حتماً شنیدهاید که طبق نظریهی نسبیت خاص انیشتن، اگر شخصی با سرعتی نزدیک به نور حرکت کند، زمان برایش کُند میشود؟ اگر به این موضوع علاقه دارید این ویدیوی ساده را مشاهده کنید. در واقع بسیاری از افراد آرزو میکنند در روز به جای ۲۴ ساعت، ۴۸ ساعت زمان برای انجام کارهای خود داشته باشند. در واقع دلشان میخواهد زمان برایشان کندتر از حالت عادی سپری شود تا بتوانند با زمانهای اضافی، کارهای باقیمانده را انجام دهند. اما این نظریهی نسبیت چه ربطی به وبسایت و اپلیکیشن دیوار دارد؟
فرض کنید الان در تهران ساکن خیابان پیروزی (شرق تهران) هستید و محل کارِ جدیدی در غرب تهران، پیدا کردهاید. پس به دنبال یک آپارتمان در غرب تهران هستید. بنابراین، چند روزِ کاری را باید صرف پیدا کردن منزل با قیمت مناسبِ خود بکنید. یک روزِ آن به این صورت است که ۱ ساعت صرفِ سفر از شرق تهران به غرب تهران انجام میشود و در آنجا به بنگاههای معاملات خانه سر میزنید. فرض کنید بازدید از هر خانه هم نیم ساعت وقت شما را میگیرد. پس با بازدید از ۱۰ منزل، پنج ساعت وقت تلف میشود و ۲ ساعت هم برای رفت و برگشت که مجموعاً ۷ ساعت وقت شما را میگیرد. یعنی ۷ ساعت برای ۱۰ منزل. یعنی با هزینهی سرشکن، برای هر خانه چیزی حدود ۴۵ دقیقه وقت صرف کردهاید.
حالا فرض کنید اپلیکیشن دیوار را بر روی گوشی خود نصب کردهاید. حالا در حد ۱ دقیقه وقت صرف میکنید و با فیلتر کردنِ مناطق غرب و قیمت رهن و اجارهی مورد نظر، لیستی از حدود ۱۲۰ منزل برای شما نمایش داده میشود. حالا زیر کولر/کنار بخاری خیلی راحت تمامی این ۱۲۰ منزل را در ۱ ساعت، مشاهده میکنید. پس یعنی هر خانه در حدود ۳۰ ثانیه از شما زمان گرفته است.
حالا اتساع زمان را متوجه شدید؟
در واقع زمان برای شما کُند شده است چون با صرفِ زمانِ بسیار بیشتر، توانستهاید تعدادِ بسیار بیشتری خانه را پیدا کنید
مثال بالا فقط در مورد پیدا کردنِ یک آپارتمان در تهران بود. در حوزههای دیگر هم همین موضوع برقرار است. فرض کنید میخواستید اتومبیلِ خود را بفروشید. در حالت عادی باید با کلی دلاّل وقت صرف کرده و هزینهی واسطهگریِ زیادی را تلف کنید. در حالی که با اپلیکیشنی مانند دیوار، در عرض ۵ دقیقه اتومبیل خود را به میلیونها کاربر نمایش میدهید و شاید در کمتر از ۱ ساعت بتوانید اتومبیل خود را بدون واسطه به فروش برسانید. این کار علاوه بر سرعت بالاتر، هزینهی فروش/خرید را برای فروشنده/خریدار کاهش میدهد.
اینترنت و ابزارهای آن (مانند همین اپلیکیشنها) باعث شدهاند کارهایی که قبلاً چند روز وقت ما رو میگرفت، در زمانی بسیار کم (در حد چند ثانیه) قابل انجام باشد. خرید و خواندن کتاب که با استفاده از اینترنت و اپلیکیشنهای کتابخوان به سادگی امکانپذیر است، خرید و فروش اجناس و وسائلی که با اپلیکیشنهایی مانند دیوار کاملاً سهل و آسان شده و مشاهدهی نظرات دیگر کاربران در مورد یک محصولِ خاص که آن هم توسط مارکتپلِیسهای اینترنتی بسیار سریع و گسترده شده، از جمله بهینهسازیهای مختلفی است که امروزه در زندگی ما به واسطهی این تکنولوژی رخ داده است.
البته این بهینهسازی اوقات، احتمالاً چالشِ جدیدی را ایجاد میکند که با آن وقتهای اضافی چه کاری انجام دهیم؟ و این خود میتواند چالش جدی برای نسلهای بعدی باشد. مخصوصاً نسلی که با استفاده از رباتهای هوشمند میتوانند بسیاری از کارهای روزمره را به رباتها واگذار کرده و وقت بسیار بیشتری برای خود ذخیره کنند.
همچنین چالش بعدی میتواند این باشد که شخص با استفاده از اپلیکیشنها، ارزشِ این وقتِ بهینه شده را نمیداند. انسان عادت دارد، چیزی که سهل و آسان به دست میآید را کمارزشتر از چیزهایی که سخت به دست آورده، بداند. مثل معروفی هست که میگویند: انسان ارزش ذغالی که سخت به دست آورده را کمتر از الماسی که راحت به دست آورده، میداند. پس باید به این موضوع هم توجه کرد و از ارزش این تکنولوژی جدید غافل نماند.