گاهی فیلم هایی میبینم ، کتابهایی میخونم و یا پادکستی میشنوم انقدر به دلم میشینه و به نظرم به قدری زیبا و جالبه که واقعا قلبم گرم میشه ، بعد تلاش میکنم این گرما رو مدتی توی دلم نگه دارم که برای من صحبت کردن درموردش اون نگهدارنده است ... الان آدما حوصله چندانی ندارن ...به لطف پلت فرم هایی مثل اینستاگرام این بمباران فکری مدااام که هیچ سطحی نداره ، اکثر ادما دلشون نمیکشه بیشتر از چند خط بخونن یا عمیق تر فکر کنن و حرف بزنن و البته که طبیعی هم هست چون بخشی از رسالت این پلتفرم ها همینه ... اینکه نتونی در مورد این زیبایی های هنری که حس کردی حرف بزنی برای من دردناکه ...
من خیلی دیر سینماییOne Flew Over the Cuckoo's Nestرو دیدم ولی بالاخره دیدم ...اون بازی های بینظیر و فوق العاده و همه جذابیت های هنری و سینمایی اش به کنار ...من میخوام از تجربه خودم از اینترنی دوره روانپزشکی صحبت کنم که چقدررر بیمارانی شبیه این فیلم داشتم ...یعنی تقریبا تک تک ادمای توی فیلم برای من که عینیت بیرونی دارن حتی مک ... البته خانم ص که از نظر خلقی شباهت بی نظیری به مک داشت درگیر یک اختلال ثابت شده بود ولی خدا میدونه که عین مک نقد نقد نقد زندگی میکرد و این زندگی رو میبلعید ، مثلا همه بیمارای جدید بخش رو بغل میکرد و کلی عشق بهشون میداد و به محیط جدید عادتشون میداد، هر روز همه مریضا رو ارایش میکرد و اجازه میداد زنانگی توی بخش جولون بده روز اخری که میخواستم از بخش برم رفتم و باهاش خداحافظی کردم ، گفتم چقدر دوسش دارم ...جالبه اونم به یک حکم قضایی بیمارستان بود...حین دیدن فیلم گاهی چشمام پراشک شد و چند بار عمیق خندیدم جوری که خیلی وقت بود نخندیده بودم ..شاهکار بود ... فقط این بگم که حداقل در بیمارستانی که من دوره روان رو گذروندم همین جوری شوک به بیمار نمیدن ... همه جور بیماری هم با هم توی یک بخش نیستن و اینکه بیمارا خیلی پر روتر از این حرفان که انقدر حرف گوش کن پرستارشون باشن و مصاحبه های تشخیصی خیلی طولانی تر و حساب شده تره:)))))
یکی از کارایی که باعث میشه زیبایی یک فیلم یا سریال مدت بیشتری با من بمونه سرچ کردن پوسترهاش در پینترست هست ...واقعا تجربه بی نظیری هست بخصوص در سیتکام ها ...به هر حال توصیه میکنم این کار رو بکنید...