سلام و وقت همگی بخیر ... امیدوارم خوب باشید و سلامت و دغدغه شما همین هزاران کار ریخته روی سرتون باشه و بارهستی رو دوشتون سنگینی نکنه (مگه میشه آخه) ...من تصمیم گرفتم حدود 10 روز روی یک سری دغدغه های فکری ام تمرکز کنم و قبل شروع کشیک های سنگین اطفالم اونا رو یک سرو سامونی بدم حقیقتا ... و البته پلتفرم مورد علاقه من برای ژورنالینگ ویرگول بوده و فعلا هست و دلم میخواد اینجا حرفام رو به اشتراک بگذارم ... داشتم برنامه این ده روز پیشرو رو میریختم که یادم افتاد چقدر تجربه ی نوشتن اینجا رو دوست دارم ... به هر حال بذارید یکم از هزاران کاری که توی سرم هست حرف بزنم : یک دنیا کارای پایان نامه با موضوع فوق سنگین برای یک پزشک عمومی ، یعنی این داستان کرونا انقدر تو کارم وقفه ایجاد کرده که اصلا یادم نمیاد موضوعم چی بود و اون ور اهمال کارم هم داره جولون میده حساااابی ...هزار تا پروژه توی ذهنم بازه از مسیر های پیش رو در زندگی که انقدر یکی به غرب و یکی به شرقه و نیاز به انتخاب آگاهانه داره که نمیدونم چکار کنم ؟ مثلا آیا به رزیدنت شدن فکر کنم یا به مهاجرت که با توجه به شرایط زندگی من از مسیر phd و دور شدن از بالین میگذره ... چیه این پزشکی ؟ این رابطه سمی که من باهاش دارم عاشقشم و ازش متنفرم ...نه میخوام ادامه بدم با این شرایط و اینده ای که داره و نه میتونم دل بکنم از این همه سال زحمتم ...یعنی تو مغز من یک دنیای از خیال و تصور خودم در حالات گوناگون میگذره ، انگار یک بچه دبیرستانی ام دوباره و بدیش اینه که نمیدونم کدوم برام خوبه و باید حسابی تحقیق کنم و حسابی بچرخم و فکر کنم ... اون مسیری که توی ذهنم دارم مسیری نیست که هر کسی بخواد ازش بره ... یک روتینی توی دنیای پزشکا هست که عمومی رو میگیرن اگر استریت باشن یعنی ازدواج کرده یا نمره اول کلاس باشن همون سال میتونن ازمون بدن و اگر نباشن که میرن طرح و یک دوسالی برای دولت کار میکنن و بعد توی همون حین برای ازمون تخصص میخونن و متخصص میشن و باید تلاششون رو بکنن که بتونن ازدواج هم بکنن و بعد بچه دار و ... یعنی اگر وارد این پروسه بشی باید اینجوری بری جلو که البته مورد علاقه والدین هست خیلیییییی و این یکی از فاکتور های فراوانی بالای این سبک زندگی هست ...اگر ادم عجیب غریبی مثل من باشی و در حالی که سال اخر پزشکی هستی هنوز هم فکر کنی بالاخره کار و رشته مورد علاقه ات رو پیدا میکنی، ممکنه خیلی با تخصص و این مسیر روتین حال نکنی و دلت بخواد بزنی به جاده خاکی و یک مسیرهای دیگه مثل phd خوندن و اینارم تجربه کنی که هیچ کس طرفدارت نیست و ممکنه خودتم با خودت بجنگی ... ببین خیلی جالبه من از یک خانواده تحصیل کرده و همه ادم های اطرافم خیلی تحصیل کرده و دنیا دیده و شیک و مجلسی ان ولی خیلی هاشون میگن میخوای مجرد مهاجرت کنی ؟ انگار میخوام جنایت کنم ...اره میخوام !اگر بشه و پولم و افکارم بذارن مجرد مهاجرت میکنم ! چی میشه مگه ؟ لاالله الی الله ! چقدر تو حاشیه حرف زدم بگذریم ... خلاصه اینکه باید افکارم رو جمع و جور کنم :))))))))) باید پایان نامه و اینده پژوهشی خودم و برنامه ام برای این مهم رو تا قبل پایان قرن یک سامانی بدم ...باید مرتب ورزش کنم و سعی کنم به آمادگی جسمانی خوب دوره مرتب دویدنم برگردم !
باید کمتر سوشیال مدیا بچرخم و باید کنترلش کنم چون واقعا حال میده بهم ولی داره ناجور وقتم رو میگیره و کلی کار دیگه که در این مقال نمیگنجه ... باید کتاب بخونم و درس بخونم و ... خلاصه بله کلی کار سرم ریخته و میخوام سامونشون بدم و روزانه از این مسیر براتون بگم و اگر چیزی هم آموختم میگم ... و از همه مهمتر اگر دلتون خواست کامنت بذارید و اگر دلتون خواست و یک برنامه داشتید بیاید با هم حرف بزنیم خوشحال میشم ... شش دی تا پانزده دی ...
تا درودی دیگر بدرود ...