ماسبق : یادداشت‌های یک دانشجوی علوم انسانی
ماسبق : یادداشت‌های یک دانشجوی علوم انسانی
خواندن ۸ دقیقه·۲ سال پیش

چند مهارت دانشجویی برای یادگیری (مرور کتاب)



مروری بر کتاب " شیوه درس خواندن و خوب آموختن " برای دانشجویان : راهکارهایی برای تبدیل شدن به یک دانشجوی ماهر

  • مطالبی که در داخل کادر قرار گرفته از متن کتاب با تلخیص آورده شده است.
  • هر چند زبان بلاگ های خودنوشت به خصوص در این روزها خودمانی و گاهی زیادی خودمانی ست من ترجیح میدهم درباره موضوعاتی که در حیطه خودنوشت و روایت شخصی قرار نمیگیرند به زبان رسمی بنویسم نه محاوره. اینجا وبلاگ من هست و من هر یادداشت را با زبانی که خودم در آن لحظه راحت ترم مینویسم. برویم سر اصل مطلب:

امروز می خواهم یکی از آخرین کتابهایی که خوانده ام را برایتان معرفی کنم. یک کتاب 73 صفحه ای جمع و جور که نشر اختران منتشر کرده: "شیوه درس خواندن و خوب آموختن " (با استفاده از ابزارهای تفکر انتقادی) . کتاب برای دانشجویان نوشته شده ولی نویسندگان همان ابتدای کتاب، تاکید میکنند که میتواند برای اساتید دانشگاه و مدیران آموزشی هم مفید و حتی لازم باشد.

نگارندگان کتاب از مشهورترین نویسندگان حوزه روانشناسی آموزش هستند. خانم لیندا الدر دانش آموخته دکترای روانشناسی آموزش از دانشگاه ممفیس است و بالغ بر 30 عنوان کتاب در حوزه یادگیری ، آموزش ، تفکر نقادانه و موانع آن نوشته که بسیاری شان با نویسنده دیگر این کتاب، ریچارد پل مشترک بوده. ریچارد پل که از او با عنوان یکی از غولهای حوزه آموزش تفکر نقادانه یاد میشود. یک دانش آموخته فلسفه دانشگاه هاروارد که سالها در حوزه شناخت, تفکر , تاکتیک ها و استراتژی های یادگیری و تصمیم سازی برای دانشجویان کار کرد . بیش از 200 مقاله در این حوزه نوشت. او اکنون در قید حیات نیست.

برویم سر موضوع اصلی کتاب .

کتاب دارای دو بخش است . بخش اول با عنوان "پی ریزی" و بخش دوم با عنوان "پیگیری" . بخش اول به ذکر و توضیح راهکارهایی برای تبدیل شدن به دانشجوی ماهر میپردازد و بخش دوم به اینکه حالا آمدیم و این راهکارها رو به اجرا در آوردیم . از کجا بفهمیم که دانشجوی ماهری شده ایم . در حقیقت بخش دوم , به ما یاد میدهد که چگونه روشهایی که در بخش اول آموخته ایم را ارزیابی کنیم.

کتاب با هجده راهکار برای تبدیل شدن به دانشجوی ماهر آغاز میشود. هجده راهکار که خیلی شسته و رفته و منظم در سه صفحه برای خواننده فهرست شده. راهکارها به نظرم بسیار عملی, قابل فهم و واقعگرایانه است . مثل این راهکارهای عجیب و غریب برخی روانشناسهای موفقیت نیست که میگویند " به موفقیت فکر کن. هستی خودش می آید موفقیت را میگذارد در دامان شما و خلاص.." انتزاعی و ذهنی نیست . انگار نویسنده خودش را جای دانشجوی امروز گذاشته و اینها را مطابق با روحیات من و شما نوشته است. به عنوان مثال : راهکار اول که در صدر نشسته این است. برای تبدیل شدن به دانشجوی ماهر شدن همان اول از استاد بپرسید نحوه نمره دادن چگونه است ...همینقدر واقعی و عینی و همدلانه! کاری که همه ما انجام می دهیم.

در ادامه به برخی از این راهکارهای هجده گانه اشاره میکنم . راهکارهایی که به نظرم چشمگیر آمد و البته با بیانی خلاصه تر نوشته ام. ترتیب راهکارها را به همان ترتیب کتاب نیست. بیانم هم طبیعتا به آن شیوایی کتاب نیست ولی تلاشم را میکنم.

برخی از راهکارهای هجده گانه:

* بپرسید نحوه نمره دادن چگونه است و چگونه میتوانید برای کلاس آماده شوید و چه چیزی از شما انتظار میرود . دانستن پیش نیازها و الزامات هر کلاس مهم است.
* به هر کلاس مثل یک تیم ورزشی نگاه کنید. استاد, مربی است و شما بازیکن عضو این تیم. که دارید برای مسابقه که امتحان پایان ترم است آماده می شوید.
* از خودتان بپرسید : " آیا میتوانید این موضوع را برای کسی که سر کلاس نبوده توضیح دهم ؟" اگر نمیتوانید اینکار را انجام دهید احتمالا موضوع را خوب نگرفته اید.
*در جستجوی ربط ها باشید مثل کارآگاه پلیسی باشید که یافته های جدیدش را به قبلی پیوند میدهد .( ارتباط موضوعی بین مطالب )
* سر کلاس منفعل نباشید . پرسشگر باشید. زمان کلاس زمان تفکر است. فکر نکنید دانش مثل بارانی که وارد ناودان میشود خود به خود وارد ذهن تان میشود.
* برای خودتان سوال امتحانی طرح کنید. (اینکار را بارها انجام دادم. نشستم خودم را گذاشته ام جای استاد و سوال طرح کردم. خدا پدر نویسندگان این کتاب را بیامرزد که باعث شد بفهمم کارم چندان عجیب و غریب هم نیست! )
-*سعی کنید در همان جلسات ابتدایی هر درس، مفاهیم کلیدی هر درس را پیدا کنید. (مثلا من که دانشجوی حقوق هستم برای درس جزای اختصاصی یا حقوق بین الملل بتوانم در همان جلسات اول برای خودم توضیح دهم که اصلا مفاهیم کلیدی حقوق بین الملل یا حقوق جزای اختصاصی چه هستند و یک تعریف کوتاه چند کلمه ای از این مفاهیم داشته باشم و نقشه کلی مطالب را در ذهنم ترسیم کنم. در کتاب از نام درس های دیگری مثل زیست شناسی و جبر استفاده شده . من ولی اسم درسهای رشته خودم را گذاشتم. )

اینها برخی ازین راهکارهای هجده گانه بود که در ابتدای کتاب در سه صفحه فهرست شده. من به دلیل پرهیز از طولانی شدن متن و نیز رعایت قوانین گپی رایت از ذکر بقیه راهکارها خوددداری میکنم و فقط به همین مقدار اکتفا میکنم. صفحات بعدی کتاب در حقیقت توضیح هر یک ازین راهکارهاست.

مثال : راهکار " یافتن مفاهیم کلیدی هر درس " را در نظر بگیرید. من باید مفاهیم کلیدی هر درس را تشخیص دهم ولی خب ! چطور ؟ مفاهیم کلیدی یعنی چه ؟ مفاهیم کلیدی را چطور پیدا کنم ؟ اصلا چطور باید کتاب را بخوانم ؟ شیوه خواندن یک درس چگونه است ؟ فرضا که مفاهیم کلیدی را یافتم . اینها را کجای دلم بگذارم؟ پاسخ به این پرسشها در قسمت " تشخیص انگاره های بنیادین هر رشته درسی" و چهار مهارت (خواندن نوشتن گوش کردن و تفکر آمده است). در این بخشها به ما توضیح داده میشود چطور بخوانیم ؟ و روش خواندن ساختاری یک درس به چه صورت است .

" خواندن: عادت کنید هم دقیق بخوانید و هم ساختاری . بعد از خواندن هر پاراگراف مکث کنید و لب مطلب آن پاراگراف را به صورت شفاهی یا کتبی بیان کنید. به این ترتیب عادت خواهید کرد به تبیین روشن " نکته کلیدی " هر پاراگراف. فهرست مطالب و بخشهای مقدماتی را به دقت بخوانید ...." ص 39 کتاب
"نوشتن: به خلاصه نویسی و ربط دادن آنها به یکدیگر عادت کنید. نوشته هایتان را برای دیگران بخوانید و توضیح دهید.
گفتن: عادت کنید آموخته هایتان را برای دیگران توضیح دهید . هر چه بهتر بتوانید موضوعی را توضیح دهید یعنی بهتر آن را فهمیده اید.
گوش کردن : به سوال کردن از کسی که به او گوش میکنید عادت کنید. ...از او بپرسید آیا نظرش را درست فهمیده اید یا نه . هر چه بهتر بتوانید اندیشه های دیگران را بیان کنید بهتر حرف شان را خواهید فهمید ....

در دو خط بخواهم ساختار کتاب را برایتان بیان کنم میشود این :

  • فهرستی از راهکارهای هجده گانه برای تبدیل شدن به دانشجوی ماهر – توضیح هر کدام از راهکارها در ادامه و روش ارزیابی موفق بودن هر یک از این راهکارها.

متن کتاب هم شیوا , ساده و خوشخوان است و بر خلاف بسیاری از کتابهای دیگر این حوزه، برای فهم مطالب کتاب نیازی به اعمال شاقه نیست. ضمنا خود نویسندگان هم از راهکارهایی که به من و شمای دانشجو پیشنهاد کرده اند استفاده کرده اند. اگر دعوت به خلاصه سازی و رسم نمودارها کرده اند خودشان هم اینکار را انجام داده اند و در انتهای اکثر صفحات مفهوم کلیدی در داخل یک کادر قرار گرفته و یا در برخی قسمتها از نمودارهای بسیار گویایی استفاده شده است.

آنچه که خواندید درک من بود از یک کتاب جمع و جور با این پیام محوری که مهارت دانشجویی بیش از تمامی معیارهای کاذب این روزهای دانشگاه های ما، نیازمند یادگیری روشمند ، متفکرانه است . هر چند تغییر در نهادهای آموزشی الزامی است ولی باید بپذیریم که عرف امروز فضاهای دانشگاهی ما تا حد زیادی تحت تاثیر برآیند نظر اکثریت دانشجویان است. تا زمانی که دانشجو القای مفاهیم را به جای آموزش و حفظ کردن را بر درگیر شدن و به چالش کشیدن ترجیح دهد انتظار از سوی دیگر که مدیران و اساتید دانشگاه ها باشند بی فایده است.

به عنوان یک دانشجوی حوزه علوم انسانی بارها این تجربه را داشته ام که اکثریت دانشجویان، پذیرش منفعلانه مفاهیم را بر به چالش کشیدن آنها و پرسشگری از بنیان ها ترجیح میدهند . ترجیحی که در یک سوتفاهم جمعی از معنای دموکراسی و احترام به رای اکثریت تبدیل به یک عرف شده. در فضای دانشگاهی امروز ایران اگر در حوزه آموزشی نقادانه و پرسشگر ظاهر شوید قطعا غیرنرمال تلقی خواهید شد. نرمال امروز فضای دانشگاههای ایران چیزی نیست جز انفعال . وضعیتی که چندان تفاوتی با دوره های ابتدایی ندارد .

*** تاکید میکنم که دست کم من هرگز به صورت مستقیم و آشکار چنین ترجیحی را در اساتیدم ندیدم در عوض تجربه زیسته من این بوده که اتفاقا در سالهای اخیر ، این عرف دانشجویی ست که چنین ترجیحی را حتی بر اساتید هم تحمیل میکند.

در چنین وضعیتی انتظار هر گونه تغییر بیجاست. اگر تغییر در وضعیت آموزش خواست ماست - که اگر نباشد هم ناگزیر از انتخاب این خواست خواهیم بود - باید در برابر عرف اشتباه بایستیم. آنگاه که رای عرف ، نظر اکثریت یا قرارداد اجتماعی در سوی مقابل اندیشیدن نقادانه قرار میگیرد ، چاره ای جز مخالف خوانی و حرکت در خلاف جهت اکثریت نیست. به گمان من ترسیدن از قضاوتهای دیگران هرگز در طول تاریخ علم عنصر زاینده ای نبوده است.

بخوانیم بپرسیم و آموخته هایمان را به چالش بکشیم. و به قول نویسندگان این کتاب: " مدام هم نگران این نباشیم که سایر دانشجویان چه فکری در موردمان میکنند" .


کتابدانشجومهارتیادگیریدانشگاه
تصویر پروفایل: اثری از " ناجی علی" کاریکاتوریست سوری که تبدیل به یک نماد جهانی شد.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید