توی این قسمت درباره ارسطو، یکی از فیلسوفای بزرگ یونان صحبت میکنیم و قسمتی از کتاب بوطیقا یا فن شعر اون رو که راجع به تئاتر هست بررسی میکنیم.
توی دوره اوج شکوفایی تراژدی یونانی، حدود هزار اثر نوشته شدن، که از بین اونها فقط حدود سی تا تراژدی باقی مونده که نوشته «آیسخولوس» (اشیل)، «سوفوکل» و «اوریپید» هستن.
اولین بررسی منظم درباره ی تئاتر رو «ارسطو»، فیلسوف یونانی قرن چهارم قبل از میلاد، انجام داد. ارسطو توی کتاب «فن شعر» ساختاری از هنرهای نمایشی رو تشریح و توصیف میکنه که تا زمان ما ادامه پیدا کرده و به اون در اصطلاح «ساختار ارسطویی» گفته میشه که این ساختار هنوز هم توی نمایشنامه نویسی، فیلمنامه نویسی و ادبیات داستانی کاربرد داره.
این ساختار در طول تاریخ بخصوص از اوایل قرن بیستم تا الان نقدهای زیادی شده و خیلی ها بر اساس اون کار نکردن مثل«برتولت برشت» که بنای تئاتر خودش رو براساس نقد ساختار ارسطویی گذاشت و کاملا متفاوت با اون کار کرد یا نمایشنامه های «ساموئل بکت» که هیچ نشونه ای از ساختار ارسطویی ندارن.
ارسطو توی کتابش درباره ی قدیمی ترین تاریخ شکل های دراماتیک توی یونان، ویژگی های قهرمان تراژدی، فن بیان و خیلی از مسائل دیگه نظر میده.
ارسطو براساس برداشتش از ادبیات و شاعری در زمانهی خودش ، انواع شعر رو به سه دسته تقسیم میکنه: حماسه ، تراژدی و کمدی. از این سه دسته، کمدی رو فرودستترین و تراژدی رو متعالیترین نوع شعری میدونه؛ دلیلش هم اینه که کمدی اکثرا برمبنای مسخرگی هست و اندیشهی عمیقی پشتش نداره، اما تراژدی باتوجه به کوتاه بودنش در مقایسه با حماسه و والاتر بودن درونمایههاش، تأثیرگذاری بیشتری درجهت پالایش اخلاق آدمی داره.ارسطو تراژدی رو اینطور تعریف میکنه: «تراژدی تقلید است از کار و کرداری شگرف و تمام، دارای درازی و اندازه ای معین، به وسیله ی کلامی به انواع زینتها آراسته و این تقلید به وسیله ی کردار اشخاص تمام میگردد، نه اینکه به واسطه ی نقل و روایت انجام پذیرد؛ و شفقت و هراس را برانگیزد تا سبب تزکیه ی نفس انسان از این عواطف و انفعالات گردد». ارسطو به این شکل از تصفیه ی روحی «کاتارسیس» میگه. معنی کاتارسیس تطهیر و والایش هست، اما درباره حقیقت و ماهیت اون همیشه اختلاف نظر وجود داشته.