ننوشت سلامی و پیامی نفرستاد!
جهان جای بزرگی است، فکر این که درست زمانی که شما روی مبل خانه تان لم دادهاید و دارید چای تان را می خورید یک موجود بیگانه از مسافتی دور در تلاش است برای شما پیغامی بفرستد در عین این که جذاب است ترسناک هم هست. ما هیچ از او نمی دانیم و روح مان هم بی خبر است که او وجود دارد در حالی که او دارد تلاش می کند ما را از وجود خودش با خبر کند. جهان جای بزرگی است و ترسناک تر از این که پر از بیگانه باشد این است که ما در این عالم بزرگ، تنهای تنها باشیم. 50-60 سالی است که فهمیده ایم دنیا بزرگ تر از آن چیزی است که تصور می کردیم و تقریبا 20-30 سالی است که می دانیم کهکشان های زیادی به جز کهکشان ما در عالم وجود دارد، هر چند وقت یک بار می شنویم که یک سیاره جدیدی پیدا شده که شباهت زیادی به زمین ما دارد با همه این ها عجیب نیست که بیش از پیش احساس کنیم تنها نیستیم. مدت هاست ستاره شناس ها دنبال بیگانه هایی هستند که هنوز نمی دانیم دوست اند یا دشمن؟ پروژه های زیادی برای پیدا کردن حیات در نقاط مختلف کیهان در حال انجام است که تقریبا همه شان بر اساس ارسال پیام های رادیویی به فضا کار می کنند چون راه دیگری برای ارتباط با بقیه اهالی عالم نداریم، مسافت ها نجومی هستند و و ما هنوز ابزار درست و حسابی که بتواند سرعتی نزدیک به نور داشته باشد در اختیار نداریم. تلاش هایی که تا الان نافرجام مانده و نتیجه به خصوصی نداشته باعث شده است «جاناتان کارول نلن بک» یکی از اخترفیزیکدانهای معاصر در جایی چنین بگوید که: «اگر هنگام حل مسئله سفر میان ستاره ای حرکت ستاره ها را به حساب نمی آورید، اساساً یکی از دو راه حل برای شما باقی می ماند یا هیچ کس سیاره خود را ترک
نمی کند، یا ما تنها تمدن پیشرفته در کهکشان هستیم.» در این پرونده به بهانه پروژه جدید و جهانی «بریکثرو» درباره راه های ارتباطی مان با بیگانه ها حرف می زنیم و نگاهی داریم به پیچیدگی های برقراری این رابطه. همان قدر که سفر کردن در فضا برای ما زمان بر است و انرژی و سوخت فراوانی لازم دارد احتمالا برای بقیه اهالی کیهان هم همین طور است. بنابراین ارسال پیام می تواند بهترین راه ارتباطی ما با هم باشد.
جهان جای بزرگی است، فکر این که درست زمانی که شما روی مبل خانه تان لم داده اید و دارید چای تان را می خورید یک موجود بیگانه از مسافتی دور در تلاش است برای شما پیغامی بفرستد در عین این که جذاب است ترسناک هم هست. ما هیچ از او نمی دانیم و روح مان هم بی خبر است که او وجود دارد در حالی که او دارد تلاش می کند ما را از وجود خودش با خبر کند. جهان جای بزرگی است و ترسناک تر از این که پر از بیگانه باشد این است که ما در این عالم بزرگ، تنهای تنها باشیم.
«جاناتان کارول نلنبک» اخترفیزیکدان و نویسنده علمی می گوید: اگر هنگام حل مسئله سفر میان ستاره ای حرکت ستاره ها را به حساب نمی آورید، اساساً یکی از دو راه حل برای شما باقی می ماند. یا هیچ کس سیاره خود را ترک نمی کند، یا ما تنها تمدن پیشرفته در کهکشان هستیم.
با چه زبانی برای بیگانه های فضایی پیام می فرستیم؟
اگر ما بخواهیم پیامی برای بیگانه های فضایی بفرستیم اصلا باید به چه زبانی باشد؟ می توانیم انتظار داشته باشیم یکی از زبان های رایج سیاره ما را بلد باشند یا باید به دنبال زبانی جهانی تر و قابل فهم تر باشیم؟ «کارل ساگان» اخترشناس بزرگ آمریکایی معتقد بود که باید از ریاضی به عنوان زبان مشترک ما و ساکنان احتمالی فضا استفاده کرد. پس از آن، ایده های مختلفی مطرح شد. مدتی بعد، «لانسلات توماس هاگبن» یک دانشمند انگلیسی بود که اولین بار به فکر ابداع زبانی جدید به نام «استراگلوسا» (Astraglossa) برای ارتباط با فضا افتاد. این زبان ارتباطی، با سیگنالهای رادیویی ارسال میشود و پالسهای کوتاه و بلند بهترتیب بیانگر اعداد و نمادهای ریاضی هستند. با گذشت زمان انسان ها به فکر ارسال ویدئو و عکس و صوت از زمین افتادند چون آن ها می خواستند اگر روزی یک بیگانه به اطلاعات ارسالی ما دست پیدا کرد بتواند درک درستی از ما و سیاره مان داشته باشد که کمی بیشتر از یک رمز ریاضیاتی، زندگی ما را توصیف کند.
یک سوء تفاهم شیرین، آغازی برای پروژه سِتی
«فرانک دریک» جوانی علاقهمند به نجوم بود که در یکی از روزهای نوامبر سال 1960 به عنوان متصدی بشقاب های 26 متری رصدخانه ملی اخترشناسی رادیویی آمریکا انتخاب شد. این بشقاب غول پیکر یکی از ابزارهایی بود که با آن می شد سیگنال های رادیویی که از ستاره های مختلف در فضا می آمد را ردیابی کرد. یکی از روزهای کاری، فرانک رادیو تلسکوپ را به سمت ستاره ای در صورت فلکی نهنگ موسوم به Tau Ceti چرخاند که ۱۱ سال نوری* با زمین فاصله دارد. او می دانست ستاره ای که زیر نظر گرفته یک سیاره به دور خودش دارد و ممکن است روی آن کره حیاتی وجود داشته باشد برای همین داشت با خودش خیال پردازی می کرد که شاید خبری بشود و سیگنال به خصوصی دریافت کند. بشقاب رادیویی به دستگاهی متصل بود که با یک قلم و جوهر، سیگنالهای به دست آمده را روی کاغذهای طویلی رسم می کرد. فرانک منتظر ماند اما خبری نشد به نظر می رسید این ستاره و سیاره راز و رمزی نداشتند پس رفت سراغ گزینه بعدی اش که Epsilon Eridani نام داشت، ناگهان صداهای بلند از بلندگوها پخش شد و قلم دستگاه به شدت شروع کرد به بالا و پایین رفتن؛ فرانک شوکه شد و از روی صندلی اش به زمین افتاد خبری آنجا بود؟ این سیگنال های می خواستند چیزی به ما بگویند؟ مدت زیادی حیرت زده بود تا این که فکر کرد کمی بشقاب را حرکت بدهد و دوباره به جای قبل بازگرداند اما این بار هیچ سیگنالی نبود. فرانک فکر می کرد خیالاتی شده ولی سیگنال ها روی کاغذ ثبت شده بودند! آیا این واقعا می توانست پیغام زودگذری از سوی فرازمینی ها باشد؟ اگر قرار بود این طور باشد دریک خیلی باید خوش شانس میبود که در روزهای اولی که این شغل را به دست آورده چنین تجربه عجیبی داشته باشد اما خیلی زود فهمید همه چیز فقط سوء تفاهم بوده و آن سیگنال توسط یک تاسیسات ارتشی سری تولید شده بوده و روی دستگاه ردیاب آنها تاثیر گذاشته است.
*سال نوری مسافتی است که نور در یک سال طی می کند
فرانک مرد خوش شانسی نبود که نامش برای کشف اولین سیگنال های یک تمدن فضایی در تاریخ ثبت بشود اما اتفاقی که برایش افتاد الهام بخش خیلی ها شد اخترشناس ها بیش از پیش ستاره ها و سیاره هایشان را زیر نظر گرفتند و سیگنال هایی که از آن ها می رسید را ردیابی کردند اما تا به امروز چیز قابل توجهی پیدا نکردند.
کمی بعد، همه این تلاش ها مقدمه شروع یک پروژه بزرگ شد پروژه ای به نام «ستی» (SETI)که مخفف عبارتی به معنای موسسه جست و جوی هوش فرازمینی است. در این موسسه گروهی از دانشمندها دور هم جمع شدند تا با فناوری های روز و دانش اخترفیزیک بتوانند تمام سیگنال های مختلفی که به زمین می رسد را بررسی کنند. «پل دیویس» فیزیکدان و اخترشناس استرالیایی که کتاب هایی درباره هوش فرا زمینی نوشته می گوید:«پروژه ستی مثل پیدا کردن سوزن در انبار کاه است، بی هیچ تضمینی که اساسا سوزنی در کار باشد.»
لوح طلایی ویجر با تصاویری از انسان ها و شعری از سعدی
ویجر 1 یکی از کاوشگرهای فضایی است که 42 سال پیش از جو زمین خارج شد، این کاوشگر برای ما زمینی ها خیلی مهم و متفاوت است چرا که کلی اطلاعات شنیدنی و دیدنی از ما یعنی اهالی زمین با خودش به فضا برد.
در اين صفحهها 117 تصوير، صداي نهنگ هاي گوژپشت، سلام به 54 زبان مختلف، 20 دقيقه صداي زندگي روي زمين و 90 دقيقه موسيقي ضبط شده اند كه تمامي آنها كاملا انسانمحور انتخاب شده اند.
پیامی از فارسی زبان ها هم روی این لوح ضبط شده که بخشی از شعر معروف سعدی است:
درود بر ساکنین ماورای آسمان ها
بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماد قرار
درباره محتواها و صداهای این لوح، محققان اختلاف نظرهای زیادی داشتند مثلا عده ای می گفتند ممکن است این تصاویر گل و گیاهان زمین به همراه صداهای حیوانات بیگانگان فضایی را گیج کند و تصور نادرستی از حیات روی زمین به آن ها بدهد؛ با این همه بالاخره تمامی این اطلاعات در کنار هم قرار گرفتند و با کاوشکر ویجر 1 به فضا رفتند. اکنون که شما این مطلب را می خوانید ویجر از مرزهای منظومه شمسی خارج شده است و دورافتاده ترين دست ساز بشر در جهان به حساب میآید. ویجر 1 تا رسيدن به منظومه ستارهاي بعدي 40 هزار سال ديگر در پيش دارد.
پیام هایی که همیشه بی جواب ماندند
اولین باری که انسان تلاش کرد با فضا ارتباط بگیرد در تاریخ 19 نوامبر سال 1962 بود این پیام به شکل یک کد مورس بود. این کد روشی برای انتقال پیام و اطلاعات است که در آن از یک رشته نشانه های بلند و کوتاهِ استاندارد به نام خط و نقطه استفاده می شود و مثل الفبا، شکلی قراردادی برای حروف و اعداد دارد. این پیام از رادار سیاره ایِ یوروپاتورای به سیاره ناهید فرستاده شد. اما کدی که فرستاده شد چه بود؟ MIR که کلمه ای روسی و به معنای فضا و جهان است. چند روز پس از اولین پیام دو کد دیگر LENIN و SSSR (اولی نام رهبر روسیه و دومی مخفف اتحاد جماهیر شوروی) در ۲۴ نوامبر فرستاده شد. پس از آن در سال ۱۹۹۹ تیمی به رهبری «الکساندر زایسف» که عضو موسسه جستوجوی هوش فرازمینی(SETI) بود تماس کیهانی ۱ را از تلسکوپ رادیویی یوپاتورایی RT-70 در کریمه به ۴ ستارهی نزدیک فرستاد. او سیستم خود را مخابره پیام به هوش فرازمینی یا به اختصار(METI) نامید.در پروژه ( SETI) بشر به این نتیجه رسید که باید روی زمین بماند اما گوشش به هستی و دنیای فراتر از زمین باشد. بر این اساس، اگر زندگی هوشمند در سیارات دیگری غیر از زمین وجود داشته باشد لابد باید درک مناسبی از امواج رادیویی و طیف الکترومغناطیسی داشته باشد پس ما هم باید بیش از پیش حواسمان به این امواج و ابزارهای مربوط به آن باشد.
ستی پیام های مجازی از جمله تک پیام (Lone signal) در سال ۲۰۱۳ و یک پاسخ ساده به یک پیام اساسی (A Simple Response to an Elemental Message) را در سال ۲۰۱۶ به کیهان مخابره کرده است. پیام های دیگری نیز که به ستی ارتباط نداشته اند نیز همچون پیام سلام از زمین(Hello From Earth) در سال ۲۰۰۹ارسال شده است. در پاسخ به این پیام ها جوابی دریافت نکرده ایم در حدی که برخی نام سکوت بزرگ را به کیهان داده اند.
یکی از مهم ترین روش برای ارسال پیام به فضا امواج رادیویی است، پژوهشگران در سال 1974 با همین روش پیامی را از تلسکوپ رادیویی «آرسیبو» از پرتوریکو به فضا فرستادند. این پیام شامل تصاویری از انسان ها، فرمول هایی برای عناصر و ترکیبات سازنده «دی ان ای» و تصاویری از منظومه شمسی بود.
ارسال پیام برای کسانی که نمی شناسیم، خطرناک است؟
قضیه همیشه به این سادگی ها هم نبوده است اینکه فکر کنید دانشمندان مختلف همیشه نشسته اند و دارند فکر می کنند که خب حالا چه پیام جدیدی برای دیگر ساکنان فضا بفرستیم. بعضی از دانشمندان با اصل ماجرا مخالف هستند آن ها می گویند چرا فکر می کنید اگر کسی به جز ما انسانها در کیهان وجود داشته باشد حتما دوست ماست و نه دشمنی خطرناک؟ چرا باید موجوداتی را که نمی شناسیم از وجود خودمان با خبر کنیم. شاید با این کار داریم خودمان با دست خودمان سیاره مان را به خطر می اندازیم. در عوض بعضی هم مثل «کارل ساگان» معقتد هستند هر تمدنی که بیش از اندازه مهاجم و جنگ طلب باشد بعد از مدتی باعث نابودی خودش می شود و بنابراین جایی نگرانی نیست، این گروه معمولا به ارسال پیام به بیگانگان خوش بین هستند. «ست شوستاک» ستاره شناس ارشد موسسه «ستی» معتقد است: «اگر واقعا فکر می کردیم در خطر قرار داریم در مورد مخابره پیام های رادیویی محتاط تر عمل می کردیم. ما نمی توانیم وانمود کنیم در صورت وجود خطر سطح فعالیت کنونی ما بی خطر است بلکه کاملا در معرض خطر هستیم.»
«جری امان» یکی از اساتید دانشگاه ایالتی اوهایو بود که به صورت داوطلبانه در تابستان سال 1977 میلادی در پروژه گوش بزرگ SETI مشارکت کرده بود. هر دو روز یک بار، یک پیام رسان دوچرخه سوار به دفتر کار جری میآمد و انبوهی از صفحات پرینت شده از داده های دریافتی پردازنده مرکزی تلسکوپ رصدخانه را به او تحویل می داد. کار جری هم این بود که آن همه کاغذ را برای یافتن هرگونه علائم غیرعادی زیر و رو کند و در صورت برخورد با هر رفتار غیر عادی در تشعشع مستمر و یکنواخت فضا، پژوهشگران رصدخانه را مطلع کند
ماجرای یک تناتقض بزرگ
انریکو فرمی فیزیک دان معروف ایتالیایی در سال 1950 سوال مهمی را مطرح کرد او پرسید اگر به جز ما موجودات دیگری در فضا وجود دارند پس کجا هستند؟ او بر اساس شواهد رصدی و معادلات مربوط به احتمال حیات در جهان این طور استدلال می کند که: «میلیاردها ستاره شبیه به خورشید در کهکشان وجود دارند که بسیاری از آن ها میلیاردها سال از زمین پیرتر هستند. با احتمالی بالا، برخی از این ستاره ها سیاراتی مثل زمین خواهند داشت و اگر زمین را یک نمونه در نظر بگیریم، برخی از سیارات ممکن است زندگی هوشمند در خود داشته باشند.
بعضی از این تمدن ها ممکن است به امکانات سفرهای میانستاره ای دست یابند، گامی که ما زمینیها هماکنون در حال بررسی آن است. حتی با سرعت پایین سفر میانستاره ای که در حال حاضر متصور هستیم، کهکشان راه شیری را می توان بهطور کامل در حدود یک میلیون سال طی کرد. با این فرض ها، بیگانگان فرازمینی باید تا الان زمین را ملاقات کرده باشند. فِرمی در گفتگویی غیررسمی گفته است که «هیچ مدرکی در این باره نداریم که تمدنی به زمین آمده باشد و همین باعث شد بپرسد بقیه اهالی عالم کجا هستند؟» تلاش های بسیاری برای توضیح تناقض فِرمی انجام شده است مثلا بعضی می گویند زندگی فرازمینی هوشمند بهشدت نایاب است و یا دلایلی را برای برقرار نکردن تماس توسط چنین تمدنهایی پیشنهاد می کنند. عده ای معتقدند سن ما زمینی ها هنوز خیلی کمتر از آن است که بتوانیم تمام عالم را کاوش کرده باشیم و بقیه
تمدن ها را پیدا کنیم و در این بین یکی از حدس ها هم می تواند این باشد که آن ها پیام ما را می شنوند اما نمی خواهند پاسخی بدهند.
جدیدترین پروژه بین المللی برای پیدا کردن دوستان ناشناسمان
پروژه بین المللی Message Breakthrough به معنای پیام موفقیتآمیز از تازهترین تلاشها برای جستوجوی زندگی هوشمند در ورای زمین است که از سال 2015 آغاز به کار کرده است و موسسهای آن «یوری و جولیا میلنر» هستند.
در طی این تحقیقات تا به حال یک میلیون ستاره و سیستم سیارهای مورد بررسی قرار گرفتند و داده های علمی در سایت مربوط به این برنامه در دسترس عموم مردم قرار می گیرد. هدف این تلاش ها، تشویق بشریت برای تفکر مشترک با یکدیگر به عنوان یک جهان و برانگیختن بحثهای عمومی درباره اخلاق ارسال پیام های فراتر از زمین است. این پروژه شامل چند برنامه نجومی می شود که هر کدام اهداف متفاوتی را دنبال می کنند، در بخش شنیداری محققان می خواهند با بررسی سیگنال های رادیویی که از نقاط مختلف فضا می رسد برای یافتن حیات هوشمند در کیهان قدم بردارند به عبارتی به جهان گوش می دهند. در بخش دیداری، چند صد میلیون دلار برای توسعه فناوری های مبتنی بر زمین و فضا هزینه می شود تا سیارات شبیه زمین در همسایگی کیهانی ما پیدا بشوند و بتوان بررسی کرد که آیا میزبان حیات هستند یا نه. در بخش پیغام پروژه «بریکثرو» رقابتی برای طراحی یک پیام به نمایندگی از زمین، زندگی و بشریت وجود دارد که به طور بالقوه می تواند توسط یک تمدن دیگر قابل درک باشد. بریکثرو بخش های جانبی دیگری هم دارد که تمام کشورهای همکار در آن تمام سعی خود را می کنند تا بتوانند با استفاده از فناوری های جدید امکان پرواز بدون سرنشین را با 20 درصد سرعت نور فراهم کنند.
یک برنامه تحقیق و مهندسی 100 میلیون دلاری است که هدف آن اثبات اثبات مفهوم یک فناوری جدید است و امکان پرواز فضا بدون سرنشین فوق سبک را با 20 درصد سرعت نور فراهم می کند.
ابتکارهای دستیابی به موفقیت در سال 2015 توسط یوری و جولیا میلنر برای کشف جهان ، جستجوی شواهد علمی از زندگی فراتر از زمین و تشویق بحث های عمومی از منظر سیاره ای تأسیس شد.
این مطلب در روزنامه خراسان منتشر شده است.
منابع:
universetoday.com
breakthroughinitiatives.org
کتاب پاسخ های کوتاه به پرسش های بزرگ نوشته استیون هاوکینگ