مرضیه اسدی
مرضیه اسدی
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

از تاریخ انقضای ماست تا غسل تعمید مسیح

امروز رفته بودم بقالی سر کوچه‌مان. آقاغلام، صاحب بقالی سر کوچه‌مان، اخلاقش تند و حرکاتش کُند است. حال و حوصله مسخره‌بازی ندارد و اگر مثلا چیزی را بخواهی که مجبور شود زیادی به خودش تکان دهد، می‌گوید نداریم. و اگر بگویی خودم دارم می‌بینم که داری، دیگر جوابت را نمی‌دهد. 
من آقاغلام را دوست دارم. این اواخر، به سبک خودش، با هم صمیمی شده‌ایم و هروقت از سر کوچه رد می‌شوم، به هم لبخند می‌زنیم و گاهی که مشتری زیاد است، به من می‌گوید ماشین‌حساب را بردار و این‌ها را که می‌گویم، جمع بزن. 
ماجرای امروز اما قصه آقاغلام نیست. قصه رفیق جینگ آقاغلام است. یک پیرمرد همسن و سال آقاغلام که همیشه با هم ترکی حرف می‌زنند و من هیچ نمی‌فهمم. گاهی هم چهارپایه می‌گذارد جلوی بقالی و توی آفتاب چرت می‌زند. 
امروز، هردویشان توی بقالی بودند و طبق معمول مشغول گپ زدن. من یک ماست از توی یخچال برداشتم و همانطور که دنبال تاریخ انقضا می‌گشتم، بی‌آنکه مخاطب خاصی داشته باشم، پرسیدم: "امروز چندمه؟" 
دوستِ آقاغلام که تا آن لحظه تصور نمی‌کردم جز ترکی، به زبان دیگری حرف بزند، نگاهم کرد و گفت: "سی‌و‌یک دیسامبِر!" گفتم: "که میشه چندمِ دی؟"، نگاهی به سر تا پایم انداخت، بعد یک نگاه به آقاغلام، بعد باز برگشت به من و گفت: "دختر! دارم بهت می‌گم ۳۱ دیسامبر" بعد چشمش را بست و ادامه داد: "یعنی فقط ۷ روز مونده تا ششم ژانویه؛ روز موعود" به آقاغلام نگاه کردم، سرش را به نشانه تاسف تکان داد که من نفهمیدم برای من متاسف است یا برای رفیقش. ماست را گذاشتم توی یخچال. بقیه خرت‌وپرت‌ها را حساب کردم و بی‌خداحافظی زدم بیرون. با این فکر که واقعا ۷ روز دیگر قرار است چه اتفاقی بیفتد! تا رسیدم خانه، ششم ژانویه را سرچ کردم و تنها چیزی که دستگیرم شد این بود که کلیسای حواری ارمنی طبق سنت منحصر به فردی، روز میلاد و همچنین روز غسل تعمید مسیح را هم‌زمان در روز ششم ژانویه جشن می‌گیرند. یعنی رفیقِ آقاغلام ارمنی است یا من مسخره آقاغلام و رفیقش هستم؟

مسیحماستمحله
هپروتی 💭
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید