( خانه ای زیر آب )
فیلم سینمایی " انگل " ( محصول سینمای کره جنوبی ) به کارگردانی بونگ جون هو ، که در نود و دومین دوره اسکار سال 2020 به عنوان بهترین فیلم خارجی زبان شرکت کرده بود، برنده بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان و اسکار بهترین فیلم این دوره را به خود اختصاص داد تا توجه همگان را به سوی این فیلم جلب کند. قبل تر نیز این فیلم عناوین مختلقی از جمله نخل طلای جشنواره کن ( سال 2019) و بهترین فیلم گلدن گلوب را از آن خود کرده بود.
سکانس های ابتدایی فیلم ما را مستقیم با انگل های داستان مواجه می کند نه مقدمه ای می آورد و نه علت فقر آن ها را بیان می کند بلکه از نگاه کارگردان مسئله زیست این خانواده است ( به صورت انگل ) که وی به تصویر می کشد، تمامی این سکانس ها خیلی سریع و بدون مقدمه از جلوی دیدگان مخاطبین عبور می کند ( سکانس هایی از قبیل استفاده از اینترنت همسایه در سرویس بهداشتی، ادرار شخصی در مجاورت خانه آنها و حتی سم پاشی و وجود حشرات که برخی از منتقدین وجود حشرات را به کتاب مسخ کافکا نسبت داده اند که بی ربط به موضوع فیلم نیست )، که ما در همین بخش ابتدایی فیلم با ژانر کمدی مواجه هستیم که در ادامه نظرمان نسبت به ژانر به مانند روند فیلم دچار تغییر خواهد شد.
در بخش ابتدایی فیلم متوجه شباهت های زیاد فیلم سینمایی " انگل " با فیلم " دزدان فروشگاه " محصول سینمای ژاپن می شویم، اما بونگ جون هو به گونه ای بهتر عمل کرد و تفاوت های آن را در شخصیت ها و انتخاب صحنه ها شاهد هستیم که فیلمی به مراتب قوی تر و سنجیده تر از " دزدان فروشگاه " از آب در آمده است.
همان طور که در مطلب فوق به آن اشاره کردم فیلم از این حکایت دارد که با یک اثر کمدی مواجه هستیم ولی کارگردان به گونه ای موقعیت ها و شخصیت ها را در جریان حوادث و اتفاقات قرار می دهد که رفته رفته به سمت و سوی تراژدی گام بر می دارد. ( کی مو ) پسر خانواده بعد از اینکه ملاقاتی با دوست خود دارد شغل معلم خصوصی و تدریس به یک دختر از طبقه مرفه اجتماعی را به او پیشنهاد می کند و ( کی مو ) سعی می کند با جعل مدرک خود را جای معلم خصوصی قرار دهد و وارد خانه آنها شود و ماجرای اصلی فیلم رفته رفته شکل بگیرد و خانواده او نیز از جعل مدرک او با خبر شده و بسیار خوشحال هستند که در این مسیر از کمک های خواهرش ( کی جونگ ) بهره کافی را می برد و این نشان هوش و ذکاوت بالای آنهاست ولی به شیوه غلط در جامعه نمود پیدا می کند، که باید این استعدادها به کار گرفته شوند ولی شوربختانه در راستای نادرست و عکس ماجرا خود را با جعل مدرک نمایان می کنند. ( کی مو ) پس از تدریس متوجه ساده لوحی خانم پارک می شود و سعی می کند خواهرش را به عنوان معلم هنر به این خانواده معرفی کند و صاحب خانه ( خانم پارک ) علاوه بر پر مدعا بودن در زمینه هنر در همان برخورد اولیه با معلم هنر ( کی جونگ ) شیفته سخنان پر طمطراق دختر در تحلیل و بررسی نقاشی فرزند خردسال خانواده می شود به گونه ای که ( کی جونگ ) به رقم بالای آموزش هنر و تدریس در چند روز هفته را به خانواده پارک پیشنهاد می دهد که بی هیچ مخالفتی خانم پارک این پیشنهاد را می پذیرد، مسئله مورد بحث در این جای داستان، تفاوت دو قشر نسبت به هنر را شاهد هستیم کسانی که نو کیسه هستند ( خانواده پارک ) درک صحیحی از هنر ندارند و با چند اصطلاح هنری مغلوب حرف های ( کی جونگ ) می شوند، خانم پارک از این تعریف و تمجید ( که بیشتر شبیه کلاهبرداری و کیسه کردن خانواده پارک می ماند ) در مورد هنر پسرش به وجد می آید، در صورتی که ( کی جونگ ) اگر در شرایط مناسب مالی و اجتماعی قرار داشت در دانشگاه هنر مشغول تحصیل بود. به همین چند جمله نمی توان اکتفا کرد، در همین سکانس های تدریس ( کی مو و کی جونگ ) به کیفیت آموزش نیز می توان اشاره کرد که این خواهر و برادر در نا عدالتی آموزشی نیز گرفتار بودند که در مقایسه با خانواده پارک کاملاً مشهود بود. به تدریج ( خواهر و برادر کیم ) با بیرون راندن راننده و پیش خدمت خانه برای ورود پدر و مادرشان به این خانه زمینه سازی می کنند، که از قضا تمامی نقشه ها و حربه ها به بهترین شکل به اجرا در می آید ولی همین ورود باعث می شود مخاطب پیش از پیش تحلیل و مقایسه دو قشر از طبقه اجتماعی را احساس کند. از نگاه تحقیر آمیز و عکس العمل های خانواده پارک به پیش خدمت و راننده که در چند مورد نیز به آنها گوشزد می کند پا فراتر نگذاشته و جایگاه خود را حفظ کنند تا صحنه دیگری که می خواهد برتری طبقه بالایی را به مخاطبین دیکته کند و این حقیقت را در نوع پوشش و بوی بدن و لباس آن ها به تصویر می کشد. زمانی که پسر بچه خانواده پارک با بو کردن راننده و پیش خدمت به گونه ای ریز بینانه اشاره می کند و این مسئله را بازگو می کند که این قشر ( ضعیف و فرو دست جامعه ) در نوع تحقیر آمیزتر، بوی متفات و بدی نسبت به خانواده پارک دارند اما دیگر کار از کار گذشته آنها ( خانواده کیم ) دیگر به این شکل انگل گونه زندگی عادت کرده اند و باید در این جا این مطلب را اضافه کنیم که کارگردان به خوبی از نام ( انگل ) به جا و مناسب کارکرد گرفته است به گونه ای که معنی اصلی آن را بیان می کند و زمانی که انگل در بدن میزبان نفوذ کرده و از آن تغذیه می کند ( که خانواده کیم نیز دست به چنین کاری زده اند. )
فیلم سینمایی " انگل " را تا جایی پیش می بریم که دو خانواده فرو دست جامعه ( پیش خدمت سابق و خانواده کیم ) در زیر زمین مقابل یکدیگر قرار می گیرند که سر آغاز جنگ می شود، جنگی ( جنگ طبقاتی ) که در طبقات زیرین جامعه رخ می دهد و طبقه نو کیسه و بالادست از آن خبر ندارند که بونگ جون هو با جا نمایی بسیار مناسب به تحلیل آن می پردازد ( جنگ در زیر زمین رخ می دهد و طبقه بالا خانواده پارک در حال استراحت هستند و از اتفاقاتی که در منزل خودشان در حال رخ دادن است نیز با خبر نیستند).
لوکیشن های فیلم و تحلیل معماری:
زمانی که کارگردان ( بونگ جون هو ) از نگاه معمارانه به داستان خود نگاهی داشته بینندگان فیلم را با فضای معماری بیشتر آشنا کرده است، خانه ای در پایین ترین و پست ترین نقطه ی شهر نماینده طبقه فرو دست جامعه که محل زندگی و زیست انگل گونه آنها به اندازه مناسب نور کافی ندارند و اطراف آن نیز خبری از فضای سبز هر چند به مقیاس کوچک قابل مشاهده نیست و حتی شرایط بد بهداشتی آن ها را نیز به تصویر کشیده اند و نقطه مقابل آن ها طبقه بورژوا و نو کیسه که در بالای شهر و در نقطه ای هموار قرار گرفته که منزل خانواده پارک دارای سبک و سیاق معماری مدرن که تک تک الگوهای این معماری ( مدرن ) در آن رعایت شده است و از همجواری منزل آن ها با طبیعت بکر تا نمای شیشه ای خانه و استفاده مناسب و کافی از نور خورشید برای زندگی و همچنین دوری از آلایندگی های شهری و زیست محیطی که این عوامل و عناصر همگی تاثیرات مطلوبی بر روی رشد و نموی انسان دارد، در جایی که خانواده پارک در چنین فضایی رشد کرده اند و در حال سکونت نیز هستند همواره آرامش در رفتار آن ها قابل مشاهده است و در جایی دیگر خانواده کیم در یک سردرگمی عظیم فقط به این سو و آن سو بی هدف پرسه می زنند که اگر روی آن موضوع نیز ریز شویم تفاوت خانه های پارک و کیم به مخاطبین چنین پیام هایی را القا می کند.
زیست در زیرزمین این خانه ی مدرن که سکونت گاهی است برای همسر فقیر پیش خدمت روزگاری که نوکر بوده است و حالا از کار اقتاده شده است و طبقه سرمایه دار آن ها را طرد کرده اند، پایه و اساس این خانه ها از زحمات چنین افرادی ( طبقه کارگر ) بنا نها شده است که با نمایش آن ها در کتار ستون های این خانه ( در زیر زمین ) مبین چنین موضوعی است.
او در این جا به زندگی خود ادامه می دهد گویی در این طبقه خورد شده و هر چند برخی از مواقع پیامی از فقر و فلاکت خود به دنیای بیرون و طبقه بالا مخابره می کند ولی شخصی پیام او را دریافت نمی کند و متوجه وجود آن ها نمی شود.
حتی پساب آب باران و فاضلاب این قبیل خانه های مدرن به طبقه فرو دست خانه هایی در پایین ترین نقطه ی شهر روانه می شود که در صحنه فرار خانواده کیم به خوبی مشاهده کردیم ( خانه ای زیر آب ) .
در نهایت فیلم سینمایی " انگل " با شگفتی سازی توانست در مراسم آکادمی اسکار 2020 به چهار عنوان بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه، بهترین کارگردانی و بهترین فیلم خارجی زبان دست یابد.