اگر یک خاطره مشترک بین همه نسل های مردم شیراز سراغ کنید بعید است که در پنج انتخاب اول نامی از خیابان پشت ارگ نشنوید! این خیابان بیشتر از اینکه به نام مکتوب و مصوبش مشهور باشد به مکان جغرافیائیش مشهور است, پشت ارگ کریمخان
پیر یا جوان اصیل یا تازه به دوران رسیده, فرقی ندارد رویای بهترین "فالوده" زندگی را می شود همین جا بدل به واقعیت کرد. طعم خنک و شیرین با چاشنی آبلیموی ملس شیراز, طراوت را به سلول سلول بدن تزریق می کند . این خیابان کوتاه, به اندازه بلندای شب های تابستان های داغ شیراز قصه برای گفتن دارد. قصه مادران بارداری که ترشی های خوشمزه این راسته چاره عق زدن های مدامشان شده, قصه پیرمرد و پیرزن های خوش نشینی که هیچ فالوده ای را به فالوده های این خیابان ترجیح نمی دهند , قصه جوان های پرشوری که یک شب از اسکوپ های رنگارنگ کافه های بالاشهر فاصله می گیرند, قصه خارجی هایی که هشتگ "شیراز" و "فالوده" را برای پیدا کردن خوشمزه ترین خوردنی شیراز دنبال کرده اند و قصه شهرستانی هایی که گذران وقت در این خیابان, تعریفشان از شیراز شده...
اوج زیبایی پشت ارگ, به غروب های دل انگیز تابستانش است. وقتی هرم گرما می شکند و شب های خنک شیراز از راه می رسند. باید از برج و باروی ارگ اندکی فاصله بگیری و از لا به لای ترافیک همیشگی این خیابان راهی به آنسوی پیاده رو پیدا کنی تا ایمان بیاوری که زندگی در عطر خوراکی ها هم جریان دارد!
از سنگکی سر خیابان هجرت گرفته تا آبلیمو و ترشی فروشی های پررونق با ناخنک زدن های همیشگی و عرقیات دلکش و خوش عطر تا در نهایت بستنی بندی سر نبش که کیف تابستانه را به اوج می رساند. کمی آنطرف تر درست جلوی دروازه ارگ کریمخان روی چمن های تازه نم داده و یا نیمکت های فلزی که جا به جا کودکان ایرانی و افغانی از ان بالا پایین می روند می شود با یک کاسه فالوده بهارنارنج مست شد! واقعیت این است: در رونق این خیابان و تاریخ چندین و چند ساله اش می شود زیباترین خاطره شیراز را نوستالژی کرد...