در مورد موسیقی آوازی نیز تعاریفی وجود دارد که مهم ترین آنها توسط رولان بارت ارائه شده است.او اعتقاد دارد که موسیقی آوازی مواجه بین یک زبان و یک صداست اما باید به این نکته توجه داشت که گفتار معمولی هم درست همینگونه است با این تفاوت که وزن و اهمیت صدا در موسیقی بیشت و اهمیت زبان در گفتار بیشتر است. در برخی موارد اهمیت صدا در گفتار و اهمیت زبان در موسیقی بیش از حد انتظار بالا می رود . به عنوان مثال جمله ای واحد با واژگانی واحد می تواند با دو لحن متفاوت یا با تاکید روی کلمات متفاوت به نوعی تغییر یابد که معنای کاملا متفاوتی از آن استنباط شود و از آنجا که کارکرد اصلی گفتار انتقال معناست ، می توان نتیجه گرفت که در اینجا اهمیت صدا از زبان بیشتر است چرا که واژگان و شیوه آرایش آنها در جمله تغییری نکرده است .
عکس این مطلب هم صدق می کند ژانرهایی مانند لید در موسیقی هرگز بدون زبان معنا نمی یابند.بنابراین گرچه ممکن است نتوان گفت که در ژانرهای آوازی اهمیت زبان از صدا بیشتر است اما حداقل می توان گفت که کمتر نیست و نوعی برابری بین اعتبار زبان و موسیقی بر آنها حکم فرماست.