شترها باید بروند .نام کتابی است از سر ریدر بولارد، سفیر انگلستان در ایران و سر کلارمونت اسکراین، مامور تبعید رضاشاه. نام این کتاب برگرفته از یک ضربالمثل انگلیسی است. این ضربالمثل در مواقعی بکار میرود که کاری بایست الزاماً صورت پذیرد. داستان این ضربالمثل چنین است. قرار بود در زمان جنگ جهانی اول، یک کاروان شتر حامل سلاح برای کمک به امیر فیصل اعزام شود. سرگرد انگلیسی خطاب به افسر عرب که مرتباً برای این اعزام بهانه میآورد گفت: تو حق داری، امیر فیصل حق دارد، من حق دارم و شترها هم حق دارند، ولی به هرحال… شترها باید بروند!!!
این کتاب همواره به عنوان یک مرجع دست اول برای محققان و نویسندگان تاریخ معاصر ایران، به کار میرفتهاست. بولارد درست اندکی پیش از وقوع جنگ جهانی دوم به سفارت ایران رسید و بسیاری او را تصمیم گیرنده اصلی خلع رضاشاه از سلطنت و جایگزینی محمدرضا پهلوی میدانند.
ازسویی تبعید رضاشاه به سادگی صورت نپذیرفت. او با خفت و تحقیر کامل ابتدا دور اقیانوس هند گردانده شد و سپس به محل تبعید دائمی خود در ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی رسید. خاطرات اسکراین که مامور انجام این کار بودهاست، بسیار خواندنی است.