بسم الله الرحمن الرحیم
شب گذشته به عشق مجازی و خطبه ی ۱۰۹ نهجالبلاغه پرداختیم. بحث امشب دو قسمت است؛ دنبال کردن بحث شب گذشته و پرداختن به شخصیت حضرت ابوالفضل. گفتیم چشم سالم از نظر قرآن چشمی است که آیات قرآن را می بیند، با نگاه مهربان به همه بنگرد و دل او تحت تأثیر قرار بگیرد.
اگر چشم دل روشن شود خداوند چشمِ سر را چشم مینامد. این مطلب بسیار طبیعی است. وقتی چیزی از کار می افتد، از نام خودش هم می افتد. «أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ»؛ چه میشود که دل تاریکِ تاریک است و یکدفعه روزنه ی نور میشود؟!
بعضی ها میگویند ممکن است شخص، مثل حر بن یزید حتی یک پل را خراب نکرده باشد. او پس از صحبت های امام پرخاش نکرد؛ گذاشت از همین پل برگشت. امام حسین علیه السلام فرمودند اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید. همین ارزش های انسانی به انسان کمک می کند که پل ها را خراب نکند و روزی برگردد. «قَدْ خَرَقَتِ الشَّهَوَاتُ عَقْلَهُ»؛یک تقابل در درون ما هست بین عقل و خواسته های خاکی مهار نشده.
گاهی شهوات گرایش های طبیعی انسان است، که مذمت نشده است. گاهی هم شهوت، غیر طبیعی و افراطی است که معمولاً هوای نفس نامیده میشود. «وَ أَمَاتَتِ الدُّنْيَا قَلْبَهُ»؛ دنیا دل او را میرانده پس باید دل او را احیاء کرد. در نامه ی ۳۱ نهج البلاغه داریم؛ «أَحْيِ قَلْبَكَ بِالْمَوْعِظَةِ». دل تدریجی هم میمیرد نه یکدفعه.
حجت الاسلام والمسلمین استاد علی رهبر
مجموعه فرهنگی مسجد حضرت زهرا سلام الله علیها - دانشگاه صنعتی اصفهان