خیلیها فکر میکنند، استفاده از دیتا، در همین صدهی اخیر مورد توجهِ کسبوکارها، شرکتها و کشورها قرار گرفته است. این توهم باطل از آنجایی ناشی میشود که فکر میکنیم فقط ما انسانهای معاصر، علم داریم و انسانهای پیشین، همگی در جهل و نادانی کامل به سر میبردند. سادهترین مثال نقض، جنگهای ۲۰۰۰ هزار سال پیش، بین ایرانیان و یونانیان بود. اگر تصور کردید که کوروش، بدون اطلاعات و دادههای قبلی به کشوری مثل یونان حمله میکرد، سخت در اشتباهید. یا اگر فکر میکنید، یونانیان بدون استفاده از اطلاعات آماریِ سربازان خود و سربازان دشمن، با آنها میجنگیدند، در گمراهی آشکار به سر میبرید...
اطلاعات و داده یا همان دیتا (Data) از صدههای دور با انسانها بودهاند. در این میان اعداد نقش پررنگی داشتند. فقط کافیست یک لحظه تصور کنید که اگر بشر، عدد را اختراع نمیکرد، چقدر در روز بایستی وقت صرف توضیح مسئلهها و خواستههای مختلف به آدمهای متفاوت میکردیم (ساعت، پول و واحد پولی، شماره تلفن، کانال تلویزیونی، کلا کامپیوتر، گوشی و... همهی آنها که بر مبنای اعداد کار میکنند را نداشتیم). میتوانم این جملهی حکیمانه را بگویم که «انسان، حیوانی عددساز است». در واقع انسان ابزارهای مختلف بسیار زیادی ساخت، که یکی از این ابزارها که هنوز هم از آن استفاده میکنیم، عدد است. زندگی بدون عدد برای بشر امروز، عملاً غیر ممکن است. شاید بتوانیم بدون برق زندگی کنیم ولی بدون عدد خیر.
چندین هزار سال پیش به اعدادِ بیش از شش، «بسیار» میگفتند (در واقع مرز اعداد شش بود و بیشتر از آن، نامتنهایی یا خیلی زیاد در نظر گرفته میشد) و یا در بازهای از زمانهای دور، اعدادِ بزرگتر از دوجین (۱۲) را اعدادی ناشناخته میدانستند ولی بشر کم کم یاد گرفت که محدودیت خاصی برای اعداد قائل نباشد. این عدم محدودیت برای اعداد به عدم محدودیت فکر بشر و ابزارهای او نیز کمک کرد تا بتواند با استفاده از دادهها (مخصوصاً دادههای عددی) که قابل تبدیل به اطلاعات آماری هستند، تصمیمات بهتری برای خود و جامعه بگیرد. بدین ترتیب در جامعهی امروزی نکتهی اصلی در این دست از تصمیمگیریها این نکته است که:
دادهها بدون اعداد معنایی ندارند
بشر آرام آرام یاد گرفت که از اعداد استفاده کند، آنها را به صورت آمارها در بیاورد و این آمار و اعداد را به صورت شفاف در اختیار عموم قرار دهد تا همه بتوانند آزادانه از آن استفاده کنند. به گونهای که آزادی دسترسی به اطلاعات و دادهها یکی از معیارهای پیشرفت یک جامعه در جهان امروز حساب میشود. (برای درک بهتر این موضوع به مقالهی «تجربهی جهانی شفافسازی» از دنیای اقتصاد نگاه کنید)
بهتر است برای درک اهمیت آمار و اعداد، در یک مثال ساده، اپلیکیشن دیوار را تصور کنید، زمانی که قیمت خودروها (به دلایلی) موجود نبود. آیا تصمیمگیری با اهدافی که آن کسبوکار برای جامعه در نظر گرفته بود، قابل انجام بود؟ رسماً خیر. بیایید این عدم وجود اعداد را با خودِ اعداد بررسی کنیم!!! فقط برای دانستنِ قیمت واقعی خودرو بایستی یک تماس گرفته میشد و حدوداً «یک دقیقه وقت» از دو طرف هدر میرفت. یعنی در مجموع برای هر تماس «۲ دقیقه اتلاف زمان داشتیم» که اگر در روز فقط ۲۰ هزار تماس داشته باشیم، در مجموع ۴۰ هزار دقیقه وقت تلف شده خواهیم داشت و در یک ماه حدوداً ۱۲۰۰۰۰۰ دقیقه معادل بیش از ۲ سال وقت را تلف میکردیم (ببینید عددی سازی چقدر میتواند به فهم یک موضوع کمک کند :). بگذریم از اینکه مافیای تعیین قیمت خودرو چه سواستفادهای از عدم قیمتهای شفاف در اپلیکیشنی مانند دیوار نکرد.
احتمالاً دیگر لازم نیست در مورد ارزش وجود قیمت خانه در دیوار صحبت کنیم. بدون وجود قیمت، عملاً بخش بزرگی از دادههای موجود از بین میرود. در واقع اعداد و شفافیت موجود در این دست از اپلیکیشنها، از ارزشهای اصلی ارائه شده توسط کسبوکارهایی مانند دیوار هستند به گونهای که اگر این ارزش از آنها گرفته شود، عملاً ارزش اصلی خود را برای مخاطبین از دست میدهند.
در کل اعداد نقشی بسیار پررنگ در زندگی بشر امروز دارند و بهتر است به این گوهر گرانبها که حاصل تجربهی چندین هزار سالهی نوع بشر در این کرهی خاکیست کمی بیشتر توجه کرده و احترام کنیم.