Maryam Abooniya
Maryam Abooniya
خواندن ۷ دقیقه·۴ سال پیش

چه کنیم تا مردم به بورس اعتماد کنند؟





رفتار سرمایه گذاران در بازار سرمایه عمدتا بر منطق استوار نبوده و عوامل روانشناختی نقش پر رنگی در تصمیم گیری فعالان بازار دارد.

در روزها و هفته‌های گذشته به نوعی شاهد کم‌رنگ شدن اعتماد سهامداران به بازار سرمایه بودیم. تا حدی که واکنش‌ها نسبت به هر نمادی در هر قیمتی و هر سطح ارزندگی، یکسان و صرفا تمایل به فروش و خروج از بازار بود.

تحولات اخیر بازار سرمایه و کشمکش های صورت گرفته بین دو وزارت خانه نفت و اقتصاد در کاهش اعتماد بازار نقش پررنگی داشته است. این تحولات هیچ همخوانی با فراخوانی دولت از مردم جهت مشارکت و سرمایه گذاری در بازار سرمایه و نیز نگاه ویژه خود به بازار سرمایه نداشت.

قطعا با کاهش اعتماد شک و بدبینی به بازار تقویت شده و رفتارهای هیجانی را موجب خواهد شد. ریسک بزرگ دولت در هفته های اخیر آزمون و خطای اعتماد در بازار سرمایه بوده است که به سختی بدست آمده و در یک لحظه از بین می‌رود.

در این رابطه با دکتر مصطفی اکبریان مدیر معاملات برخط کارگزاری بانک سامان گفتگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

* آقای دکتر به نظر شما افت و خیزهای شاخص بورس را می‌توان به چه عواملی نسبت داد؟

مشخصا بخش قابل توجهی از افت اخیر شاخص را می‌توان به عملکرد دولت  در موضوع واگذاری و عدم واگذاری دارا دوم نسبت داد که در کاهش سطح اعتماد سهامداران به بازار سرمایه به وعده ها و آینده بازار موثر بود. قطعا بازی با اعتماد فعالان و مردم در بازار سرمایه هزینه‌های گزاف و بدون راه بازگشت را به دنبال خواهد داشت.

علاوه بر بحث عرضه صندوق دارای دوم می توان به عواملی همچون عرضه های سنگین در سهام عدالت، شایعه حذف و کاهش اعتبار کارگزاری‌ها، دو شیفت شدن بازار ، اختلالات هسته معاملات و سردرگمی سهامدارن نسبت به زمان مجاز و متوقف شدن نمادها در طول ساعت معاملات، فروش سنگین حقوقی ها در سرخط بازار و وحشت از گشایش اقتصادی همچون گشایش های قبلی در ریزش اخیر بازار اشاره کرد.

*به نظر شما اعتماد سهامداران به بازار سرمایه چطور برمی‌گردد؟

از جمله عوامل مهمی که می‌تواند اعتماد سلب شده به بازار سرمایه را بازگرداند می توان به افزایش حجم و ارزش معاملات اشاره کرد.
مسلما قفل شدن عمده نماده ها در صف فروش ریسک نقدشوندگی بازار را بالا برده و بر تداوم ایجاد روند نزولی بازار کمک خواهد کرد. عمده نمادهای بازار پس از افت های ۳۰-۴۰ درصدی و بعضا بیشتر به نرخ های جذابی برای سرمایه گذاران رسیده است و مشخصا می تواند بازار را به روزهای رونق قبلی بازگرداند.

از طرفی رفتار سهامداران عمده و حقوقی های بازار نقش تعیین کننده ای در ایجاد روند در بازار دارد. نگاه نوسان گیری از سوی حقوقی ها قطعا مناسب نبوده و بازار نیاز به حمایت های بلند مدت دارد.کما اینکه با افت و ریزش شدید بازار و رسیدن عمده نمادها به کف های قیمتی شاید بهتر باشد بجای پر رنگ کردن موضوع حمایت به سمت طرف مقابل یعنی سوء تدبیر فروشنده ها اشاره کرد و اینکه این حمایت خود مصداقی از نوسان گیری حقوقی هایی هست که در اوج بازار و اوج اعتماد اقدام به فروش سنگین کردند که نمونه آن را در سهام پالایشی داشتیم.*پیشنهاد شما در این رابطه چیست؟

نقدینگی موجود در بازار مستلزم مدیریت مطلوب است. دولت و بازوهای اجرایی آن در بازار می‌بایست با ایجاد محرک های جدید روند ورود نقدینگی را به بازار سرعت بخشیده و با ایمن سازی فضای بازار مانع از خروج نقدینگی از بازار شود.قطعا خروج نقدینگی از این بازار نتایج مخربی را در اقتصاد ما به همراه خواهد داشت.حاکم شدن رفتار منطقی و اصولی بجای رفتارهای هیجانی و احساسی نزد سرمایه گذاران خرد قطعا به بهتر شدن روند بازار کمک خواهد کرد.

خودداری دولت و مسئولان دولتی از اتخاذ تصمیمات خلق الساعه و تغییرات مداوم و بی پایه قوانین و به عبارتی ثبات در تصمیم گیری ها و تثبیت سیاست ها می‌تواند به برگشت کامل بازار کمک کند.جایی که در حال حاضر فراتر از موضوع تصمیم در نقش تحلیلگر بازار عرض اندام کرده و سیگنال دهی می‌کنند.

*برای اعتماد سرمایه گذاران به بازار سرمایه چه باید کرد؟

اعتماد سهامداران  به بازار سرمایه با شفافیت بورس گره خورده است. توجه به موضوع نحوه ارائه گزارشات و اطلاع رسانی به موقع شرکتها میتواند به شفافیت این بازار و جلب اعتماد بیشتر کمک شایانی کند.

رخ دادهای مالی و غیر مالی در شرکتها در تصمیم گیری سهامداران موثر بوده و افشای به موقع اطلاعات مالی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. هر گونه سوء استفاده در گزارشگری موجب فساد و ایجاد اثر سوء در رفتار سرمایه گذاران خواهد شد.

در حالی که با وجود تاکید مسئولین بر شفافیت و گردش مطلوب اطلاعات در بازار شاهد چنین موضوعی نبوده و گزارشات شرکتها عمدتا پس از انتشار اخبار و جزئیات آن و استفاده دارندگان رانت اطلاعاتی در سامانه کدال منتشر می شود.

لذا دسترسی به اطلاعات در بازار سرمایه ایران برای همه فعالان یکسان نیست. تاخیر در ارائه اطلاعات و تایید و تکذیب های پی در پی در کاهش اعتماد به بازار میسر است.

اطلاع رسانی و اصلاح تصورات نادرست ایجاد شده درباره ورود به بورس نیز حائز اهمیت است. انتظارات از سرمایه گذاری در بازار باید منطقی باشد. کمبود آگاهی و نبود اطلاعات موجب شکل گیری انتظارات نادرست نزد تازه واردان به بورس شده است.

در حال حاضر اقشار مختلفی با هر سطح درآمدی جهت حفظ ارزش پولی و غلبه بر تورم به سمت بازار سرمایه آمده اند. حداقل کار دولت در قبال این افراد حساسیت بیشتر نسبت به تحولات و رخ دادهای بازار است. کنترل ریسک های بازار در کاهش نگرانی و رفتار هیجانی این افراد موثر خواهد بود.

تصمیمات و تدابیری که اخیرا اتخاذ شده از جمله افزایش ضریب اعتباری کارگزاری ها به ۵۰ درصد، افزایش سقف سرمایه  گذاری صندوق های با درآمد ثابت در سهام از ۵ به ۱۵ درصد، خروج معاملات سهام عدالت از تابلو معاملات عادی و . . . . . قطعا می‌تواند به تداوم رشد و رسیدن بازار به حالت مطلوب کمک کند.

هرچند از جمله دلایل اصلی افت بازار را می‌توان به برخی از تصمیمات یک شبه و خلق الساعه نسبت داد که هم اکنون در حال اصلاح و برگشت است.

*و سخن آخر؟

بازار کنونی بیش از هر محرک و عاملی نیازمند تغییر نگرش سرمایه گذاران و اتخاذ رویکرد بلند مدت و سهامداری است. قطعا رویدادهای سیاسی و به طبع ارزش دلار در ماه های آینده نقش اساسی در سمت و سوی حرکتی بازار خواهد داشت.

از طرفی نوسانات و افت و خیزهای قیمتی در ذات بازار بوده اما اینکه این نوسانات و افت و خیزها تحت تاثیر چه عواملی ایجاد می‌شوند حائز اهمیت است.

پیشگیری از گسترش شایعات و ایجاد گرو کشی های سیاسی در سطح بازار مشابه آنچه در رابطه با دارا دوم و اوراق سلف نفتی مشاهد کردیم حداقل کاری است که می‌بایست صورت پذیرد.

در حال حاضر بازار سرمایه ایران از نظر اندازه، ارزش ، تنوع ، حجم و ارزش معاملات با سال های قبل قابل مقایسه نبوده و قشر عظیمی را به عنوان فعال در کنار خود می بیند.

بورسبورس تهرانسهاماقتصاد
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید