در کشورهای توسعه یافته هر سال از مردم نظرسنجی می شود که بزرگ ترین خطری که امسال حس میکنید چه چیزی هست؟ برای برخی حملات تروریستی است. برای برخی فساد سیستماتیک گاهی بی کاری و برای برخی کشورها نیز تورم! فکر میکنم اگر در کشور ما از سال ۱۳۸۸ تا کنون چنین نظرخواهی انجام می شد در تمام سال ها نرخ بالای تورم دغدغه اصلی مردم بوده است.
نمیخواهم قضیه را خیلی پیچیده کنم! تورم زمانی به وجود می آید که بدون رشد پایدار در اقتصاد پول موجود در آن افزایش یابد. فرض کنید تقاضا برای یک کالا در جامعه ۱۰۰۰ نفری وجود دارد. حالا پول در دست مردم را به صورت تصادفی (رندم) افزایش میدهیم. اما کالاها به همان میزان قبل وجود دارد. چه اتفاقی می افتد؟ بله …قیمت کالا بالا می رود! درست متوجه شدید در واقع ارزش کالا ثابت است اما این پول در دست مردم است که ارزش خودش را از دست داده! عرضه کالاها تغییری نکرده است بلکه تقاضا برای آن افزایش یافته که در نتیجه قیمت کالاها را افزایش می دهد.
حالا در یک جامعه هشتاد و خورده ای میلیون نفر چه کسی پول چاپ می کند؟ اکثرا اشتباه می کنند و دولت را مقصر می دانند در حالی که چاپ پول بر عهده بانک مرکزی هر کشور است. در واقع بانک مرکزی هر کشور مسوول تورم و حفظ ارزش پول در آن کشور بوده و معمولا از دولت یا سایر نهادهای حکومت مستقل است اما متاسفانه در کشور ما معمولا چنین اتفاقی نمی افتد و بانک مرکزی خیلی وقت ها بدون پشتوانه و به درخواست دولت پول چاپ می کند؟ حالا سوال اینجاست که چرا دولت مدام از بانک مرکزی میخواهد که پول چاپ کند؟ چون درآمدهایش کفاف هزینه ها را نمی دهد!
دولت یک نهاد اقتصادی به شمار می رود که هزینه های بسیار زیادی دارد. از حقوق کارمندان دولت گرفته تا تامین مالی پروژه های عمرانی مثل سدسازی و جاده سازی تا هزینه تامین امنیت کشور و غیره. منابع درآمدی هم دارد مثل مالیات و فروش منابع ملی مثل نفت
در حالتی که هزینه ها بیشتر از درآمد باشد اصطلاحا کشور دچار کسری بودجه شده و ناچار است از بانک مرکزی قرض کند. اما متاسفانه در اکثر مواقع دولت قرض خودش را به بانک مرکزی پس نمی دهد و همان چاپ پول خودمان رخ می دهد!
این رویداد غم انگیز متاسفانه سالیان زیادی است که در کشور ما رخ میدهد و باعث می شود ارزش پول و سرمایه های در اختیار مردم مدام کاهش پیدا کند!
اکنون چاره چیست؟ اکثر افراد در ایران به طور سنتی خرید خانه و زمین را انتخاب می کنند تا از سرمایه خود محافظت کنند. اما خرید زمین یا اپارتمان برای هر شرایطی مناسب نیست. به عنوان مثال گاهی سرمایه افراد در حد خرید یک خانه نیست و نمی توانند خانه ای تهیه کنند. دوما خرید خانه یک سرمایه گذاری بلند مدت به حساب می آید و برای افرادی که به دید کوتاه مدت یا زیر یک سال به دنبال سرمایه گذاری هستند چندان جالب نیست. مشکل نقد کردن هم وجود دارد که نمی توانید بخشی از آن را نقد کنید.
اما چرا اپارتمان یا زمین یا دارایی مناسب در مقابل تورم است؟ در واقع برای پاسخ به این سوال باید به چند خط بالاتر برگردیم! در تورم بالا در واقع ارزش کالاها یا دارایی بالا نرفته بلکه پول ملی کشور است که ارزش خود را از دست داده است.
وقتی دارایی یک ارزش ثابت داشته باشد و ارزش آن در طول زمان تغییر نکند آن دارایی یک دارایی سرمایه ای است که به آن سپر تورمی هم می گوییم. بدین معنی که همانند یک سپر از ما در مقابل تورم محافظت می کند! گاهی هم کمبود آن میتواند دلیلی بر ارزشمندی باشد. بدین معنی که تورم نمی تواند عرضه کالا را افزایش دهد و عرضه آن در طول زمان ثابت یا محدود خواهد بود.
حالا چه چیزهایی سپر تورمی هستند؟ قطعا زمین یکی از دارایی هایی است که می توانیم به آن بگوییم سپر تورمی! چون در طول زمان ارزش ذاتیش ثابت است و هرجایی هم زمین نداریم. در واقع عرضه زمین محدود است. به همین دلیل است که در یک شهر مثلا تهران قیمت یک قطعه زمین در منطقه یک با سایر مناطق اختلاف فاحشی دارد. و یا مناطقی که تازه اپارتمان سازی در انها رواج پیدا کرده در ابتدا قیمت زمین کم و سپس زیاد می شود. چون عرضه محدودتر می گردد.
اپارتمان هم تا حدودی یک دارایی سرمایه ای است چرا که ارزش آن در طول زمان (زیر ۵ سال ) ثابت است. و تعداد آن همانند زمین محدود می باشد.
اما مورد بعدی چیست؟ کمی فکر کنید. چه چیزی ارزشش در طول زمان ثابت است؟ آفرین طلا!! طلا در زمان های قدیم حتی به عنوان یک وسیله مبادله هم استفاده می شده چرا که رنگ و وزن آن در طول زمان تغییر نمی کند و ثابت است. همچنین به دست اوردن طلا کار ساده ای نیست و در واقع عرضه آن همیشه محدود است.
یکی دیگر از مواردی که می تواند یک سپر تورمی خوب باشد ارز یک کشور با تورم کمتر از تورم ماست. بدین معنی که ارز آن کشور در طول زمان با کاهش ارزش روبرو نخواهد بود و می تواند به عنوان یک سپر تورمی ارزش خود را حفظ کند.
یکی دیگر از سپرهای تورمی که شاید فقط در کشور ما به عنوان دارایی سرمایه ای به حساب می آید خودرو است. دلیل آن را میتوانید حدس بزنید؟ به دلیل عدم واردات خودروهای خارجی و عرضه محدود خودروسازان داخلی خودرو در کشور ما به یک کالای سرمایه ای تبدیل شده. البته این نکته که در طول زمان ارزش خود را از نظر استهلاک از دست می دهد باعث می شود که نتوان به خودروهای با کارکرد بالا به چشم یک دارایی سرمایه ای نگاه کرد.
حالا بیایید کمی پیچیده تر به قضیه نگاه کنیم. فرض کنیم یک مجموعه داریم متشکل از چندین زمین و اپارتمان و تجهیزات صنعتی که افراد در آن کالایی تولید می کنند. در واقع شما دارید به یک شرکت تولیدی نگاه میکنید. آیا این شرکت نمی تواند یک دارایی سرمایه ای باشد؟ محدودیت عرضه که دارد (مگر چند شرکت در یک کشور دقیقا یک کالا تولید می کنند؟) اما آیا ارزش آن در طول زمان ثابت است؟ زمین ها و آپارتمان ها که اینطور هستند تجهیزات هم همینطور … قیمت محصولات هم که با تورم افزایش پیدا می کند. پس می توانیم بگوییم داشتن یک کسب و کار می تواند یک دارایی سرمایه ای باشد. البته نه هر کسب و کاری … کسب و کاری که بتواند ارزش کالا و دارایی خود را در طول زمان ثابت نگه داشته و حتی افزایش دهد. خب پس باید برویم سراغ کسب و کارهای بزرگ. اما ما چطور می توانیم صاحب یک کسب و کار بزرگ شویم؟ جواب آن سادست! از طریق بورس!
بله از طریق بورس می توانیم دارایی و درآمد شرکتها را بررسی و بهینه ترین انها را انتخاب کرده و سهام ان را خریداری نماییم.
یادمان باشد در کشور ما پس از شروع تورم با چند ماه فاصله همواره بورس مسیر صعودی خود را شروع کرده و همگام با تورم رشد می کند. پس یک دارایی سرمایه ای می باشد.
در واقع سرمایه در کشور ما از بازاری به بازار دیگر منتقل می شود و هرزمان که به حالت اشباع رسید حباب آن بازار خالی می شود و مجددا قیمت آن کاهشی می شود. پس لازم است تا در تحلیل بازارها تعصب نداشته باشیم و به صورت هیجانی نیز وارد هر بازاری نشویم.
امیدوارم که بتوانیم از دارایی های خود محافظت کنیم.
برای تماس با من لطفا این فرم را تکمیل کنید.