زرآبادی پور
زرآبادی پور
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

خاطرات من و همسر جان این بار ترکیه!

من و همسرم تصمیم گرفتیم برای ماه عسل و اولین سفر مشترکمون، بریم مسافرت. اما اینکه کجا بریم خودش ماجرایی شد که منو از هر چی ماه عسل منتفر کرد. راستش همسرم یه دختر مذهبیه و اعتقاد داره برای ماه عسل باید بریم مشهد. اما من اصرار کردم که بهتره ماه عسل رو یه سفر خارجی بریم. یک هفته ای همه کشورها رو بررسی کردم و به غیر از استانبول پولم به جای دیگه نرسید. وقتی قضیه رو به همسرجان گفتم چنان قشقرقی به پا کرد که مجبور شدم یه بلیط هواپیما مشهد استانبول رزرو کنم تا هم مشهد رفته باشیم هم استانبول. به این میگن بازی برد-برد. اینطوری هم به اعتقادات همسر جان احترام گذاشتم، هم خودم به آرزوم رسیدم!

خلاصه جونم براتون بگه که چون یکی از دوستام تو استانبول خونه داره، هتل رزرو نکردیم. زنگ زدم بهش و با کمال میل کلید آپارتمانش رو به ما داد تا چند روزی تو استانبول اقامت کنیم و از زندگی تو شهر اروپایی پر هیاهو لذت ببریم.

خب از تهران به مشهد رفتیم و بعد از زیارت مرقد امام هشتم و راز و نیاز به اتفاق همسرجان از جاذبه های گردشگری مشهد دیدن کردیم. از طرقبه گرفته تا شاندیز و پارک وکیل آباد. الحق و الانصاف که خیلی خوش گذشت. بالاخره روز رسیدن به آرزوی منم رسید و سوار هواپیما مشهد به استانبول شدیم و با کلی امید و آرزو رفتیم تا اولین سفر خاررجی مونو کنار هم تجربه کنیم.

خلاصه بعد از رسیدن به فرودگاه آتاتورک و رسیدن به آپارتمان دوستم تو محله نیشانتاشی تصمیم گرفتیم برای سفرمون برنامه ریزی کنیم و تو این چند روزی که استانبول هستیم حسابی از جاذبه های گردشگری استانبول دیدن کنیم.

اما چشمتون روز بد نبینه!

برای اولین روز قرار بود بریم برج گالاتا که به قول همسر جان این برج رمانتیک ترین برج استانبول هست که می تونه خاطره ای ماندگار برامون درست کنه! اما من مخالف بودم. نه مخالف خاطره سازی با همسر اونم تو سفر ماه عسل، نه!! مخالف ارتفاع و بالا رفتن از پله های تنگ و تاریک یه برج. برای همین تصمیم گرفتیم که برای شروع از مسجد سلطان احمد دیدن کنیم. مسجد سلطان احمد یکی از زیباترین مسجدهای دنیا و شاهکار معماری عثمانی هست که حتما باید از اون دیدن کنیم. تو مسجد سلطان احمد می تونید موزه فرش استانبول رو هم ببینید که نفیس ترین فرش ها رو در اون نگهداری میشن. بعد از تماشای کلی هنر دست هنرمندان فرشباف رفتیم کاخ خرم سلطان!

ماجراهای کاخ توپکاپی و تحول زندگی من!

حالا چرا کاخ خرم سلطان؟ خب معلومه چون همسر جان عاشق سریال حریم سلطان بود!! هر وقت این سریال پخش می شد کل زندگیش رو تعطیل می کرد تا بشینه و ماجراهای خرم سلطان خانوم رو پیگیری کنه.

اما کاخ توپکاپی یا همون کاخ خرم سلطان و ماجرای عجیبش!

کاخ توپکاپی Topkapi Palace Museum که بعضی‌ها اونو به کاخ توپکاپی پالاس می‌شناسن، محبوب‌ترین بنای دیدنی استانبول هست. این کاخ 500 ساله، زندگی سلاطین مختلف عثمانی رو نشان می‌ده... کاخ موزه توپکاپی اشیای ارزشمندی مثل لباس حضرت پیامبر(ص)، شمشیر امام علی(ع) و عصای حضرت موسی(ع) رو داره که دیدنش خیلی جذابه!

خلاصه همسرجان با هزار التماس و اصرار منو قانع کرد تا نفری 110 لیر ناقابل برای خرید بلیط ورودی پرداخت کنم تا چند ساعتی رو تو کاخ توپکاپی تفرج کنیم. اما کاش هیچوقت پامو نو تو این کاخ پر رمز و راز نمی ذاشتیم. چون کل زندگی مونو متحول کرد. اگه دوست داری بدونی تو این کاخ چه اتفاقی افتاد که همه زندگی من تغییر کرد در ادامه ماجرا با ما باشید.

این داستان خیلی جذاب تر ادامه دارد....

ماه عسلخاطرات من
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید