همه ابیات حافظ نازنین ما دلکش و نغزست اما برخی ابیات آن مثل این بیت یگانه و بی همتاست
ساقی چراغ می به ره آفتاب دار ....گو برفروز مشعله صبحگاه از او
شراب نورانی روشنایی بخشی که پهلو به آفتاب میزند نه از آفتاب بالاتر و پرنورتر که مشعله صبحگاهی را بر می افروزد...
اگر فرصتی یافته باشید که طلوع خورشید را در طبیعتی به دور از شهر بنگرید در می یابید که چه تعبیر زیبا و بینظیری در این بیت نهفته است . وقتی خورشید کم کم بالا می آید گویی هیمه ای سرد کم کم گرم و روشن شده و شعله می گیرد و به رنگ آتشین جلوه گر میشود .
تاثیر شراب نیز جرعه جرعه و کم کم است و اگر آداب شراب نوشی رعایت گردد؛ گیرایی مستی به تدریج همچون گرمای آفتاب در بدن شعله می گیرد و در اوج مستی گوییا آدمی چون مشعله صبحگاه فروزان و گدازان به رقصی نرم با دنیای اطراف می پردازد.
شراب صبحگاهی را صبوح می نامند و در زمانه حافظ که آدمی با طبیعت انس والفتی دیگرگونه داشته شراب نوشیدن در صبح مرسوم بود و بر خلاف شرابی که شبانه و در جمع یاران مینوشند ، صبوحی را معمولا تنها مینوشند آن هم به اقتضای حال و یا یکی شدن با طبیعت ،با خورشید...
هدف صبوحی مستی نیست که سرخوشی و گرمی بخشیدن به تن در سرمای صبحگاه است
صبوحی را به نیت دیگری نیز می نوشند ، رندان شیرازی آن را پیک خمارشکن می نامند که خماری و سردرد مستی شبانه را می زداید .به قول سعدی نازنین:
یاران صبوحیم کجایند
تا دردسر خمار گویم ؟
صبوحی کنایه از رندانی که همواره در صبح شراب می نوشند نیز به کار رفته است چنانکه در بیت بالا سعدی به آن اشاره کرده است و یا حافظ در بیت زیر می فرماید :
به مطربان صبوحی دهیم جامه چاک
بدین نوید که باد سحرگهی آورد ...
مطربانی که شراب صبحگاهی را با شادی و طرب در جمع یاران میگرداندند و حافظ را از خود بیخود کرده اند که جامه از تن به در آرد و ببخشاید .
رمز جامه چاک دادن در چیست ؟
جامه ی چاک: درقدیم رسم براین بوده که اگربرای کسی اتّفاق خوبی رخ می داد بی درنگ اقدام به پاره کردن ِ خرقه وتن پوش ِ خودکرده وقطعه های پاره شده را به این نیّت که برای آنان نیزاتّفاق خوب رُخ دهد به عنوان تبرّک درمیان مردم پخش می کردند. مردم براین باوربودند که باجمع آوری آنها ودوختن لباس ازتکّه های جمع آوری شده، دعاهای آنان نیز زودتر درمسیراجابت شدن قرارمی گیرد.
هنوزهم این رسم دربسیاری ازنقاط وجود دارد، کسانی که بنوعی ازبیماری وگرفتاری به نوعی شفاپیدامی کنند،مردم لباس های اوراتکه تکه کرده وبه عنوان تبرّک باخودمی برند تاخواسته های آنان نیزبرآورده گردد.
معنی بیت: به خاطر این مژده ای که باد سحرگاهی ،درموردِ بهبودی اوضاع اجتماع آورده خرقه ی خودرا پاره پاره کرده و به نوازندگان صبوحی که برای خوردن شراب صبحگاهی، موسیقی می نوازند می بخشیم.( این بخش درمورد جامه ی چاک از گنجور اقتباس شده است )
ارتباط سازمان یافته بینظیری بین تک تک ابیات و مجموعه غزلیات حافظ برقرار است و اگر به رموز کلمات وی آگاه شویم با یک فرهنگ عمیق انسانی روبرو می شویم فرهنگی که در آن شراب نوشیدن در صبحگاه ما را تا پایان روز سرخوش و مست می دارد...
ساقی چراغ می به ره آفتاب دار ....گو برفروز مشعله صبحگاه از او