حضرت آیت ا... امین خراسانی در دیداری که به مناسبت عید غدیر خم با جمعی از ائمه جماعات و روحانیون تهران داشتند ضمن تبریک و تهنیت به مناسبت عید الله الاکبر روز ولایت فرمودند ناگزیر هستم تا ناخرسندی خود را از مجادلات اخیر بین برخی از چهرههای برجسته نظام و حوزه ابراز کنم و در ادامه با بیان در این مورد 8 نکته را بیان کردند
مطالب بسیاری مطرح شد که قابل بررسی است :
توقع نبود بزرگان اینگونه نسنجیده و نپخته اظهارنظر نمایند اگر نقدی هست، اختلاف نظری هست، باید در یک جلسه خصوصی صمیمانه و قاطعانه مطرح می شد. طرح این مسائل موجب بدبینی اذهان عمومی نسبت به روحانیت و مرجعیت و حاکمیت میشود اگر متولیان امر خود حرمت نگه ندارند از دیگران چه انتظار می رود.
به عنوان یک طلبه کوچک خاضعانه می خواهم این جدال را خاتمه دهند و سخنانی که دشمن را شاد و دوستان را نا امید وناخرسند می سازد بر زبان نیاورند. مخصوصاً که بعضی از مطالب مستقیم یا غیرمستقیم، تعریض به مقام معظم رهبریست. بحث دراین رابطه بسیار و از زوایای مختلف قابل بررسی است. من وارد جزئیات نمیشوم ولی به نحو کلی روی سخن با آیت الله یزدی است که همگان به دیده احترام به ایشان می نگرند ولی متاسفانه آغازگر این مشاجرات بودند و سال گذشته نیز نسبت به مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی شبیری که همواره از ورود به بازیهای سیاسی امتناع داشته و به گواهی همه بزرگان شخصیتی وارسته و منزه می باشند ، تعرض شد که با درایت و عزم الله و سیاست سکوت و اجتناب از پاسخگویی، مسئله فیصله یافت. در سال جاری که با درایت مقام معظم ولایت و هوشیاری سربازان گمنام امام زمان فتنه سال ۹۸ تاکنون خنثی شده، مبادا با اظهارات نسنجیده و بی اساس بذر اختلاف و نزاع به دست خودمان پاشیده شود و به تعبیر مقام معظم رهبری ندانسته در زمین دشمن بازی کنیم و او را به طمع بیاندازیم.
اکنون چند نکته را یادآور می شوم:
اولا : جایگاه جامعه مدرسین و ریاست محترم چیست؟
آیا نقشی که برابر قانون اساسی مجلس خبرگان نسبت به ولی امر و ولایت فقیه دارد، جامعه مدرسین نسبت به جعل و تعیین یا کشف و معرفی مرجعیت و نظارت بر دوام صلاحیت مرجعیت دارد ؟ منشاء این چیست؟ آیا از سوی رهبری منصوب شدهاند یا از سوی حوزویان انتخاب شدهاند؟
به چه ملاک نظر آنان حجت است و دیگران در هر رده ای باید تبعیت کنند؟ آیا از منابع استفاده میشود که برای مرجعیت علاوه بر شرایط عمومی که در رساله ها آمده نیاز به تایید جامعه مدرسین به عنوان شخصیت حقیقی یا حقوقی دارند؟ اگر چنین مصوبه ای و قانونی وجود دارد که ما بیاطلاع هستیم بفرمایند من به نوبه خود به عنوان فردی قانونمدار مرجعیت را به نحو تام به اقای یزدی تقدیم می کنم و سوگند یاد میکنم که برابر این قانون هر کس کوچکترین زاویه و اختلاف سلیقه و یا تاکتیک در پیشبرد اهداف بلند انقلاب و نظام و امام و رهبری با ایشان داشته باشد صلاحیت مرجعیت ندارد و تنها این صلاحیت منحصر است به کسانیکه عضو رسمی جامعه مدرسین قم باشد که معلوم نیست با چه ضابطه ای، افراد به عضویت دعوت میشوند؟ و چه رجحان و مزیتی نسبت به سایر مدرسین دارند؟ آخر، این چه ادعای گزاف و بیاساس است.
ثانیاً این رویه که شما در پیش گرفتهاید بدون تردید بدعت و بر خلاف سیره مستمره تاریخ هزار ساله مرجعیت شیعه است و هیچ مبنای عقلانی و عقلایی ندارد.
ثالثا : مرجعیت تعیینی و انتصابی نیست بلکه تعینی و انتخابی.
ذات نایافته از هستی بخش کی تواند که شود مرجعیت بخش
مرجع یعنی کسی که مردم برای دانستن مسائل شرعی به او مراجعه می کنند و این تدریجا به صورت یک روند طبیعی چند ساله حاصل می شود و سرانجام مرجعیت افراد فعلیت پیدا می کند.
لذا جنابعالی حق مداخله در این امر را شرعاً و قانوناً ندارید. جایگاه خود را بشناسید و عرص خود نبرید.
رابعا : این روش، خشکاندن استعداد هاست و باید یک اصل تقیه نوینی نیز تأسیس شود که در فتاوا رعایت شود مبادا فتوایی برخلاف نظر حضرت والا داده شود که مقبول نیافتد و اجازه چاپ رساله صادر نشود وحق مرجعیت و افتاء به کلی سلب گردد.
خامسا: ظرفیت حوزه فراتر از جامعه مدرسین موجود است. حوزه این ظرفیت را دارد که ده ها تشکل ده بیست نفره متشکل از مدرسین خارج و سطوح عالی ساماندهی کند و چه بسا به مراتب در فقاهت، سیاست، بصیرت و مدیریت قوی تر باشند. اگر میپندارد تنها همین تعداد محدود ولایی و انقلابی هستند زهی خیال باطل.
یک وقت داستان کبک نباشد که البته بعید نیست. زیرا جنابعالی هیچ ارتباطی با بدنه و متن حوزه ندارید و چنین ادعایی متضمن توهین به حوزه است که پس از چهار دهه از پیروزی انقلاب نتوانسته در این سطح کسانی را تربیت و عرضه نماید.
سادسا: گاهی شنیده می شود پرداخت شهریه در فیضیه و دار الشفاء منوط به اجازه ی آقای یزدی یا فلان مسئول است، بدون اجازه ممانعت می شود. سوال این است افرادی به شخصی اعتماد کرده، وجوه شرعی خود را به او پرداختند. مصرف مشترک مقرر همه مراجع عظام ، تبلیغ و آموزش و تربیت طلاب و اداره حوزه است چه باید کرد؟
بگوییم به حساب آقای یزدی یا هرکس ایشان صلاح بدانند واریز شود تا از دست مبارک ایشان در قالب شهریه یا تقسیمی پرداخت شود؟ یا با ملاحظه ممانعت صرف امور شخصی شود و برج و کاخ بسازند یا در میدان کهنه و نو و گذرخان یا قبرستان اقدام شود.
سابعا : همت جامعه محترم مدرسین و شورای مدیریت باید مصروف سیاستگذاری و برنامهریزی در خصوص حوزه باشد به طوری که ریزش طلاب را به حداقل ممکن کاهش دهد و از انباشت حضرات روحانی در قم جلوگیری شود. باید استعداد های درخشان را شناسایی و برای رشد و تعالی علمی و عملی بسترسازی شود. به نخبگان و فعالان حوزه میدان داده شود، پر و بال بدهند تا بتوانند اوج بگیرند نه اینکه پر و بال آنان قیچی شود و سیاست طرد و انزوا در پیش گیرند. تخریب کاری آسان و سازندگی و تربیت کاری بسیار دشوار است . البته حوزه نباید از پیوند وثیق با نظام حاکمیت برای حل مشکلات جامعه غفلت ورزد.
ثامنا : در مورد وضعیت نامناسب معیشت طلاب و فضلا چاره اندیشی کنید. کم نیستند کسانی که به خاطر مشکلات اقتصادی با توجه به گرانی و تورم و اجاره بهای سنگین مسکن، قید طلبگی را زدهاند و به مشاغل آزاد روی آوردند.
امیدوارم دیگر تکرار نشود و همه دلسوزان را به خویشتن داری و حفظ اتحاد و انسجام و پرهیز از اختلاف و شقاق توصیه می کنم.
والسلام علی من اتبع الهدی
1398/05/30