت رفت تا پناهگاهی برای خودش و پیروانش داشته باشد او سالها با مردان سلجوقی مبارزه کرد حسن صباح مدیری منظم و مرد بسیار سختگیری بود به ترتیبی که دو پسر خودش را بجرم نافرمانی به قتل رساند او گروهی از افراد را تربیت کرده بود که شخصیت های سیاسی و مذهبی را ترور میکردند حسن صباح این قلعه را مرکز فعالیت های نظامی خود قرار داده بود تا عقاید اسماعیلیه را تبلیغ و ترویج کند . مغولان در آن زمان قلعه را به آتش کشیدند بطوری که جزء ویرانه ای از آن باقی نمانده است در دوران صفوی از قلعه الموت بعنوان زندان از آن استفاده میشد و اکنون بقایایش همچنان در الموت پابرجاست
یک نکته جالب در مورد این قلعه این است که تنها یک راه ورودی به این قلعه وجود دارد . که در گوشه شمال شرقی اش دیده میشود در دامنه جنوبی کوه ، خندق وسیعی کنده شده تا راه نفوذ به قلعه بسته شود . در دامنه های دیگر هم خندق کنده اند تا امکان رفت و آمد از بین برود . دور تا دور این دژ تاریخی پرتگاه است . در واقع انتخاب مکان قلعه و نوع ساخت آن به ترتیبی بوده که تسخیر ناپذیر است . حسن صباح بعد از 35 سال زندگی در دژالموت در اثر بیماری در گذشت و او را نزدیک قلعه دفن کردند
سالها بعد مغولان مقبره او را که به زیارتگاه تبدیل شده بود ویران کردند . در نزدیکی الموت روستای وزجرد وجود دارد که منظره ای بسیار دل انگیز از آبشاری بطول 30 متر وجود دارد که از دل صخره به دره ای در پایین ان میریزد در این دره پوشش گیاهی متنوع و زیبا به چشم میخورد.