اخبار را که پیگیری میکنیم گاهی بعضی از خبر ها قابل باور نیستند! از طرفی در مشکلات عمومی یا بلایای طبیعی معمولا مشاهده میکنیم که کمک های مردمی بخش مهمی از حل بحران ها را تشکیل میدهد. چطور امکان دارد مردمی که در مشکلات اینقدر هوای هم را دارند و با محبت هستند گاهی بتوانند چنان بی رحم باشند که از هر حیوانی خطرناکتر شوند؟
جواب کوتاه کاهش سرمایه اجتماعی است و اما جواب بلند.
مجموع میزان رفتارهای مثبت اجتماعی نظیر اعتماد مردم به هم، مشارکت عمومی، شبکه روابط جامعه و حس عمل متقابل را «سرمایه اجتماعی» میگویند.
اغلب نظریه پردازان جامعه شناسی معتقدند بسیاری از نارسایی های اجتماعی را میتوان به وسیله افزایش سرمایه اجتماعی حل کرد. اما خلق این منبع چگونه امکانپذیر است؟
آزادی بیان و عضویت مردم در گروه های مختلف، سرایت پذیری و همبستگی جامعه(مثل زمان جنگ ایران و عراق یا انقلاب)، سطح رفاه عمومی، اعتماد متقابل مردم و حکومت، بهداشت عمومی جسم و روان از عوامل تاثیرگذار بر سرمایه اجتماعی هستند. اما مهمترین موضوع این نیست!
تورم، کاهش ارزش پول و افزایش اختلاف طبقاتی باعث به وجود آمدن درک نابرابری در تمام طبقات جامعه میشود. با افزایش درک نابرابری تمایل افراد برای بخشندگی و کمک به یکدیگر کاهش میابد. کاهش بهداشت و افزایش جرایم و ناهنجاریها از نتایج مستقیم سطح پایین درآمد است. ولی این تمام ماجرا نیست!
در افزایش ناهنجاری های اجتماعی، «سطح پایین درآمد» نسبت به «درک نابرابری و اختلاف طبقاتی» تاثیر کمتری دارد. درک عدالت در جامعه از خود عدالت اهمیت بیشتری دارد!
به تحقیقاتی از کتاب BEHAVE نوشته رابرت ساپولسکی دقت کنید:
در یک آزمایش در محفظه هایی جداگانه به چند موش شوک الکتریکی وارد شد و هورمون استرس در خون آنها اندازه گیری شد. موش هایی که میتوانستند موش دیگری را گاز بگیرند، استرس کمتری را تجربه میکردند.
همینطور که میدانید میمون ها نیز در جوامع خود شبیه انسانها طبقات اجتماعی دارند. در آزمایش دیگری میمونهایی در قفس طبقات دیگر قرار گرفتند و به آنها شوک الکتریکی وارد شد. پس از اندازه گیری هورمون استرس مشاهده شد میمون هایی که به طبقات پایینتر از خود خشونت نشان داده اند استرس کمتری را تجربه کرده اند.
برخلاف تصور عمومی مبنی بر احتمال شورش فقرا علیه ثروتمندان، خشونت حاصل از اختلاف طبقاتی بیشتر بین رده های پایین تر جامعه تخلیه میشود.
بر اساس تحقیقی میزان عصبانیت مسافران معمولی(economy) در هواپیماهایی که صندلی first class هم دارند 4 برابر بیشتر است. و اگر این مشتریان مجبور باشند برای رسیدن به صندلی خود از قسمت first class عبور کنند(صندلی های first class در جلوی هواپیما باشد) امکان عصبانیت تا 2 برابر افزایش میابد.
نکته قابل توجه این است که این عصبانیت نه روی مهماندار و خلبان و مسافران پولدار، بلکه معمولا روی مسافران همرده تخلیه میشود!
پس تصمیمات اشتباه حاکمیت باعث افزایش اختلاف طبقاتی و کاهش درک عدالت عمومی میشود، درک نابرابری باعث کاهش سرمایه اجتماعی میشود و طبقات جامعه خشم خود را روی افراد همطبقه یا طبقات پایینتر تخلیه میکنند. اینطوری میشود که مردمی چنان مهربان و نوعدوست تبدیل به موجوداتی بی رحم و مروت گشته و «مردم به مردم ظلم میکنند».