میدانم تصورش کمی سخت است به ویژه موقعی که حس میکنی
دوست عزیز
اول از هر چیز بگویم که این تصور شیرین به راحتی دستیافتنی است به شرطِ رعایت چند نکته
اولین و مهمترین نکته اینکه در گنج ایرانداک و پایاننامههای دفاع شده دنبال موضوع پایاننامه نگرد
و تعداد پایاننامههای دفاع شده و مقالات چاپ شده را ملاک تکراری یا غیرتکراری بودن موضوع قرار نده
چون بیش از ۹۵ درصد پایاننامهها، پژوهش را برای پژوهش انجام دادهاند نه برای فهم و حل مسئلهای واقعی.
و اساسا روال ارگانیک انتخاب و پیشنهاد موضوع پایاننامه (ای که بخواهد به طرح و حل مسئلهای واقعی بپردازد و بدردبخور شود) با مراجعه به پایاننامههای دفاع شده شروع نمیشود
با انتخاب و مطالعه موضوع شروع میشود
سپس بافت مدنظر با عینک موضوع تحلیل میشود تا مشخص شود اصلا مسئلهای وجود دارد
و در نهایت پژوهشهای مرتبط (از جمله پایاننامهها و محتوای گنج ایرانداک) با همین عینک دانش موضوعی تحلیل میشوند تا شکاف دانشی مشخص شود یعنی نشان دهی که مسئله روی زمین مانده و به پژوهش من نیاز است.
?
بنابراین مهم نیست چند صد، چند هزار یا چند میلیون پایاننامه و پژوهش در یک حوزه موضوعی انجام شده
هیچوقت یک موضوع تکراری نمیشود
چون اساسا چیزی به اسم موضوع تکراری نداریم
دقیقا مثل این است که بگوییم:
فیزیک تکراری است، شیمی تکراری است، نانوفناوری تکراری است، شبکههای اجتماعی تکراری است
اینها هیچوقت تکراری نمیشوند. درست است؟
یک موضوع در بینهایت بافت و با روشهای بسیار متنوعی قابل پژوهیدن است.
و از یک موضوع برای فهم و حل بینهایت مسئله میتوان استفاده کرد.
پس با خیال آسوده و اعتماد به نفس
چرا؟
چون قرار است یک عمر (چیزی بین ۲ تا ۶ سال) با پژوهشت زندگی کنی و پول و سلامتی برایش خرج کنی
و وقتی روی علاقه و نقاط قوتت تمرکز میکنی نه تنها از پژوهش لذت میبری و میتوانی به موقع سابمیت کنی
بلکه میتوانی از آن درآمد کسب کنی و صاحب اعتبار شوی
یعنی عمر، سلامتی و پولت به سرمایه عمری تبدیل میشوند!
به این میگویند انتخاب هوشمندانه و آیندهنگرانه.
پاسخ به این پرسش ساده است:
در داشتههایت.
?
دوست عزیز
همه ما به عنوان دانشجو و پژوهشگر داشتههای فوقالعاده ارزشمندی داریم
که به دلیل نگاه کلیشهای و رفع تکلیفی به پژوهش، حتی اجازه فکر کردن به این داشتهها را به خودمان نمیدهیم!
این داشتهها شامل:
است.
کافی است با عینکی متفاوت به این داشتهها نگاه کنی
شک نکن که خیلی سریع علاقه و نقاط قوتت را در آنها مییابی
و متوجه میشوی که مانع اصلی تو در نپرداختن به علاقهات این نیست که نمیدانی به چه موضوعی علاقه داری
مانع اصلی چالشی است که در ادامه آمده:
اینکه دست روی هر موضوعی میگذارم میبینم خیلی کار شده
و اینکه نمیدانی چطور از نوآوری و بدردبخور بودن پژوهشت خیلی علمی و قوی دفاع کنی
و همینها باعث شده کلا دور علاقت خط بکشی
اما اگر تا انتهای این صفحه را به دقت بخوانی
خیالت بابت همه این چالشها و غیرواقعی بودن آنها راحت میشود
و خیلی خوشحال و با اعتماد به نفس میروی سراغ موضوعی که دوستش داری اما حتی اجازه فکر کردن به آن را به خودت ندادهای!
و از اینکه میتوانی در داشتههای قدیمیات چیزهای بکری بیابی
شگفتزده خواهی شد!
حالا برگردیم به چالش اصلی که احتمالا با آن مواجه هستی
دلیل اینکه هر موضوعی به اساتید پیشنهاد میدهی میگویند این موضوع قبلا کار شده
یا خودت حس میکنی این موضوع خیلی کار شده
این نیست که آن موضوع واقعا تکراری و اشباع است
نه
دلیلش این است که نویی را با نوآوری اشتباه گرفتهای
دوست عزیز
آنچه در پژوهش مهم است نوآوری است نه نویی.
اینکه بتوانی ثابت کنی علیرغم اینکه هزاران پژوهش قبل از من روی این موضوع انجام شدهاند
اما هیچکدام نتوانستهاند برای مسئله مدنظر پژوهشم دانش بدردبخوری تولید کنند
یعنی نشان دهی همچنان مسئله روی زمین مانده و به پژوهشت نیاز است.
پس به جای اتلاف وقت برای پیدا کردن موضوعی که هیچکس قبلا کار نکرده و اثبات اینکه من اولین نفرم!
(که در اینصورت احتمالا کل مسیر را اشتباه رفتهای و قصهاش مفصل است)
روی یادگیری مهارت تحلیل و نقد علمی پژوهشها و مهارت چارچوببندی پژوهش وقت بگذار
تا بتوانی قوی از نوآوری پژوهشت دفاع کنی
چون تنها و تنها در این صورت است که میتوانی روی موضوع موردعلاقهات پژوهش و به موقع سابمیت کنی.
البته تصویب سریع موضوع پایاننامه یک راز دیگر هم دارد:
میدانم دیرت شده
هم ورودیهایت موضوعشان تصویب شده
اینها درست
اما اگر بدون آمادگی و مطالعه درست، بروی سراغ اساتید
احتمالش خیلی زیاد است که وارد لوپِ تغییر موضوع شوی و زمان بیشتری را از دست بدهی
یا ناگزیر موضوعی را بپذیری که نه به آن علاقه داری، نه میتوانی با آن ارتباط بگیری و نه برایت آیندهای دارد
چرا؟
چون موقعی که موضوع پایاننامه را با اساتید در میان میگذاری سناریوی زیر رخ میدهد:
?
و دقیقا در همین جاست که اگر ندانی چطور به پرسش “بلدی؟” پاسخ مناسب دهی وارد چیزی میشوید که اسمش را گذاشتم:
یعنی هر بار مجبور میشوی موضوع عوض کنی
و دقیقا بعد از ورودت به این لوپ است که کوپنهایت سوخته میشوند
?
و در نهایت هم به موضوعی بله میگویی که احتمالا موردعلاقهت نیست،
نمیتوانی با آن ارتباط بگیری
و از آن بدتر قول و وعدههایی میدهی که در بازه زمانی پایاننامه ارشد یا رساله دکتری شدنی نیستند!
?
بنابراین به جای عجولانه و خام عمل کردن
با آمادگی برای پاسخ هوشمندانه به پرسشِ “بلدی؟” سراغ اساتید برو
و شک نکن که با اینکار هر قدر هم دیرت شده باشد، زمان زیادی را بعد از تصویب موضوع پایاننامه سیو خواهی کرد
این یعنی چند صد قدم از دوستانت که موضوعشان تصویب شده جلوتر میافتی
و حین یا بعد از اتمام پایاننامه، میتوانی از پژوهشت کسب درآمد کنی و اعتبار علمی بالایی کسب نمایی.
حالا احتمالا این پرسش برایت پیش آمده:
برای اینکار باید:
درباره موضوع مدنظرت مطالعه کنی
و منظور از مطالعه فهم چیستی، چرایی و چگونگی موضوع است
نه گردآوری ۳۰-۴۰ تعریف و مدل و نظریه.
و بعد از آن باید بتوانی نشان دهی پیشینه را مطالعه کردم
میدانم قبل از من چه پژوهشهایی روی این موضوع انجام شده
و میدانم که خیلی کار شده
و بالاخره باید بتوانی نوآوری و بدردبخور بودن پژوهشت را اثبات کنی.
در این صورت مهم نیست چند هزار پژوهش قبل از تو روی همان موضوع انجام شده
بیبروبرگرد موضوع مدنظرت تصویب میشود
چون این دقیقا بزرگترین نگرانی است که اساتید راهنما و مشاور موقع تصویب موضوع پایاننامه دارند
البته انجام صحیح تک تک این موارد فوت و تکنیکهای خاص خودش را دارد
که نکته به نکته در دوره جامع «از انتخاب تا تصویب موضوع پایاننامه و رساله دکتری»
در قالب ویدئوهای آموزشی پرملاط آنها را آموزش دادهام.