کتاب چهار اثر از فلورانس نوشته خانم فلورانس اسکاول شين است که نام خود را روي کتاب گذاشته است.خانم اسکاول شين نقاش و سخنراني است که بيشتر از همه در آمريکا شهرت بسيار زيادي داشته است.اين کتاب در ايران بيش از صد بار تجديد چاپ شده است و به اکثر زبان هاي زنده دنيا ترجمه شده است.
کتاب چهار اثر فلورانس از معدود کتبي است که براي شروع جديد و از سر گرفتن زندگي بسيار مفيد بوده و باعث موفقيت و اميدواري افراد زيادي شده است.
کتاب شاهکاري براي خودياري خواننده است که از دسته کتاب هاي انگيزشي به حساب مي آيد و محوريت کلي کتاب قانون جذب و قدرت کلام است که خواننده متوجه ميشود چگونه با همين کلام ساده زندگي خود را متحول کند.
درتمام بخش هاي چهار اثر فلورانس شين مي توان اشاره به رهنمودهايي براي هشياري ذهن يا هشياري برتر که يک عمل قابل يادگيري است را ببينيم. در حقيقت رمان اسکاول شين چه در اين کتاب و چه در ديگر کتاب هاي بجا مانده از او، تمام تلاش به بيان قدرت ذهن برتر و هوشيار شده است البته قابل ذکر است که کتاب چهار اثر از فلورانس اسکاول شين تشکيل شده از چهار بخش است که در گذشته هر کدام از بخش ها به تنهايي کتاب جداگانه اي بوده اند اين بخش ها شامل موارد زير ميباشند.
1. بازي زندگي و راه اين بازي
2. کلام تو عصاي معجزهگر تو است
3. در مخفي توفيق
4. نفوذ کلام
.
نام اين نويسنده به انگليسي است.و در سال 1871 در فيلادلفيا به دنيا آمده است.براي خانم اسکاول شين توجه به جنبه معنوي و روحاني امور بسيا حائز اهميت ميباشد و هدف زندگي اش کمک به انسان ها از همين طريق بوده است.
«Florence Scovel Shinn»
او به نيويورک رفت و شروع به تدريس علوم الهي کرد تا بتواند به هدفش نزديکتر بشود.
«مقاومت يعني جهنم. چون انسان را به (حال عذاب) مي افکند. يک بار استادي در ماوراءالطبيعه براي تسلط بر همه فوت و فن هاي بازي زندگي، دستورالعملي شگفت به من داد که عبارت بود از: منتها درجه عدم مقاومت و گفته اش را به اين شکل ادا کرد که: در زندگيام روزگاري بود که کودکان را غسل تعميد مي دادم و البته کودکان اسامي بسيار داشتند. اکنون ديگر کودکان را تعميد نمي دهند. رويدادها را تعميد مي دهند. اما به همه رويدادها يک نام بيشتر نمي دهند. اگر آنچه پيش روي دارند شکست باشد، به نام پدر و پسر و روحالقدس آن را موفقيت مي نامند. در اين نگرش، قانون عظيم تبديل را مي بينيم که بر اصل عدم مقاومت مبتني است. يعني به يمن کلامي که آن استاد بر زبان مي آورد هر شکست به موفقيت بدل مي شود.»
«بخشيدن راه ستاندن را مي گشايد. براي گشايش مالي با بخشيدن عشريه يا بخشيدن يك دهم درامد يك سنت قديمي است كه بي ترديد بر دارايي آدمي مي افزايد چه بسيار از دولتمندان اين سرزمين كساني بودند كه عشريه مي دادند. عشريه از آن سرمايه گذاري ها است كه موفقيت آن ردخور ندارد. اين يك دهم به پيش مي تازد و بر بركت و چندين برابر باز مي گردد. منتها هديه يا عشريه را بايد در كمال محبت و نهايت شادماني اهدا كرد زيرا (خدا بخشنده خوش را دوست مي دارد) صورت حساب ها را بايد با خوشي و رضاي خاطر پرداخت پول را بايد بي باكانه وبا دعاي خير و طلب بركت خرج كرد.
اين گرايش ذهني است كه آدمي را سرور پول مي سازد وظيفه آدمي اطاعت است زيرا تنها در اين صورت است كه كلام آدمي مي تواند بي درنگ در بازي ذخاير عظيم ثروت را بر او بگشايد. خود آدمي با رؤيا يا بينشي محدود رزق و روزي خود را محدود مي كند گاه شاگرد ثروتي عظيم را به چشم مي بيند منتهي مي ترسد عمل كند. حال آنكه بينش و كنش بايد دست در دست يك ديگر به پيش تازند مانند آن مرد كه پالتويي با آستر پوست براي خود خريد.
زني نزدم آمد تا برايش شفاعت كنم كه شغلي به دست اورد. پس اين كلام را بر زبان آوردم: جان لايتناهي راه شغل درست را براي اين زن بگشا! هرگز تنها يك شغل نخواهيد. شغل درست را بطلبيد آن مقامي كه پيشاپيش در ذهن الهي مقدر شده است چون اين تنها چيزي است كه رضايت خواهد بخشيد. »