حتما اگر هم سن و سال من یا بزرگتر باشید، ساعت برنارد را به خاطر میآورید. این ساعت جادویی، هر زمان که قهرمان داستان احتیاج داشت، متوقف میشد تا برنارد بتواند به اهداف خودش دست پیدا کند.
احتمالاً خیلی از ما آرزوی در اختیار گرفتن این ساعت را داشتیم. خود من دلم میخواست با نگه داشتن این ساعت، به سوپر مارکت بروم و در حالی که همه خشکشان زده، شکلاتهای تکتک (همان کیتکت ایرانی) را بسته بسته بردارم و بخورم :)
برگردیم به تیتر، ساعت برنارد اختراع شده است. البته نه دقیقاً همان ساعت بلکه چیزی بسیار نزدیک به آن! اجازه دهید به صورت منطقی با هم بحث کنیم:
ساعت برنارد در اصل چه کار میکرد؟ پاسخ: سرعت گذران زمان را برای شخص، صفر میکرد.
حالا من دستگاهی در دست دارم که سرعت گذران زمان را تا ۰.۰۰۰۰۰۱۶ برابر کند میکند (تقریباً نزدیک به صفر)
اگر باور نمیکنید با یک مثال برایتان ثابت میکنم: فرض کنید میخواهید یک کتاب عادی مانند کتابِ «همه دروغ میگویند» را خریداری کنید. برای این کار بایستی ساعت ۸ صبح آماده شوید و با اتوبوس یا مترو، خود را به مرکز خرید کتاب برسانید. بعد از گشتن و خرید، دوباره با مترو یا اتوبوس به خانه برگردید. این رفت و برگرشت به طور میانگین ۲ و نیم ساعت از شما زمان صرف میکند (صرف نظر از مقدار انرژی هدر رفته در این بین). به عبارتی ۱۵۰ دقیقه برای خرید یک کتاب ساده.
حالت بالا در صورتی است که شما گوشی هوشمند نداشته باشید. چون با یک گوشی یا تبلت هوشمند و نصب یک برنامهی کتابخوان (مثل فیدیبو یا طاقچه یا کتابراه)، میتوانید این کتاب را در عرضِ حداکثر ۱ دقیقه خریداری و دریافت کنید (بدون هدر رفت انرژی). همانطور که مشاهده میکنید در سبک زندگی با گوشی هوشمند، ۱۵۰ دقیقه به ۱ دقیقه تبدیل شد. به عبارت دیگر، زمان، ۱ تقسیم بر ۱۵۰، معادل ۰.۰۰۶ (نزدیک به صفر) شد. دنبال ساعت برنارد میگشتید؟ در دستان شماست!
مثال بالا یک حالت نرمال یا به قول ما نرمافزاریها حالت Amortize بود. حالات شدیدتری هم وجود دارد. برای مثال فرض کنید سال نو شده است و میخواهید به دیدن پدر و مادر خود بروید. ولی یادتان میآید که ۲ سال هست که از کشور مهاجرت کرده به استرالیا رفتهاید. حال برای دیدن و احوال پرسی (بدون در نظر گرفتن شرایط قرنطینه و کرونا)، بایستی حداقل یک هفته مرخصی گرفته، برنامهریزی کنید، به ایران بیایید و با پدر و مادر خود عید دیدنی کنید (به همراه کلی هزینه برای سفر و مصرف سوخت هواپیما و کلی خسارت جبران ناپذیر به محیط زیست). این در حالیست که با گوشی تلفن همراه هوشمند یا همان ساعت برنارد، در عرض یک ثانیه به ایشان متصل میشوید و میتوانید از حال و روزشان مطمئن شده و با یکدیگر به گفتگو بپردازید. در واقع یک هفته تبدیل شده است به یک ثانیه شده است (صرف نظر از مقدار مشترک گفتگو که در حالت عادی هم اتفاق میافتد). با محاسبات بسیار ساده میبینیم که، ۶۰۴۸۰۰ ثانیه (معادل یک هفته) تبدیل به یک ثانیه شده است. در واقع زمان ۱ به ۶۰۴۸۰۰ (۰.۰۰۰۰۰۱۶ که بسیار نزدیک به صفر است) کندتر شده است.
قبول دارم کمی غلو کرده، معایب این دستگاهها را نگفتهام. من هم مثل شما میدانیم که این دستگاهها هم نقاط تاریک دارند و خالی از ضعف نیستند ولی در کل به خاطر اینکه گوشیهای هوشمند همواره به سادگی و با مبلغ به نسبت کم، در کنار ما هستند، به آنها عادت کردهایم، در حالیکه کافیست به ابزارهای جدید به گونهای دیگر نگاه کنیم تا چیزی که شاید قبلاً برایمان شبیه معجزه بود را در دستانمان ببینیم و با این کار به ارزش واقعی آن پی میبریم. دوستی میگفت:
ارزش یک ذغال سنگ که سخت به دست آمده باشد، برای آدمی، بیشتر از ارزش الماسی است که راحت به دست آمده باشد
ما الان ساعت برنارد را در دست داریم. پس بهتر است ارزش آن را بدانیم و هرچه بیشتر و درستتر از آن استفاده کنیم.
پینوشت: به موارد گفته شده در بالا، با نگاه از زاویهای دیگر، میتوانید کلی صرفهجویی در زمان/هزینه/انرژی، پاکیزگی محیط زیست، ارتباطات فراوانتر و... را اضافه کنید. مثلاً میتوانید تئوری نسبیت انیشتن را نیز در همین زمینِ مادی، اجرا کنید. برای مثال گوش دادنِ یک کتاب صوتی در حین رانندگی توسط گوشی هوشمند را تصور کنید. ممکن است دو ساعت رانندگی کنید و در همین حین، به یک کتاب صوتی گوش دهید. در واقع شما از ۲ ساعت زمان خود، که در حالت عادی صرف نگاه کردن به خیابانها میشد، برای خواندن یک کتاب استفاده کردهاید. این مثل این است که در یک روز به جای ۲۴ ساعت، ۲۶ ساعت زمان داشته باشید! و به این صورت کشیدگی زمانی را اجرا کردهاید!