چند سالی میشه که گفتن جملهی "میخوام برم هنرستان" از دستهی جرایم فرزندان در خانواده حذف شده. این روزا پدر و مادرا راحتتر بچههای گمراهِ راهی شده به هنرستانشون رو میپذیرن و بچهها هم با شجاعت بیشتری این جمله رو به زبون میارن. حالا اگه این مسئله رو که چه تغییر و تحولاتی رخ داده تا ما بتونیم شاهد این پیشرفت باشیم رو کنار بذاریم سوال اصلی اینکه آخرش هنرستان آره یا نه؟
به عنوان یکی انسان قانونشکن که تونسته خودشو راهی هنرستان کنه باید بگم که طبیعتا مثل هر انتخابی، این انتخاب هم خیلی خیلی زیاد بستگی به شما و تصمیماتتون تو آینده داره. قبل از اینکه جلوتر بریم گفتن این نکته که "گذشت اون دوران که برای فرار از ریاضی و زیست و فیزیک میتونستی وارد هنرستان بشی" خالی از لطف نیست. حقیقتش اینکه بچه های هنرستان نه تنها ریاضی و فیزیک و عربی دارن بلکه زیست و زبان انگلیسی و ادبیات فارسی هم جز دروس عمومیشونه و در کنار همهی اینا سیل عظیم دروس تخصصی هم از راه میرسن. درسته که حجم فیزیک و ریاضی و عربیمون با بچههای نظری خیلی زیاد قابل مقایسه نیست ولی این از فیزیک و ریاضی و عربی بودن اون درس ها چیزی کم نمیکنه!
از اونجایی که تا اسم هنرستان میاد مسیر ذهنی همه به گرافیک ختم میشه جا داره بگم این روزا انقدر تنوع رشتههای هنرستان زیاد شدن که احتمالا با یه سرچ ساده دستتون بیاد که هنرستان دیگه گرافیک و معماری و حسابداری نیست! غیر از هنرستانهای فنی و حرفهای رشتههای هنرستانهای کار و دانش میتونن شما رو تعجبزده کنن، مثلا رشتهی نگارگری، طراحی طلا و جواهر، هتلداری و یا نقشه کشی صنعتی به کمک رایانه.
از اونجایی که کم کم برچسب بچه تنبل داره از روی بچههای هنرستان برداشته میشه و احتمالا آدمهای بیشتری شجاعت ورود به هنرستان رو پیدا کنن، مهمه که انتخابتون از سر علاقه و فکر باشه نه یه جَو زدگی!
باور کنید یا نه، هنرستان تو دستای رنگی، پیرهن چهارخونه، کفش آل استار و پیکسل نقاشیهای ونگوگ خلاصه نمیشه. شب بیداری، وحشت قبل از ژوژمان، تلاش های مکرر سر تایید گرفتن یک کار از معلم، حمل آرشیو چند کیلویی، روپوش رنگی و اتاقی که روی تمیزی رو به خود نخواهد دید هم یک بعد دیگهی ماجراست! غیر از همهی اینا اگه رشتتون یه رشتهی تازه تاسیس مثل انیمیشن باشه احتمالا اینکه کتابای تخصصیتون تو اواخر آذر به دستتون برسن رو هم در نظر بگیرید.
نکتهی دیگهای که در نظر گرفتنش مهمه هزینههای رشتههای هنرستانه! البته میزان هزینههای هر رشته، با رشتهی دیگه متفاوته، مثلا رشتهی گرافیک رو میشه به عنوان یکی از پر هزینهترین رشتههای هنرستان در نظر گرفت، با یه سرچ ساده میتونید قیمت گواش ساکورا یا بوم و رنگ اکریلیک رو در بیارید و با در نظر گرفتن اینکه برای یه سال تحصیلی شما چندین بار مجبور میشد تا رنگ، مقوا یا بوم بخرید یه تخمینی از هزینههای احتمالیتون داشته باشید. البته قرار نیست کسی رو با ترس هزینهها از دنبال کردن علایقش بترسونم، از اونجایی که به احتمال زیاد اون معلمی که داره این لیست رو مینویسه یکی از ساکنین سیارهی عطارد نیست و خودش هم با قیمتها آشناست پس یه راهی هست که بشه هزینهها رو کمتر کرد.
قبل از جمع کردن بحث بد نیست یه اشارهای هم به ژوژمان یکی از مهمترین بخشهای هنرستان بکنم. ژوژمان اون زمانیه که شما به عنوان یک دانشآموز هنرستانی کارهایی که تو طول ترم انجام دادی رو پاسپارتو کرده و به دیوار نصب میکنی تا مورد قضاوت قرار بگیره. شب قبل از ژوژمان یکی از کذایی ترین شبهای زندگی هر دانشآموزیه! از اونجایی که عموما نصف بیشتر کارها برای ژوژمان نیاز به اصلاح دارن، شما با یه شب تموم نشدنی و استرسآور رو به رو هستین. با اطمینان میتونم بگم هفتاد و پنج درصد هنرجوهای هنرستان شب قبل از ژوژمان کمتر از سی و سه دقیقه میخوابن. اگه از اون دسته آدمهایی باشی که علاقهای به مرتب نگه داشتن کارهاشون ندارن، خیلی خیلی زیاد ممکنه که متوجه بشی نصف کارهات گم شدن و تو کمتر ازدوازده ساعت فرصت داری تا دوباره خلقشون کنی! غیر از اصلاحیهها و زدن دوبارهی کارهای گم شده پاسپارتو کردن هم یکی از رسومات این شب بوده و وحشت خاصی رو به این لحظات اضافه میکنه! پاسپارتو کردن یعنی قاب گرفتن کارها با مقوای سیاه یا سفید (بسته به سلیقه استاد). بریدن مقواها در ابعاد درست، چسبوندنشون دور کار، و اطمینان حاصل کردن از تمیز و مرتب بودنشون صادقانه یکی از چالشبرانگیزترین مسئولیتهای شما به عنوان یک هنرجو هست!
در انتها جا داره بگم اینبار که جملهی "حالا تو تجربی رو بخون کنارش هنرم ادامه میدی رو" از زبون پدر یا مادرتون شنیدین، قبل از شروع به اعتراض مطمئن شید که همهی ابعاد هنرستان رو در نظر گرفتین و خودتون رو برای سه سال شلوغ و چالشبرانگیز آماده کردین!