در حال حاضر انگیزه اصلی من خشمی هست که خیلی خوب دارم حسش میکنم و احتمالا نوشتن تنها چاره اونه ! کشور برای مدت نسبتا طولانی در بخش های مختلف عملا تعطیل شده ،البته به هدف قرنطینه و جلوگیری از گسترش ویروس و فاصله اجتماعی و... خلاصه حرفایی که خودتون میدونید ! ولی کافیه یک سری به اینستا بزنید که ببینید، هستند افرادی که با کمال بی توجهی و باید بگم وقاحت دور هم جمع میشن ،بیرون میرن ، قلیون میکشن ، جشن میگیرن و حتی به اشتراک میگذارن! دیدن این مسئله بخصوص از سوی قشر به ظاهر تحصیل کرده واقعا من رو ناراحت کرده ... اگر این رفتار بی مسئولیتی نسبت به حداقل وظیفه ی اجتماعی نیست پس چیه ؟ من به عنوان یکی از افرادکادر درمان ،تلاش و سختی عجیب و غریب سیستم بهداشتی رو از نزدیک میبینم و چه بسیار پزشکان و پرستاران و سایر افراد کادر درمان به این بیماری دچار شدند و چه بیماری سختی هست باید از نزدیک ببینید و ایشالله که نبینید! من جسارت این نداشتم که به استوری و پست بعضی از آشنایان واکنش تند نشون بدم و بگم دورهمی های شما یعنی بدتر شدن شرایط جامعه ، بگم رفتار فردی شما تاثیر اجتماعی ناجوری داره ، بگم حداقل در مورد کرونا ما به هم وصلیم ! بگم این رفتار خودخواهی و خودشیفتگیه و بخدا خیلی خانواده های دیگر هم خسته و کلافه ان ولی حواسشون به خودشون و دنیا هست ! من نگفتم ولی لطفا شما بگید ...
پ ن : الان که داشتم این متن رو مینوشتم هی تو ذهنم الارام میشد که بخشی مهمی از رسالت پزشکی در واقع آگاهی رسانی هست و سعی کردم ذهنم و ناراحتیم رو از حالت شخصی سازی کردن ماجرا در بیارم که حرفه ای برخورد کنم ، پس یک متن در مورد بحث ناقل بودن و چند تجربه بیمارستانی نوشتم و برای اون افراد فرستادم .الان که یک واکنش درست به احساس خشمم نشون دادم حس بهتری دارم . البته با واکنش چندان خوبی هم روبرو نشد ولی بنظرم خیلی بهتر از انفعالی بود که من رو دچار خشم کرده بود ...
من از نوشتن سیر احساسات خوشم میاد :)