مریم سیدی
مریم سیدی
خواندن ۶ دقیقه·۳ سال پیش

دادائیسم، یک جنبش ضدهنری!

اگه بخوایم از دادائیسم بگیم لازمه که به جنگ جهانی اول هم اشاره کنیم. دادئیسم تو خلال جنگ جهانی اول شکل گرفت و میشه گفت به نوعی فرزند سرکش این جنگ بود.

هنرمندا تو اوایل قرن بیستم جهان رو یک دنیای به آرامش رسیده تصور می‌کردن. فکر می‌کردن جنگ و ناسیونالیسم و خشونت مسائل احمقانه و پیش پا افتاده‌ی قرون قبله! برای همین با شروع جنگ جهانی اول باورهای هنرمندان به شدت زیر سوال رفت! بودن تو دنیای خشن اون زمان، دیدن صحنه‌های ترسناکی که جنگ می‌سازه و جهان دیوونه‌ی اون روزها عده‌ای از این هنرمندا رو به پوچی رسوند و حاصل این پوچی دادائیسم شد!

موضوع دیگه‌ای که جهان اوایل قرن بیستم رو از دنیای پیش از خودش جدا می‌کرد شروع پدیده‌ای به اسم مدرنیسم بود، مدرنیسم یا نوگرایی فرهنگ و جامعه اون زمان رو وادار به تغییرات اساسی کرد. این پدیده که با جنگ جهانی اول ترکیب شد تاثیرات زیادی روی فرهنگ و تفکر مردم اون زمان گذاشت. جهان داشت شلوغ، پر سر و صدا و سریع‌تر میشد. جمعیت جهان رو به رشد بود و تولیدات ماشینی که بعد از شروع انقلاب صنعتی در اواسط قرن هجده شروع شده بود ادامه پیدا میکرد و جهان رو به نحوی به سمت ماده گرایی حرکت میداد. و شاید بشه گفت ارزش هنر توی این جامعه کم‌تر میشد هنر داشت با صنعت ترکیب مشید و شکل جدیدی به خودش می‌گرفت.

توی همین دوران بود که گروهی از هنرمندان فراری از جنگ با یه زبان تلخ شروع به تمسخر تمام ارزش‌هایی کردند که از نظرشون فقط یه فرهنگ دیوانه بود. اون‌ها معتقد بودند کسایی که ادعای احترام گذاشتن به هنر گذشته رو دارن نتونستن از شروع این کشتار بزرگ جلوگیری کنن. و مشغول به نابودی هم دیگه شدن. شاید در توصیف دادا به بهترین شکل بشه گفت دادا با همه چیز حتی دادا مخالف است. یعنی هرچیزی که سازمان یافته و رسمی شده! دادئیست‌ها قصد داشتن علیه ناسیونالیست، کاپیتالیست، ماتریالیست و خشونت اون زمان جامعه بجنگن و خشم جهان رو علیه این اتفاقات فریاد بکشن.

جا داره بگیم که دادائیست بیشتر از اینکه طرفدار صلح طلبی باشه پیرو تفکر نیهلیسم یا هیچ انگاری بود. تفکری که نیچه درموردش میگه نیهیلیسم به معنای بی‌ارزشی ارزش‌ها نیست؛ بلکه به معنای بی‌ارزش شدن ارزش‌ها است.

از اونجایی که هنرمندان دادا تفکر پوچ گرایانه داشتن تفسیر آثارشون کار ساده ای نیست. هنر دادا اساسا جنبشی ضدهنر بود و هنرمندان دادائیست با روحیه‌ی غیر هنری یا حتی ضدهنری دست به تولید آثارشون می‌زدن. برای همین یکم عجیب و خنده داره که بخوایم برای یک گرایش هنری پوچ گرا معنی مفهوم بسازیم.

انتخاب اسم دادا برای این مکتب به خوبی تفکر هیچ انگارانه‌ی این مکتب رو نشون میده. انتخاب اسم دادا کاملا اتفاقی بودو با باز کردن یک صفحه از فرهنگ لغات و دست گذاشتن روی یه کلمه انتخاب شد. کلمه‌ای که در زبان فرانسوی معنی اسب اسباب بازی رو میده.

دادائیست‌ها که معتقد بودن همه‌ی باورهای اخلاقی، سیاسی و زیبایی شناسی با بروز جنگ از بین رفته حامی رویکرد رهایی بخش تو هنر بودن.

اولین مقاله دادائیست ها تو سال 1918 منتشر شد. توی اون مقاله دادائیست‌ها اکسپرسیونیست رو به مقاومت احساسی در برابر زمان متهم کردن.

جلوه‌های این تفکر رو غیر از نقاشی تو ادبیات و عکاسی هم میشه دید. گروه‌های مستقل دادائیستی در شهرهایی مثل زوریخ، نیویورک، برلین و پاریس حضور داشتند.

نمیشه از دادائیسم گفت و به دوشان اشاره نکرد. هانری روبر مارسل دوشان تو 28 جولای 1887 در فرانسه به دنیا اومد. دوشان تو حدود سال‌های 1911 تحت تاثیر سبک کوبیسم و نگاه سزان بود . پاول سزان معتقد بود ماهیت تمام اشیا و هرچیزی که تو هستی وجود داره در قالب‌های هندسی جا می‌گیره.

با شروع جنگ جهانی اول دوشان به نیویورک مهاجرت کرد اما با اعلان جنگ ایالات متحده دوشان به آمریکای جنوبی پناه برد.

دوشان تو سال 1919 برای مدت کوتاهی برای دیدن خانوادش به فرانسه سفر کرد و پاریس رو غرق در موج دادائیسم دید. این نقطه خاصی تو زندگی دوشان بود. دوشان به این جنبش پیوست و با ریش و سبیل گذاشتن برای مونالیزا تابلوی جدید خلق کرد و زیرش پنج حرف L.H.O.O.Q رو نوشت که معادل یه جمله فرانسویه که یه شوخی زننده جنسیه.

این اثر قطعا یکی از شجاعانه و پیشرو ترین کارهای دوشانه. انگار دوشان با گداشتن سبیل برای مونالیزا قصد داره نوشته های روی یک تخته اعلانات رو با رنگ پاک کنه. این کار دوشان مردم و هنرمندان رو شکه کردو هدف دوشان هم همین بود. این کار دوشان یه حمله زیرکانه و غیرمستقیم به کسانی بود که به آرمانهای اومانیستی یا انسان گرایی رنسانسی خیانت کرده بودند.

یکی از مجموعه‌هایی که دوشان روشون کار میکرد مجموعه حاظر و آماده‌ها بود. اولین اثر این مجموعه چرخ دوچرخه‌ایه که روی یک چهارپایه آشپزخانه قرار گرفته و در سال ۱۹۱۳ ارائه شد. دوشان معتقد بود: اگر کارکرد مفید یک شئ را از آن بگیریم و سپس یک عنوان هنری به آن بچسبانیم و آن شئ را به گالری ببریم، آن شئ تبدیل به هنر می‌شود.» در واقع، مخاطب و مکان اثر است که می‌تواند هنری بودن یا نبودن آن را مشخص کنه. اگر مخاطب کاربردی و سودمند بودن آن شی رو کنار بذاره می‌تونه زیباییِ‌ هنری‌اش رو دریافت کنه مثلا اگه کارکرد لیوان رو که خوردن نوشیدنیه ازش بگیریم توی یه نمایشگاه نمایشش بدیم و روش اسم اثر هنری بذاریم لیوان ما تبدیل به یه اثر هنری شده!

چشمه یا فواره که یکی از بحث برانگیزترین آثار دوشانه هم مربوط به همین مجموعه است. اثری که تو نگاه اول یک دستشویی سرپاییه ولی اگه علت خلق این اثر برامون کمی واضح‌تر بشه میتونه معنی دیگه‌ای به خودش بگیره.

در سال ۱۹۱۷ دوشان که از اعضای انجمن هنرهای مستقل نیویورک بود، یک توالت چینی رو با امضای مستعار فردی دیگر با عنوان R. Mutt امضا کرد و برای برگزاری نمایشگاه به انجمن فرستاد.

اون زمان، انجمن ادعای آزاداندیشی در هنر و خلق ایده‌ها رو داشت. از همین رو دوشان می‌خواست تو عمل ادعاهای اونا رو بسنجه. دوشان از عمد این اثر را با نام خودش امضا نکرد چرا که هر اثری که از طرف اعضای انجمن فرستاده می‌شد بی‌درنگ مورد پذیرش قرار می‌گرفت و به همین دلیل او می‌خواست اثر «چشمه» از طرف هنرمندی ناشناس و تازه کار به نظر برسد. دوشان میخواست بدونه تا چه اندازه جامعه هنری مستقل نیویورک، آثاری که با زیبایی‌شناسیِ متعارف آن دوره مطابقت نداشته باشند رو می‌پذیره. نکته‌ی جالب اینجاست که در نهایتِ تعجبِ دوشان، این اثر بعد از رأی‌گیری برای حضور در نمایشگاه قبول نشد. دوشان خشمگین از رأی اعضای انجمن درحالی که دیگر کاری از دستش ساخته نبود از انجمن هنرهای مستقل استعفا داد.

هنرمندای جنبش دادائیسم کم نیستن من به خاطر علاقه شخصیم سراغ مارسل دوشان رفتم ولی دیدن کارای هنرمندایی مثل من ری ژان آرپ و فرانسیس پیکابیا، رو بهتون پیشنهاد میکنم.

چیزی که دادائیسم رو از همه‌ی جنبش‌های قبل از خودش جدا می‌کنه اینکه همه‌ی جنبش‌های هنری قبل از دادا در تلاش بودن تا اثر موزه‌ای خلق کنن. در حالی که دادائیسم قصد نداشت تا کاری خلق کند که ماندگار باشد.

با همه ی اینها دادائیسم عمر کوتاهی داشت و این جنبش تو سال 1922 از حرکت ایستاد ولی پیامدهای مهمی برای هنر بعد از خودش داشت. سورئالیسم، اکسپرسیونیسم انتزاعی و هنر مفهومی رو میشه تا حد زیادی ادامه‌ای به دادائیسم دونست.

و در آخر من همین ماجرا رو تو پادکست مانستر دیزاین هم تعریف کردم، اگه دوست دارید تو کست باکس بشنویدش روی مانستر دیزاین کلیک کنید.

منابع من:

کتاب‌ها: گرایش‌های هنری نشر آبان/ هنر در گذر زمان هلن گاردنر/ مارسل دوشان پدر هنر مدرن نشر نظر/

https://encyclopedia.1914-1918-online.net/article/dada

https://www.latimes.com/entertainment/arts/la-xpm-2012-jul-21-la-et-cm-world-war-art-20120722-story.html

http://firstrole.ir/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D9%88-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%B4%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%AB%D8%B1-%D9%87%D9%86%D8%B1%DB%8C-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%88%D8%AF/


دادائیسمجنبش هنرینیهلیسممارسل دوشانپادکست مانستردیزاین
دیزاینر و علاقه‌مند به تولید محتوا!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید