فیلم های اقتباس شده از کتاب، عاشقان سینما، کتاب و رمان را دور هم گرد می آورد. فیلم اقتباسی اکثرا ماندگار و پر فروش می شود. در این مطلب 20 فیلم برتر برگرفته شده از کتاب معرفی می شود.
اقتباس ادبی، نقش به سزایی در خلق شاهکارهای تاریخ سینما دارد؛ فیلمهایی که میتوان گفت جزئی از زندگی مردم شده است و شاید خیلی ها سینما را با همین فیلم های اقتباسی از کتاب بشناسند. بیش از 70 درصد فیلم هایی که در طول 80 سال فعالیت آکادمی اسکار، برندهی اسکار بهترین فیلم شدهاند، از فیلم نامه های اقتباسی بهره بردهاند که همین امر، نشان دهنده ی اهمیت ادبیات در سینما و نقطهی اتصال این دو هنر است. البته اقتباس ادبی میتواند برای خود ادبیات هم اهمیت داشته باشد. اگر فیلم اقتباس شده موفق و پر فروش باشد، میتواند نویسنده را به نگارش دنباله ی آن رمان ترغیب کند.
شاید برای شما هم سوال شده باشد فیلمنامه های اقتباسی چه نوع داستان هایی هستند.
اقتباس طبق نظر لغت نامه های مشهور ایرانی اخذ کردن و گرفتن مطلب از کتابی با تصرف و تلخیص عنوان شده است.
اقتباس معمولا همراه باز آفرینی است؛ یعنی هنرمند با الهام گرفتن از یک اثر هنری دیگر- که می تواند فیلم، کتاب، نقاشی، شعر و یا هر چیز دیگری باشد- دست به آفرینشی دوباره بزند؛ یعنی اثر اولیه را به گونه ای دیگر بسازد به طوری که در اثر جدید او، تنها رگه هایی از اثر اولیه دیده شود. در برخی از انواع اقتباس نیز سعی میشود که سیر داستان، شخصیت ها و تا حد ممکن ویژگی زبانی و لحن اثر اصلی حفظ بشود. پایه و اساس بازآفرینی، خیال پردازی است و اثر تازه ساخته شده، اثری مستقل، تازه و بدیع خواهد بود.
اوایل پیدایش صنعت سینما در جهان، دوره ای بود که آن قدر آثار مکتوب و دراماتیک فوق العاده وجود داشت که باعث می شد عموماً فیلمسازان بیشتر به استفاده از این گنج دست نخورده به جای کار بر روی یک داستان جدید تمایل نشان بدهند. در آن زمان فیلمنامه نویسی مدرن در بین نویسندگان چندان رایج نبود، بنابراین نویسندگان بیشتر به اقتباس از ادبیات داستانی و دراماتیک در حد کارهای کوتاه می پرداختند. با گذشت زمان این شیوه به خوبی جا افتاد و سینمای اقتباسی جایگاهش را در آثار بلند سینمایی جهان پیدا کرد و جزء علاقمندی های بسیاری از مخاطبین شد.
زمینههای اقتباس برای ساخت فیلم و هر اثر هنری دیگر بسیار فراوان است. با مستقل شدن فیلم های با داستان اقتباسی، نویسندگان زیادی برای قلم زدن در این عرصه به آن روی آوردند. هر چند باید به جرأت اعتراف کرد که اقتباس موفق برای نگارش یک فیلمنامه، کار دشواری است!
به طور کلی فیلمنامه ها به دو شیوه نوآورانه و اقتباسی تهیه میشوند. همانطور که از عنوان آن می توان برداشت کرد، داستان های نوآورانه یا اورجینال زاییده ذهن و اندیشه نویسنده آن است و می تواند برگرفته از مشاهدات، تجربیات و خاطرات او -چه واقعی و چه تخیلی- باشد. اما در فیلم نامههای اقتباسی، سوژه مورد نظر از طریق اقتباس و برداشت از یک اثر هنری دیگر به دست آمده است. سوژه ای که باید بتواند در چارچوب شرایط و امکانات مدیوم سینما، رادیو، تلویزیون و تئاتر باشد.
فیلم های اقتباسی، دارای فیلم نامه هایی هستند که با اقتباس از رمان های مشهور یا غیر مشهور اما دارای ساختار محکم، نوشته شدهاند. در این مقاله برخی از این فیلمها که در میانشان، آثار ماندگار تاریخ سینما هم به چشم میخورد، معرفی می شود.
«رستگاری در شاوشنک» از برترین فیلم های اقتباسی به کارگردانی فرانک دارابونت که سالهاست در میان 250 فیلم برتر سایت IMDb، رتبهی نخست را در اختیار دارد، از روی رمان کوتاه «ریتا هیورث و رستگاری در شاوشنک» (Rita Hayworth and the Shawshank Redemption) نوشتهی استیفن کینگ ساخته شده است. این رمان کوتاه، بخشی از مجموعهی «فصول مختلف» اوست که شامل چهار رمان کوتاه است که سه تای آن به فیلم تبدیل شده است.
«رستگاری در شاوشنک»، در شصت و هفتمین مراسم اسکار در سال 1995، نامزد هفت جایزه شد ولی نتوانست هیچ جایزهای کسب کند. مورگان فریمن در مصاحبهای اظهار کرد که این رمان کوتاه، کتاب موردعلاقهی اوست.
به جرات میتوان گفت که «پدرخوانده»، مهمترین فیلم مافیایی تاریخ سینماست. این فیلم اقتباسی به کارگردانی فرانسیس فورد کوپولا، بر اساس رمان پرفروشی به همین نام از ماریو پوزو که در سال 1969 نگارش شده، ساخته شده است. ماریو پوزو در نگارش فیلمنامهی این اثر هم با فرانسیس فورد کوپولا همکاری داشته است. پدرخوانده، از پرفروشترین کتابهای تاریخ نشر آمریکاست و در تاریخ نشر جهان نیز در رتبههای نخست قرار دارد. این رمان، به مدت 67 هفته در فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز بود و بیش از 9 میلیون نسخه از آن در دو سال به فروش رفت. شاید بتوان پدر خوانده را بهترین فیلم اقتباسی نام برد.
فیلم «پدرخوانده»، در چهل و پنجمین مراسم اسکار در سال 1973، نامزد یازده جایزه شد و توانست سه جایزهی اسکار، شامل بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین فیلمنامهی اقتباسی را از آن خود کند.
«مسیر سبز» به کارگردانی فرانک دارابونت، بر اساس رمانی به همین نام که استیفن کینگ در سال 1996 به نگارش درآورد، ساخته شده است. این رمان، نمونهای از رئالیسم جادویی است و توانست در سال 1996، جایزه ی برام استوکر را از آن خود کند. همچنین در سال 2003 توانست در فهرست نظرسنجی The Big Read بی بی سی برای محبوب ترین رمان انگلستان قرار بگیرد.
فیلم «مسیر سبز»، در هفتاد و دومین مراسم اسکار در سال 2000، نامزد چهار جایزه از جمله بهترین فیلمنامهی اقتباسی شد، ولی نتوانست جایزهای کسب کند.
«ارباب حلقه ها» به کارگردانی پیتر جکسون، بر اساس رمانی به همین نام، نوشتهی جان رونالد روئل تالکین، ساخته شده است. سبک این رمان، خیالپردازی حماسی است. این کتاب در طول 12 سال از سال 1937 تا 1949 که بیشتر آن در زمان جنگ جهانی دوم بوده، به رشتهی تحریر درآمده است. فیلم «ارباب حلقهها: یاران حلقه»، یکی از 100 فیلم برتر تمام ادوار از نگاه بنیاد فیلم آمریکا است.
این سه قسمت، مجموعا 17 اسکار را برای عوامل این فیلم به ارمغان آورد که سهم «ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه» 11 اسکار، «ارباب حلقهها: یاران حلقه» 4 اسکار و «ارباب حلقهها: دو برج» 2 اسکار بود. «ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه» توانست با فروش 1/1 میلیارد دلاری خود ششمین فیلم پر فروش تاریخ سینمای جهان تا سال 2003 شود.
فیلم اقتباس شده از کتاب «دیوانه از قفس پرید» به کارگردانی میلوش فورمن، در سال 1975 بر اساس کتاب One Flew Over the Cuckoo’s Nest، نوشتهی کن کیسی ساخته شده است. این رمان، در سال 1962 نگاشته شده است و به نقد مکتب روانشناسی رفتارگرایی می پردازد و اصول انسانی را میستاید. مجلهی تایم این رمان را جزو 100 رمان برتر انگلیسی زبان بین سالهای 1923 و 2005 انتخاب کرده است. این رمان همچنین توانست در سال 2003 در فهرست نظرسنجی The Big Read بی بی سی برای محبوب ترین رمان انگلستان قرار بگیرد.
فیلم «دیوانه از قفس پرید»، در چهل و هشتمین مراسم اسکار در سال 1976، نامزد نه جایزه شد و توانست پنج جایزهی اسکاراز جمله بهترین فیلمنامهی اقتباسی را از آن خود کند.
«سکوت برهها» به کارگردانی جاناتان دمی، بر اساس رمانی به همین نام نوشتهی توماس هریس ساخته شده است. این رمان در سال 1988 نوشته شده و به هانیبال لکتر، نابغهی روانپزشکی، آدمخوار و آدمکش زنجیرهای میپردازد. این اثر در سال 1988 موفق به کسب جایزهی برام استوکر شد و در سال 1989 توانست جایزهی آنتونی را از آن خود کند. نشریه ایندیپندنت این رمان را «به شدت مهیج» خواند.
فیلم اقتباسی «سکوت برهها»، در شصت و چهارمین مراسم اسکار در سال 1992، توانست پنج جایزهی اسکار از جمله بهترین فیلمنامه اقتباسی را از آن خود کند. این فیلم، تنها فیلم برنده جایزهی اسکار بهترین فیلم در ژانر وحشت است.
«فارست گامپ» به کارگردانی رابرت زمکیس، برپایه ی رمانی به همین نام اثر وینستون گروم ساخته شده است. پیش از اسکاری شدن فیلم، رمان آن 30000 نسخه به فروش رسید. فیلم اقتباسی «فارست گامپ»، یک موفقیت عظیم تجاری بود؛ به طوری که مجموعا توانست 677 میلیون دلار در گیشهی جهانی کسب کند و تبدیل به پرفروشترین فیلم آمریکا در آن سال شود. این فیلم با فیلم موفق «رستگاری در شاوشنک» و «داستان عامه پسند» در یک سال ساخته شد و تقریباً در تمامی جایزههای اسکار با آنها رقیب بود و توانست در همهی رقابتها پیروز شود.
این فیلم در شصت و هفتمین مراسم اسکار در سال 1995، نامزد دریافت 13 جایزهی اسکار شد و از این تعداد، 6 جایزه را از جمله اسکار بهترین فیلم، بهترین جلوههای ویژه، بهترین کارگردانی، بهترین تدوین، بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین فیلمنامهی اقتباسی از آن خود کرد.
«ذهن زیبا» به کارگردانی ران هاوارد، بر اساس کتابی به همین نام، نوشتهی سیلویا ناسار ساخته شده است. این کتاب در سال 1999 دربارهی زندگی جان نَش، ریاضیدان برندهی جایزهی نوبل اقتصاد و مسائلی که به دلیل بیماری اسکیزوفرنی با آنها مواجه میشود، نوشته شده است. این اثر ادبی در سال 1998 برندهی جایزهی شورای منتقدین کتاب ملی (NBCC) در زمینهی زندگینامه شد و در فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز در زمینهی زندگینامه قرار گرفت.
فیلم اقتباس شده از رمان «ذهن زیبا» در هفتاد و چهارمین مراسم اسکار در سال 2002، موفق به کسب چهار جایزهی اسکار از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش مکمل زن و بهترین فیلمنامهی اقتباسی شد.
فیلم اقتباسی «جزیرهی شاتر» از بهترین فیلم های اقتباس شده از کتاب به کارگردانی مارتین اسکورسیزی و بازی لئوناردو دی کاپریو، بر پایه ی رمانی به همین نام، نوشتهی دنیس لهان ساخته شده است. این رمان مهیج جنایی، در آوریل سال 2003 منتشر شد. این رمان، ساختار محکمتری نسبت به رمان قبلی او یعنی «رودخانهی مرموز» دارد.
فیلم «جزیرهی شاتر»، با استقبال خوبی از سوی منتقدین مواجه شد و هیئت ملی بازبینی فیلم (NBR)، آن را به عنوان یکی از ده فیلم برتر سال 2010 انتخاب کرد. به دلایل مالی، پارامونت اکران این فیلم را به اوایل 2010 یعنی فصل بهار موکول کرد و «جزیرهی شاتر» عملاً شانس خود را برای حضور در اسکار از دست داد. سود ناخالص این فیلم در سراسر جهان، بیش از 294 میلیون دلار بود.
فیلم اقتباسی «دشمنان ملت» به کارگردانی مایکل مان، اقتباسی از کتاب تحلیلی برایان بیورو دربارهی تبهکاری به نام جان دیلینجر است. عنوان کتاب، «دشمنان مردم: بزرگترین موج جنایی آمریکا و تولد افبیآی از 1933 تا 1934 است». بورو، دو سال را صرف نگارش این کتاب کرد و کتاب در تابستان سال 2004 منتشر شد. بورو گفت که فیلم، صد در صد منطبق بر تاریخ نیست، اما در میان فیلمهایی که در هالیوود ساخته شده، نزدیکترین چیز به واقعیت است و به همین دلیل او توامان هیجانزده و آسودهخاطر است.
در ابتدا قرار بود دیکاپریو نقش اول فیلم را ایفا کند، اما او بعدا ترجیح داد به فیلم «جزیرهی شاتر» بپیوندد و سرانجام این نقش به جانی دپ رسید.
«پارک ژوراسیک» یکی از بهترین فیلم های اقتباس شده از کتاب است که به کارگردانی استیون اسپیلبرگ، بر پایهی رمانی به همین نام، نوشتهی مایکل کرایتون، ساخته شده است. این کتاب، بسیار پرفروش و به مشهورترین رمان کرایتون بدل شد و تحسین بسیاری از منتقدین را برانگیخت. این رمان پس از اکران فیلم، مشهورتر هم شد و توانست بیش از یک میلیارد دلار سود ناخالص به دست آورد.
فیلم «پارک ژوراسیک»، پرفروشترین فیلم کل کارنامهی استیون اسپیلبرگ از قدیم تا به حال بدون محاسبهی نرخ تورم محسوب میشود. این فیلم در شصت و ششمین مراسم اسکار در سال 1994، برندهی سه جایزه شد.
«گرگ و میش» به کارگردانی کاترین هاردویک، بر اساس اولین رمان خونآشامی در سال 2005 از مجموعهی محبوب و پرفروشی به همین نام، نوشتهی استفنی میر ساخته شده است.
این اولین فیلم از مجموعه فیلمهای «حماسهی گرگ و میش» است که جزء بهترین فیلم های اقتباسی می باشد. برای نقش ادوارد بیش از پنج هزار نفر تست بازیگری دادند که در آخر رابرت پتینسون از انگلیس برای این نقش انتخاب شد. او در مصاحبهای گفته است که این اولین نقش آمریکایی است که بازی کرده و هیچ تمرین رسمی هم برای لهجهی آمریکایی انجام نداده است.
فیلم اقتباسی «مه» به کارگردانی فرانک دارابونت، براساس داستان کوتاهی به همین نام اثر استیفن کینگ ساخته شده است. کینگ در مصاحبهای اعلام کرد که فیلم به مراتب قویتر و تأثیرگذارتر از خود کتاب است.
پس از «رستگاری در شاوشنک» و «مسیر سبز»، این سومین فیلمی است که فرانک دارابونت فیلمنامهاش را بر اساس یکی از رمانهای استیون کینگ نوشته و کارگردانی کرده است. پایان فیلم با پایان کتاب بهطور کل متفاوت است و چند شخصیت هم توسط خود دارابونت به فیلمنامه اضافه شده اند.
من را با نامت صدا کن یا مرا با نام خودت صدا کن فیلمی به سبک درام (اجتماعی) و رمانتیک (عاشقانه) به کارگردانی لوکا گوادانینو است که بر اساس رمانی با همین نام، نوشته آندره اسیمن ساخته شدهاست. این فیلم جزء برترین فیلم های اقتباسی چند سال اخیر است. از بازیگران اصلی این فیلم میتوان به تیموتی شلمی، آرمی همر، مایکل استلبرگ، و آمیرا کاسار اشاره کرد.
پس از I Am Love و A Bigger Splash این سومین فیلم در سهگانه غیر مرتبط «خواسته» به کارگردانی لوکا گوادانینو است.
فیلم مرا به نامت صدا کن علاوه بر دریافت امتیاز ۹۵٪ در سایت راتن تومیتوز و جلب نظر منتقدین، بخاطر بازی تیموتی شالامه و آرمی همر مورد ستایش واقع شده و نامزد جوایز متعدد بینالمللی از جمله اسکار و گلدن گلوب شد.
خودکشی باکرهها فیلمی درام به کارگردانی سوفیا کوپولا و تهیهکنندگی پدرش فرانسیس فورد کوپولا است که در سال ۱۹۹۹ منتشر شد. این فیلم از کتابی با همین نام اثر جفري يوجنيدس اقتباس شده است. در این فیلم بازیگرانی همچون جیمز وودز، کاتلین ترنر، کیرستن دانست، جاش هارتنت و ای. جی. کوک به ایفای نقش پرداختهاند.
باید درباره کوین صحبت کنیم فیلمی درام و هیجان انگیز به کارگردانی لین رمزی است که در سال 2011 منتشر شد. این فیلم اقتباسی از رمانی با همین نام اثر لیونل شریور اقتباس شده است. در این فیلم بازیگرانی همچون تیلدا سوئینتون، جان سی. رایلی، ازرا میلر و... به ایفای نقش پرداختهاند.
این فیلم که محصول مشترک آمریکا و انگلستان است در کارنامه خود کاندیدای ۳ جایزهی بفتا شده است.
فیلم تاوان یا کفاره فیلمی رمانتیک درام ساخته جو رایت و محصول سال ۲۰۰۷ بریتانیا و فرانسه است. فیلمنامه این فیلم توسط کریستوفر همپتون بر اساس رمانی به همین نام اثر ایان مکیوون به رشته تحریر درآمده است. تاوان از تحسین شدهترین فیلمهای سال ۲۰۰۷ میباشد که نامزد و برنده جوایز زیادی مثل جایزه گلدن گلوب و جایزه بفتا شد. تاوان نامزد هفت جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین بازیگر نقش مکل زن برای سورشا رونان بود، اما در نهایت موفق شد تنها جایزه اسکار بهترین موسیقی را بدست آورد.
این فیلم را جو رایت که تجربه و تخصص زیادی در ساخت عاشقانههای تاریخی دارد برای شرکت «ورکینگ تایتل فیلمز» و در تابستان ۲۰۰۶ در بریتانیا و فرانسه ساخته است. بازیگرانی همچون جیمز مکآووی، کیرا نایتلی، سیرشا رونان، ونسا ردگریو، رامالا گری و بندیکت کامبربچ در این فیلم ایفای نقش کردهاند.
بربادرفته درام عاشقانهٔ ی آمریکایی محصول سال ۱۹۳۹ به کارگردانی ویکتور فلمینگ است. کلارک گیبل و ویوین لی دو نقش اصلی را دارند. لسلی هاوارد، اولیویا دی هاویلند، هتی مکدنیل و ان رادرفورد از دیگر بازیگران این فیلم هستند. این فیلم که حدود ۲۳۸ دقیقه است، روایت عشق یک دختر جنوبی در خلال جنگ داخلی آمریکا را به تصویر میکشد. فیلم اقتباس زده از کتاب بربادرفته یکی از پرفروشترین و پربینندهترین فیلمهای ساخت هالیوود است. بربادرفته این رمانِ عاشقانه بینظیر شاهکار مارگارت میچل است.
این فیلم جوایز متعددی را از آن خود کرد، که از میان آنها میتوان به چهار جایزه ی اسکارِ بهترین فیلم، بهترین کارگردان برای ویکتور فلمینگ، بهترین هنرپیشهٔ نقش اول زن برای ویوین لی، و بهترین نقش مکمل زن برای هتی مکدنیل اشاره کرد. این فیلم با احتساب نرخ تورم، پرفروشترین فیلم تاریخ سینما است.
فیلم اقتباسی روانی آمریکایی یک فیلم آمریکایی کمدی سیاه و ترسناک به کارگردانی ماری هرون است که در سال ۲۰۰۰ منتشر شد. این فیلم بر اساس رمانی به همین نام از برت ایستون الیس ساخته شدهاست.
پاتریک بیتمن (کریستین بیل) جوانی اهل نیویورک و معقول و خوش سر و لباس است. اما در پشت این چهرهٔ او، یک هیولا نهفتهاست. بیتمن شبها کار واقعی اش را شروع میکند و به شکار و کشتن ولگردها و زنان خیابانی میپردازد.
فیلم اقتباسی جایی برای پیرمردها نیست عنوان فیلمی محصول ۲۰۰۷ ایالات متحده در گونهٔ جنایی و مهیج، برپایه رمانی با همین نام از کورمک مککارتی نویسندهٔ آمریکایی و به کارگردانی جوئل و اتان کوئن است.
این فیلم در جوایز اسکار ۲۰۰۷ نامزد دریافت ۸ جایزه و برنده ی ۴ جایزه ی اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد گردید.
اگرچه عدهی زیادی معتقدند که نمیتوان فیلمي را پيدا كرد كه بتواند داستانی را بهتر از قلم نویسنده خلق کند و در تمام مواردی که از روی کتابها فیلم ساخته شده، نسخهی کتاب بسیار زیباتر بوده است، باید همچنان این تعامل بین ادبیات و سینما ادامه یابد تا شاهد خلق آثار ماندگار دیگری باشیم و همچنان شاهد درخشش فیلم های اقتباسی در سینماها باشیم.
شما از میان 20 فیلم معرفی شده کدام ها را دیده و پسندیده اید؟ آیا فیلم اقتباسی موفق دیگری می شناسید؟ لطفا نظرات خود را با من و دیگر خوانندگان به اشتراک بگذارید.