به گذشته که برمی گردم دورانی را به خاطر می آورم که برای آموزش الزاما باید به آموزشگاهها مراجعه می کردیم و چه فرصت های خوب آموزشی را صرفا به دلیل اینکه در شهر یا کشور دیگری برکزار می شد و امکان حضور نداشتم از دست دادم. در صورت غیبت از کلاس های دانشگاه فقط جزوات و شاید صداهای ضبط شده استاد کمک کننده بود. زمانی که تنها راه ارتباطی با دیگران ایمیل و ابزارهای مشابه بود و حقیقتا چقدر زمان ما در روز بابت تردد و ارتباطات نیمه سنتی به هدر می رفت.
با ظهور شبکه های اجتماعی و گستره ی استفاده از آنها به وضوح بهره وری ما بالاتر رفت. دیگر کمتر کسی برای انتقال داده از ایمیل استفاده می کند، مگر ایمیل های رسمی با موضوعات خاص. شبکه های اجتماعی زندگی ما را تغییر داد که برخلاف برخی دیدگاهها، من معتقدم این تغییرات اکثرا مثبت بوده. رفته رفته و با پذیرش مهمان ناخوانده ای به نام کرونا جهش بزرگی را در استفاده از اینترنت در حوزه تامین مایحتاج مردم و استفاده از شبکه های اجتماعی برای ایجاد ارتباطات و استفاده از ابزارهای مجازی جهت آموزش دانش آموزان و دانشجویان شاهد بودیم.
حقیقتا بسیاری از فعالان IT کرونا را نقطه ی عطف فرهنگ سازی جامعه ایرانی در خصوص بهره گیری از امکانات و دریافت خدمات اینترنتی می دانند. هرچه مردم به عنوان مصرف کننده در اینترنت بیشتر حاضر می شدند، ایده های کسب و کار و بهره مندی از قابلیت های متعدد آن برایشان بیشتر نمود می کرد. در کنار آن ابزارها و سایتها و اپلیکیشن های متنوع به بازار آمد و تامین بسترهای پیشرفته مثل اینترنت پرسرعت، فیبرنوری و ... برای مصارف خانگی و شغلی جزء بدیهیات زندگی مردم شد و در نتیجه شکوفایی جوانان در قالب پروژه های فناورانه و استارتاپی به وفور دیده می شد.
و اما یک اتفاق، فعالان حوزه IT را به شوک برد. قطعی اینترنت در چند روز متوالی به دلیل واکنش عمومی مردم نسبت به فوت یک هموطن خانم مهسا امینی و در پی آن اختلالات سراسری اینترنت با توجیه کنترل اعتراضات و فیلترینگ گسترده شبکه های اجتماعی برای جلوگیری از آنچه امنیت این کشور را به خطر می اندازد.
در خصوص بعد سیاسی و امنیتی این اقدام به هیچ عنوان نظر کارشناسی نخواهم داد ولی به عنوان یک کارشناس فعال در حوزه IT و البته به عنوان یکی از اعضای انجمن ملی زنان کارآفرین نظر فنی خود را در ادامه اعلام می کنم:
متاسفانه اختلالات اینترنتی و از بین رفتن شبکه های اجتماعی که بین مردم پرکاربرد بود، ضررهای جبران ناپذیری را نه تنها به فعالان حوزه IT که به عموم مردم وارد می آورد. ضررهایی که شاید در بعد بسیار کمی ضرر مالی باشد و در بالاترین سطح خود ضررهای معنوی و عواقب جبران ناپذیری است که شاید تا سالها بعد رفته رفته خواهیم دید.
من به عنوان یک کارآفرین همیشه مشوق جوانان این کشور بودم که بمانید و در وطن خود هرآنچه می خواهید را به دست آورد. شاید مسیر سخت تری داشته باشید اما بعد از رسیدن به هدف، رضایت خاطر بیشتری نیز خواهید داشت. و امروز من جوابی برای چرایی ماندن آنها ندارم.
من به عنوان یکی از تولیدکنندگان سامانه های اینترنتی، همیشه اطرافیان خود را تشویق به خرید های غیرحضوری می کردم و انجام امور سنتی را تحریم کرده بودم و امروز که مجبوریم بسیاری از امور را به سبک سنتی انجام دهیم جوابی برای عهد شکنی خود ندارم.
من به عنوان یک زن، به زنان خانه دار شور و اشتیاق استفاده از پتانسیل ها و توانایی هایشان را داده بودم که حتی در کنار خانه داری به کار کردن غیرحضوری و ارائه ایده های استارتاپی بپردازند و امروز جوابی برای چرایی بیکاری آنها ندارم.
اینترنت امکانی نیست که ما اگر داشته باشیم خوب است، اگر نداشته باشیم بد نیست. اینترنت امکانی است که نبودش زندگی ما را به مخاطره می اندازد. چه خطری بالاتر از عقب افتادگی، ناامیدی، ورشکستگی و مهاجرت از جایی که به آن تعلق داریم؟
به اعتقاد من هرآنچه در چند ساله مواجهه با کرونا در حوزه IT به جلو رفتیم، در هفته های مواجهه با اختلالات اینترنتی و فیلترینگ شبکه های اجتماعی عقب افتادیم و این یعنی ما به جایگاه چند سال پیش خود تنزل کردیم و چه موضوعی از این تلخ تر؟
مگر نه این است که در قرن 21 و در عصر ارتباطات که زیرساخت تمام حوزه ها از صنعت و تولید گرفته تا توزیع و مصرف، زیر ساخت IT است؟ آیا این بهترین راهکار است برای قدرت بخشی به پایه ای ترین حوزه ی فعالیت در دنیا؟