ویرگول
ورودثبت نام
maryamgholami403
maryamgholami403
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

خبری از نجات دهنده نیست!خودت باید حال خودت راخوب کنی.

در هنگام ناراحتی و افسردگی به این فکر کنید که چه کارهایی از دست شما برمی آید!

با وجود سختی بسیار اما راه حلی مطمئن برای بیرون آمدن از اوضاع ناراحت شماست.

مشکلی برای رابطه عاطفیم به وجود آمده بود؛ مدام مسئله را از جهات مختلف بررسی میکردم و بین جایگاه متهم و مجرم درحال تغییر بودم، اتفاقا چند خطی هم نوشتم ،

اما حتی آن متن نیز از جملات و افعالی ساخته شده بودند که ناکارآمدی و ناتوانایی من در این موضوع را بیان میکرد.

...عشق،حسادت و حسرت دارد؛ باغم و اندوه اجین شده و...

انگار راه دیگری نیست.

اما راه حل های بهتری از فکر کردن درباره آن و یا گیر کردن در تله شکست و انفعال نیز وجود دارد.

همیشه و در همه حال...

صفحه چت را چک کردم صحبت هارا مرور کردم،

از صفحه چت بیرون رفتم،

به اینستاگرام پناه بردم،

چند پستی هم خواندم و دیدم،

دوباره به صفحه چت برگشتم،

کانال های مختلف را چک کردم و چند تایی هم جمللات قصار و انگیزشی خواندم،

دوباره به صفحه چت رسیدم،

مدام تایپ میکردم ولی به جای ارسال همه کلمات را پاک میکردم و از آن صفحه غم انگیز بیرون میرفتم،

فلان کار را انجام میدادم و..

دوباره صفحه چت،

و دوباره صفحه چت،

و دوباره و دوباره...

اینترنت تلفن را خاموش کردم و تمام برنامه هارا بستم، سپس از خودم دور کردم و چند دقیقه ای فکر کردم؛

اما دوباره به قاب شیشه ای محبوبم پناه بردم و...

صفحه چت..

قبول کرده بودم که کاری از دستم برنمی آید و انگار محکوم شده بودم که بارها با خواندن گفتگو ها خودم را در رنج نگه دارم.

به خودم حق ناراحتی میدادم که اتفاقا حق هم داشتم اما تا کی؟!!

در نهایت چه سودی عایدم میشد؟!

بار دیگر صفحه موبایل را قفل کردم اما اینبار به کتاب نظریه انتخاب رسیدم.

قطعا از بهترین کارهایی بود که میتوانستم انجام دهم.

اتفاقا صحبت آن لحظه کتاب درباره تاد یکی از بیماران دکتر ویلیام گلاسر بود،

که بدون اینکه بداند خودش را در دام افسردگی انداخته بود و به حدی در این اندوه غرق شده بود که توان فعالیت جسمی را نیز از او سلب کرده بود.

اما در همین غم و اندوه تام انتخابی خوب داشت(همانند من چند لحظه پیش) با تمام اندوه و میل به انفعالی که به علت طرد او توسط همسرش در او رسوخ کرده بود خود را به مطب روانپزشک رسانده بود،

و همین قدم کوچک توانست موضوعی مهم را مشخص کند که افسردگی صفت به وجود آمده نیست،

بلکه فعل انجام شده توسط بیمار است!

اما انتخاب حرکت و جستجوی راه حل برایدبرطرف کردن ناراحتی چون طنابی می مانست که از بالای چاه به پایین فرستاده شده بود.

حالا تو هم با وجود تمام ناراحتی ، اندوه، خستگی، میل به انفعال و... که احساس میکنی به هر سختی که شده دنبال راهی برای بهتر شدن اوضاع بگرد...

.

.

پی نوشت:

معمولا کسی ناراحتی، رنج و افسردگی را انتخاب نمی کند؛ گاها انتخاب آن از کنترل خارج است، اما انتخاب شادی هم هر چند سخت(در شرایط غم انگیز) ممکن است.

ناراحت شو،

ناراحت باش،

ناراحتیت راقبول کن،

اما ناراحت نمان!!!

ناراحتیحال خوبنجات دهندهمقابله با ناراحتیپذیرش و برطرف کردن غم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید