ماسبق : یادداشت‌های یک دانشجوی علوم انسانی
ماسبق : یادداشت‌های یک دانشجوی علوم انسانی
خواندن ۵ دقیقه·۱ سال پیش

دشمنی کردند، لیکن از روی قیاس! (حواشی پرسشی درباره نکاح معاطاتی )

* عنوان از یکی از غزل های سعدی برداشت شده است. ... .

اوایل ترم پاییز در یک کلاس واحد دانشگاهی بعد از بحثهایی که درباره ازدواج سفید و مسایل فقهی و حقوقیش شده بود من سر کلاس درباره نکاح معاطاتی پرسیدم. ' استاد محترم مثل همیشه مفصل پاسخ دادند و ارادت همیشگی من برای این دسته اساتید باقیست و خواهد بود _ ولی هنوز توضیحش تموم نشده یکی از خانمها دقیقا پشت سر من با صدایی بلند گفت " نمیخواد مسوولیت قبول کنه ها !". اومدم بگم " والله ما بگیریم ! فقط خاله خانباجی نمیگیریم ! ' که شک کردم حرفم جنسیت زده هست یا نه !. از طرف دیگه در بحث فقهی حقوقی نخواستم سطح پرسش خودم و پاسخ استاد محترم را رو به زمین بازی دانشجوی مذکور برسونم. !

من اصولا این موارد رو تا حد نهایت صبرم به هیچ میگیرم. در پی نوشت انتهای این مطلب (بعد از تصویر) یه مثال کوچیک زدم که خواننده متوجه بشه. ولی این ماجرا و پیامدهایش توسط چند (....) و (....) عملا کار را به حیطه ظلم کشاند . ظلمی که مانند آن در این سه سال ادامه داشت و عملا امنیت آموزشی من را از من گرفت و صدمات روحی و روانی بسیاری بر من زد و افسوس که آشنایانی هم در این میان آتش بیار معرکه شدند.

گذشت و گذشت ... روز پشت روز و واحد پشت واحد .. پاییز ۱۴۰۱ شد بهار ۱۴۰۲ و ما از قضا یهویی - و البته برنامه ریزی شده - چشممون به جمال یه صفحه ای روشن شد که اون سوال ما رو درباره نکاح معاطاتی در اینستاگرام در چندین پست مسخره کرده بود . به دلیل رعایت حریم خصوصی کاربران نمیتونم آدرس اون صفحه رو بذارم ولی اسکرین شات ها و فیلم از صفحه موجوده. در هر صورت . استهزای بین خطوط و کنابه های موجود در اون صفحه بر دو محور :

  • محور اول بدیهی بودن موضوع سوال من : چون به زعم اونها نکاح معاطاتی و ازدواج سفید اثباتش سخته " و این دیگه سوال نداره ! بین خطوط پستها هم فریاد میزد که " یک کم عقلی هست که اینو نمیفهمه و ازین بدتر حتی. اصلا فقط میپرسه .
  • محور دوم: بسط فرض اشتباه محور اول و انگیزه خوانی بر اساس همون فرض اشتباه. اینکه چقدر پیش فرض های اشتباه ما میتونن در داوری مون نسبت به یک موضوع اثر بذارن بسیار موضوع مهمیه و این مثال نمونه ای براش . این اکانتهای منتسب به همکلاسیهای من ابتدا فرض کرده بودند که الف) این سوال خیلی بدیهیه (محور اول) و بعد با این فرض بدیهی بودن دنبال یک توجیه قابل قبول برای پرسش من گشتن. طبیعیه که وقتی ذهن تمایلی به تردید در فروض اولیه ش نداشته باشه راه رو به خطا میره و این خطا بسیار شدیدتر هم میشه وقتی با ترکیبی از عدم مطالعه در موضوع مورد نظر ترکیب میشه. در این حالت ذهن ما میتونه توجیهاتی رو برای فکتهایی که باهاش مواجهیم بسازه که از نظر خودمون خیلی موجه باشه ولی در واقع چیزی نباشه جز اباطیل ! این حضرات با فرض بدیهی بودن سوال من ذهنشون رو پرواز داده بودند سمت تخیلات ! و در یک تحلیل احمقانه فکر کرده بودند که من واقعا میخوام برم صیغه ای چیزی کنم !

من البته در اون صفحه چند کامنت گذاشتم و سعی کردم توضیح بدم . جهل در برخی موارد رافع مسوولیت هست ، حرجی نیست مگر اینکه آگاه بشن. فلذا اینجا هم توضیحاتی رو در باره این موضوع میدم.

یک ذهن نقاد در حوزه علوم انسانی همیشه با دیده تردید به فرض های اولیه یا همون پیشفرض هاش نگاه میکنه . اگر مخاطبان من در اون کلاس بجای " بدیهی انگاری پرسش درباره نکاح معاطاتی " و تبدیل این بدیهی انگاری به پیشفرض ، به دیده تردید به این فرض بدیهی انگاری نگاه میکردن هرگز به خطا نمی افتادن .

* چرا با وجود شباهت نکاح معاطاتی و ازدواج سفید ، پرسش من یک پرسش جدی است.؟

1-

در قدم اول قبل از ورود به وادی فقه و حقوق از منطق و اصول استفاده میکنم که همیشه جوابه ! (بچه های حقوق میتونن میتونن به سطح منطق دهم و یازدهم و یا اصول فقه لفظیه بخش قیاس و تشبیه رجوع کنن)

گزاره های زیر رو در نظر بگیریم.

۱- مرغ ُ پر دارد

۲- مرغ تخم میگذارد

۳- خروس هم پر دارد

نتیجه : پس خروس هم تخم میگذارد !
استدلال کسانی که نکاح معاطاتی و ازدواج سفید از باب وجوه تشابه مثل هم میدونن دقیقا مثل همین استدلاله

استدلال کسانی که نکاخ معاطاتی و ازدواج سفید از باب وجوه تشابه مثل هم میدونن دقیقا مثل همین استدلاله. چون ساختار هر دو استدلال اینطوریه که دو چیز در یک یا چند وجه به هم شبیه اند پس میشه حکمی که بر یکی بار میشه رو بر دیگری بار کرد ! (مقدمات درست و نتبجه نادرست ) در حالی که علی الاصول حکم بر اساس وجه تشبیه یک خطای استدلالی هست و در اصول فقه لفظیه هم این رو خوندیم. (من خوندم . اینا رو نمیدونم! ) . فلذا سوال من، حتی فارغ از زمینه اون ٍ سوال قابل بحثی بود و هست. صرفا حضرات به قول سعدی " دشمنی کردند از روی قیاس !"

وجه غالب انتقاد که شباهت از باب"اثبات سخت " هست، باعث نمیشه که هر حکمی بر ازدواج سفید بار بشه بر نکاح معاطاتی هم بار بشه . دقیق تر بگم ؛ الزاما باعث نمیشه . ممکنه بشه . ممکنه نشه . ولی الزاما نمیشود هر حکمی بر ازدواج سفید بار میشه بر نکاح معاطاتی هم بار بشه . الزاما نمیشه . فلذا مدعای کسانی که سوال را سوال نابجا و مضحکی میدانند در بدترین حالت یک مدعای باطل (گزاره بدون دلیلی که نادرست است) و در بهترین حالت یک استدلال نادرست است . (گزاره مبتنی بر دلیل یا دلالیلی که نتیجه گیری ان نادرست باشد . ) . در هر صورت نتیجه نادرست است.

2- نکاح معاطاتی هم از باب نکاح و هم از باب معاطات یک رویداد حقوقیه و تعاریف فقهی و حقوقی داره و واجد اثرات فقهی و حقوقیه . ولی ازدواج سفید اساسا یک مفهوم حقوقی نیست. یه مفهوم جامعه شناسانه است و در فقه و حقوق ایران تعریف نشده. چه مشابهتی بین این دو هست که ده پست در هجو سوال من نوشتن این چند تا اکانت مرتبط با دانشگاه !؟ (اینکه جامعه شناس ها بجای واژه نکاح از واژه ازدواج استفاده کردن به همین خاطره. چون ازدواج میتونه واجد مفهوم حقوقی نباشه. )


درباره تفاوت های دیگر نکاح معاطاتی و ازدواج سفید و لزوم پرداختن به این موضوع در یادداشت بعدی مینویسم .



ازدواج سفیدقیاس
تصویر پروفایل: اثری از " ناجی علی" کاریکاتوریست سوری که تبدیل به یک نماد جهانی شد.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید