about thoughts
about thoughts
خواندن ۱ دقیقه·۷ ماه پیش

همینجوری دلی

این یکیو کاملا دلی مینویسم

چند وقته چیزی ننوشتم ، نمیدونم چرا !

نمیدونم چرا از به اشتراک گذاشتن افکارم با دیگران میترسیدم .

شاید از قضاوت شدن یا شاید از خود افکارم میترسیدم به هر حال نمیدونم.

هیچکسی نمیدونه بقیه درگیر چی هستن !

شاید درد یه نفر از نظر ما کوچیک باشه ولی حقیقت اینه که هرکس به اندازه ظرفیت خودش درد میکشه :)

درد هرکسی برای خودش درد بزرگیه ...

غم نخریدن عروسک مورد علاقه برای یه دختر بچه برای اون به اندازه غم الان من و تو دردناکه ...

هر دردی زمانی برای درمان داره . توی زندگی باید درد رو پذیرفت ...

واقعیت تلخ یا شیرین ، واقعیته و چه تو بپذیری و چه ازش فرار کنی ماهیت حقیقت و واقعیت اون تغییری نمیکنه 🌿

پس بهتره بپذیری ...

پذیرش هر درد و تسکینش زمانی داره برای خودش مثلا وقتی آدم انگشت کوچیکه پاش به پایه مبل گیر میکنه فقط شاید به اندازه ده ثانیه بگه آخ و درد تمام شده !ولی اگه کسی از عزیزانشو از دست بده ممکنه تسکین این درد و پذیرشش ماه ها و حتی سال ها طول بکشه ...

هر رنجی به اندازه خودش نیازمند زمان برای تسکین هست .

نمیشه برای سرطان شربت سرماخوردگی تجویز کرد یا نمیشه برای سرماخوردگی شیمی درمانی تجویز کرد ...

هر دردی راهی برای آروم شدن داره ( راه درست و دائمی ) و این کاملا شخصیه .
خلاصه سخت نگیر رفیق !

بزار غم چند وقتی مهمونت باشه ، بزار زمان مورد نیاز برای تسکینت بگذره ...

رنج تو کوچیک نیست چون به اندازه ظرفیتی که داری ، داره تو رو اذیت میکنه و رنجت اونقدر بزرگ نیست که نتونی از پسش بربیای 🙃🤍🌿




شیمی درمانیدرد
خیلی دوست دارم به چیزی فکر کنم که نتوانم به آن فکر کنم ✍️?
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید