رونمايي از نامزدهاي حزب هزارچهره/ باند اصفهانيهاي کارگزاران با چه هدفي نظام را تخريب ميکند
حزب کارگزاران با سه نامزد از سه اقليم متفاوت خودش را براي انتخابات آماده ميکند. جالبتوجه آنکه افرادي از جانب اين حزب خانوادگي به ستاد انتخاباتي اصلاحطلبان معرفيشدهاند که حتي در ويژگيهاي اوليه هيچ شباهتي با يکديگر ندارند!
از يکسو محمدجواد ظريف که سالها چهره ديپلماتيک داشته و سابقه سياسي و تشکيلاتي او تقريباً صفر است در برابر علي لاريجاني قرار دارد که هيچ ريشه اصلاح طلبانه حداقل تا به امروز نداشته، اما به طرز شگفتآوري نامزد يکي از احزاب افراطي اصلاحات است.
نفر سوم نيز چهره مستعد براي انتخابات حزب کارگزاران محسن هاشمي است که دستاوردهاي او در هدايت شوراي شهر تهران در 4 سال گذشته؛ تنها تلاش براي عوض کردن نام چند خيابان بوده است. جالبتوجه آنکه حتي از جهانگيري نيز بهعنوان نامزد احتمالي کارگزاران در انتخابات نامبردهاند، اما مشخص نيست اصلاحطلبان قرار است چگونه از دستاورد او در بر باد دادن سرمايههاي ارزي کشور در طرح «دلار جهانگيري» دفاع خواهند کرد!
معرفي اين تعداد قابلتوجه از نامزدهاي بيارتباط با يکديگر باعث ميشود، کارگزاران لقب حزب هزارچهره را بگيرد!
محسن هاشمي در گفتوگو با تسنيم و با تشريح تعداد زياد نامزدهاي انتخاباتي حزب مطبوع خود ميگويد: هماکنون شرايط بيش از 10 نفر از کانديداهاي احتمالي در حزب مورد بررسي قرارگرفته که درنهايت بعضي از نامزدها ازجمله من و آقاي جهانگيري بهعنوان پتانسيلهاي اصلي حزب براي کانديداتوري در انتخابات مطرح شديم که البته بايد با هردوي ما صحبت شود تا ببينيم قصد کانديداتوري راداريم يا خير.
هاشمي حتي پايش را فراتر گذاشته و ادعا ميکند نهتنها از درون حزب که تعداد زيادي نامزد نيز در بيرون داريم! رئيس شوراي مرکزي کارگزاران ادامه ميدهد: برخيها هم مثل آقاي ظريف، زنگنه و پزشکيان بهعنوان نامزدهاي خارج حزب مطرح شدند که نسبت به آقاي ظريف نظرات مثبتتر بود ولي نميتوان از حالا گفت که نظر قطعي حزب اين است. البته پيشازاين مرعشي، لاريجاني را نيز در صف نامزدهاي موردبررسي در کارگزاران عنوان کرده بود.
جالب آنکه؛ باوجود حضور اتوبوسي کارگزاران در انتخابات 1400 همچنان طيف اصفهانيهاي اين حزب با سياه نمايي و القاء نااميدي و استفاده از واژههايي چون «بياختيار بودن دولت» و «دستبسته بودن روحاني» با زيرکي هرچهتمامتر از زير مسئوليت 8 سال ناکارآمدي روحاني شانه خالي کنند و حتي پرونده سياه دولت متبوعشان را سفيد کنند.
محمد عطريانفر متهم سابق امنيتي و رئيس کنگره کارگزاران به روزنامه آرمان گفته است که از بيرون به دولت فشار ميآوردند که کار نکند! البته روز گذشته صادق خرازي از درون جبهه اصلاحطلبان تندرو، پاسخ اين دست سخنان بياساس را داده و ميگويد: «بيعرضگي خودشان را به گردن فشار بيروني مياندازند؛ اگر دولت نتوانسته کار کند از غرور و خودبيني خودش بوده که از همه کار نکشيده است»
محمد عطريانفر در مصاحبه با روزنامه آرمان در شرايطي از سنگ انداختن پيش پاي دولت از سوي محافل خاص! براي خدمترساني ميگويد که، دولت دلارباز روحاني در همين سه سال گذشته با بالا و پايين کردن شبانه قيمت ارز و کالاهاي ضروري خود به سدي بزرگ در راه زندگي و زيست عادي مردم تبديلشده است.
دولت مطلوب حزب کارگزاران، همين دولت اشرافي روي کار است که هاشمي نطفه آن را گذاشت و خاتمي و روحاني آن را پرورش دادند. رانتهاي دادهشده به انبوه متهماني که هم اکنون در دادگاه هستند و بسياري ديگر که يا اعدام و يا به حبسهاي طولاني مدت محکوم شدند، سندي جالبتوجه در تأييد آن است.
رئيس باند اصفهانيها در حزب کارگزاران مدعي شده، برخي پولدارند و جلوي دولت را گرفته! و مردم دچار زحمت شدهاند. شايد لازم باشد ايشان توضيح دهد که اين دولت؛ دقيقاً قرار بوده چهکاري را انجام دهد که متوقف مانده يا جلوي آن گرفتهشده است؟ و چرا گروه اشرافي کارگزاران شب انتخابات بازهم ياد مردم افتاده است؟
عطريان فر فراموش کرده که در دفاع از زندگي اشرافي خانواده هاشمي گفته بود: اگر هاشمي روز عاشورا به لتيان يا کيش ميرود يا سوار چنان ماشيني ميشود، ابايي ندارد. ميگويد بگذار مردم ما را ببينند! کساني که به همين سادگي به خودشان اجازه ميدهند که با فراهم کردن شرايط زندگي خاص روي اعصاب مردم رژه بروند، اصولاً معيشت و زندگي محرومان و مستضعفان درجهاي از اعتبار برايشان ندارد.
عطريان فر احتمالاً هنوز يادش مانده که حسين رسام تهيهکننده فعلي رسانههاي ضدانقلاب 5 سال زير پاي امثال او نشست و اطلاعات جمع کرد تا به سفارت انگلستان بفروشد. کساني که وطنشان را ميفروشند؛ در کنارش مردم آن را نيز فروختهاند. اين نمايش و بازي درآوردنها براي شب انتخابات کمي مصنوعي است!