به عنوان کسی که از ده، یازده سالگی به دیدن کارای تیم برتون رو آورده با دیدن تیتراژ پایانی قسمت هشتم فصل اول سریال ونزدی فقط و فقط یه چیز به ذهنم اومد "سریال خوبی بود فقط حیف که تیم برتونش کمه!"
واقعیت اینکه ونزدی رو دوست داشتم و میتونم اطمینان بدم آدمایی مثل من هم دوستش خواهند داشت! کسایی که هنوز منتظر نامه هاگوارتزشونن و هر از چندگاهی یه سر به ته کمدشون میزنن برای پیدا کردن نارنیا! آدمایی که شخصیت موردعلاقشون کنت اولافه و توی هر بسته شکلاتی که میخرن دنبال بلیت طلایی ورود به کارخونه شکلاتسازی ویلی وانکان! پس قرار نیست بگم سریال بدی بود! سریال سریال خوبی بود اگه هرگز نمیفهمیدم کارگردان چهارتا قسمت اولش تیم برتون بوده!
اسم تیم برتون که میاد وسط من بیشتر از هر چیزی دنبال دیوونگی، خلاقیت، شلختگی و اعجابم! چیزی که ونزدی کم داشت! ونزدی تو بهترین حالت میتونست شبیه ماجراجوییهای هراسانگیز سابرینا باشه! یه سریال تینیجری با چاشنی مثلث عشقی از نوع خیلی کلیشهایش!
به نظر من ونزدی به امضای تیم برتون نیاز داشت که باید مثل ادویه به سریال اضافه میشد که نشد یا اگرم شد کم شد! شاید جذابترین صحنه سریال تو همون اولین قسمت اتفاق افتاد، جایی که ونزدی با دوتا کیسه ماهی گوشتخوار و یه لبخند خیلی ملیح برای گرفتن انتقام برادرش دست به کار شد!
با اینکه نمیشد تو کست ونزدی جانی دپ، هلنا بونهام کارتنر، اوا گرین یا وینونا رایدر رو دید ولی سریال یه جنا اورتگا داشت که تونسته بود به خوبی توقع ما رو از شخصیتهای اصلی فیلمهای تیم برتون برآورده کنه! جنا با یه بازی فوقالعاده شخصیتی از یه عضو خاص از خانواده آدامز رو به ما نشون داد که هم لج درار بود هم رو عصاب، هم دارک و عجیب و هم قابل همدردی! کار جنا اورتگا کار اصلا راحتی نبود! با توجه به نسخههای متفاوتی که از شخصیت ونزدی آدامز تا امروز با فیلم، سریال و انیمیشن به ما ارائه شده بود ما دنبال یه ونزدی آدامز معمولی نبودیم و جنا هم یه ونزدی آدامز معمولی نبود! به نظرم بازی و فرم شکل صورت جنا اورتگا یکی از مهمترین دستاوردهای سریاله ونزدیه!
سریال تا حدی من رو یاد هاگوارتز هم انداخت! آکادمی نِورمور با دانشآموزهای عجیب و غریب، کلاسهای گیاه شناسی و مجسمههای سبک گوتیکش تا حد زیادی شما رو یاد هری پاتر میندازه! از طرف دیگه اگه مثل من یکی از عاشقان سریال ماجراهای ناگوار با بازی جذاب نیل پاتریک هریس باشید بعید نیست که طراحی صحنه، لباس و حرکتهای دوربین شما رو یکم یاد اون سریال هم انداخته باشه! از سمت دیگه تم معمایی کار هم بیشباهت به سریال ماجراجوییهای هراسانگیز سابرینا و نانسی درو نیست! و به نظرم مشکل دقیقا همینجاست! جایی که سریال میخواد شبیه همه چیز باشه جز آثار خود تیم برتون!
موسیقی متنِ کار هم، با دنی الفمنه! یار جدایی ناپذیر برتون! ولی جا داره به عنوان کسی که خیلی مواقع موقع کار به جای موسیقی کلاسیک و لوفای سراغ گوش دادن موسیقی متن عروس مرده، کابوس قبل از کریسمس و ادوارد دست قیچی میره با احترام و فراستیوار بگم کار در نیومده! انگار حتی تو موسیقی متن هم اون شلختگی و اعجاب کمه!
و به عنوان جمعبندی باید بگم تماشا کردن سریال قطعا وسط این روزهای وحشتناک، برام لذتبخش بود ولی چیزی نبود که بخوام تا سالها بعد، از نگاه کردنش لذت ببرم و موسیقی متنش رو موقع کار کردن پلی کنم! کار بیشتر از هنر تیم برتون صنعت نتفلیکس بود! و احتمالا با هدف ترند شدن تو تیکتاک و فروشی که قابل قبول باشه!