
میرجلالالدین کزّازی، چهرهی برجستهٔ فرهنگ و زبان فارسی، در ۲۸ دی ۱۳۲۷ در کرمانشاه به دنیا آمد؛ در خانوادهای که ریشهاش به روستای کَزازِ استان مرکزی میرسید؛ خانوادهای اهل دانش و فرهنگ که سالها پیش برای ساخت حوزهٔ علمیه به کرمانشاه کوچ کرده بودند. کودکیاش از همان سالهای نخست، رنگ و بوی کتاب و افسانه و تاریخ داشت؛ گویی واژهها از همان ابتدا قرار بود خانهٔ اصلی او شوند.
تحصیل را در مدرسهٔ آلیانس آغاز کرد؛ جایی که نخستین بار با زبان و ادبیات فرانسوی آشنا شد و این آشنایی بعدها به دریچهای برای شناخت فرهنگهای دیگر بدل گشت. دبیرستان را در مدرسهٔ رازی گذراند و کمی بعد برای ادامهٔ راه، روانهٔ تهران شد؛ تهرانِ دههٔ چهل، پر از شور، کتاب، دانشگاه و استادان بزرگ. او در دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران کارشناسی گرفت و سالها بعد، پایاننامهٔ دکترای خود را با موضوع «نمادشناسی در شاهنامه» نوشت؛ پژوهشی که مسیر او را روشنتر کرد و پیوندش را با اسطورههای شاهنامه ناگسستنی ساخت.
کزّازی در دانشگاه علامه طباطبایی سالها تدریس کرد و در کنار زبان فرانسوی، با آلمانی، اسپانیایی و انگلیسی نیز آشنا شد. دهها کتاب و صدها مقاله نوشت؛ از فرهنگ و اسطوره تا نقد ادبی، زبانشناسی و ترجمه. او به بسیاری از همایشها و نشستهای علمی، در ایران و جهان، دعوت شد؛ و نامش به عنوان یکی از چهرههای ماندگار فرهنگ ایران در همایش سال ۱۳۸۴ ثبت شد.
سبک نوشتن و سخنگفتنش ویژگی خاصی دارد: بهرهگیری از واژههای پارسی سره، دقت در نحو و موسیقی جمله، و شوقی کودکانه به واژهها. خواننده در نوشتههایش همیشه حس میکند که او زبان فارسی را نه فقط ابزار سخن، که خانه و پناهگاه خود میبیند.
کزّازی از سالهای نوجوانی شعر میگفت. نخست با تخلّص «اِکرام» و بعدها با نام «زُروان». نخستین دفتر شعریاش «پیروزی خون بر شمشیر» در سال ۱۳۵۹ منتشر شد. شعرهایش، همانند نثرش، از جهان اسطوره، از سنت ایرانی، و از شوق فهم ریشهها آبیاری شدهاند.
او سالهایی از عمرش را نیز در اسپانیا گذراند؛ آموزگار ایرانشناسی و فارسی برای دانشجویانی که از راه دور به فرهنگ ایرانی دل بسته بودند. در ایران نیز در بنیاد فردوسی و مؤسسات فرهنگی گوناگون، بیوقفه به آموزش علاقهمندان مشغول بوده و هست.
زندگی خانوادگیاش نیز در کنار سیمیندخت دیدهدار و چهار فرزندشان—امیر صدرالدین، امیر رُهام، سَتیآناهیت و سَتیماندان—گسترده شده است؛ خانوادهای که در بسیاری از روایتها از محبت و پیوندشان یاد شده.
میرجلالالدین کزّازی امروز یکی از صداهای اثرگذار و پابرجای زبان فارسی است؛ پژوهشگری که جهان اسطوره، زبان و ادب را با دقت، صداقت و عشقی بیخدشه دنبال کرده و در نوشته و گفتار، آنگونه از زبان فارسی پاسداری میکند که گویی از یک باغ آفتابگرفته نگهداری میکند؛ باغی که هر واژه در آن، شاخهای از تاریخ ماست.