چه کسی مسئول وضع اقتصادی امروز ایران است؟ روحانی؟ احمدی‌نژاد؟ محمدرضا شاه؟ یا تحریم‌ها؟

مقدمه‌ی صفر: من از اقتصاد سر در نمی‌آورم. ولی به دلیل فقدانِ یک همچین مقایسه‌ای در سطح اینترنت، اقدام به انتشار این مقایسه‌ی آماری کرده‌ام.

مقدمه‌ی یک: چند وقتی بود می‌گفتم چرا ایران باید از کشورهایی مانند قطر یا امارات از لحاظ اقتصادی ضعیف‌تر باشد. آیا تحریم‌ها مسئول وضع فعلی ما هستند؟ یا وضعیت مدیریتی حکام و یا دولت‌ها باعث ضعف اقتصادی ما شده‌است. برای همین شروع به جستجو و تحقیق آماری کردم و در زیر گوشه‌ای از نتایج را با شما به اشتراک گذاشتم.

مقدمه‌ی دو: شاید این نوشته با توجه به مدل ذهنی‌ای که برای رشد اقتصادی دارم، جهت‌دار باشد. در واقع احتمال می‌دهم که کاملاً Fair نباشد!

در جستجوهایم متوجه شدم که وقتی می‌خواهیم در مورد اقتصاد یک کشور صحبت کنیم، بهتر است به جای نشستن پای صحبت‌های بسیار بسیار تخصصیِ افراد در تاکسی و اتوبوس و مترو و همچنین سلبریتی‌هایِ متخصص، کمی با استفاده از علم‌هایی مانند آمار (statistic) به دنبال پیدا کردن حقیقت باشیم.

هنگامی که می‌خواهیم از خوب بودن وضعیت مردم یک ممکلت صحبت کنیم، بایستی نگاهی به GDP Per Capita در آن کشور بیندازیم (این یک استاندارد جهانی است که تمام جهان به آن استناد می‌کنند). این عبارت به معنای سرانه‌ی تولید ناخالص داخلی هر کشور نسبت به جمعیت آن کشور است که در اینجا می‌توانید توضیحات کامل آن را بخوانید. یعنی هر کشوری که در مجموع، مردمش ثروت‌مند‌تر باشند، GDP Per Capita در آن مملکت بالاتر است. (رتبه‌بندی کشورها بر اساس این شاخص در این‌جا)

ابتدا اجازه دهید نگاهی به اقتصاد ایران از سال ۱۳۳۸ تا الان بیندازیم (خط‌های خاکستری تقریبی هستند) منبع نمودارها سایت بانک جهانی است - محور عمودی به هزار دلار است و محور افقی سال میلادی:

سال ۱۹۷۹ انقلاب بود، سال ۱۹۸۹ پایان جنگ، سال ۱۹۹۸ شروع ریاست جمهوری خاتمی، سال ۲۰۰۶ شروع ریاست جمهوری احمدی‌نژاد و سال ۲۰۱۴ شروع ریاست جمهوری روحانی بود.

برای درک صحیح باید ایران را با برخی از کشورهایی که از خودش بالاتر است مقایسه کنیم. برویم سراغ مقایسه‌های آماری بین ایران و کشور‌های مورد علاقه‌ی من. شکل زیر را ببینید:

این شکل نمودار سرانه‌ی تولید ناخالص داخلی برای کشورهای ایران، ژاپن، امارات متحده‌ی عربی و قطر را نشان می‌دهد. این کشورها برای من جذاب هستند چون تا تاریخ در نمودار جریان داشته آن‌ها بالاتر از ما بوده‌اند.

اجازه بدهید بازه‌ی زمانی را کمی کوچکتر کنیم و به سال‌های قبل از انقلاب و شروع فروش نفت به صورت گسترده برگردیم:

انقلاب ۵۷ ایران، در سال ۱۹۷۹ میلادی رخ داد. در نمودار بالا من از سال ۱۳۴۷ تا سال ۱۳۵۷ شمسی را بر روی نمودار انتخاب کردم. همان‌طور که می‌بینید در آن سال‌ها نیز رشد اقتصادی ایران (هم شیب رشد و هم خود معیار GDP) بسیار پایین‌تر از قطر و امارات محده عربی بوده است و شیب رشد اقتصادی هم از ژاپن به نسبت کمتر بوده البته که امید به رسیدن به ژاپن را داشته‌ایم.

حالا برایم سوال پیش آمد که آیا واقعا اعراب آن زمان بیابان‌نشین و بدبخت بوده‌اند؟ نگاهی به نمودار زیر که مقایسه‌ی ایران با کشورهای نزدیک عرب خودمان در سال‌های بین ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۷ (قبل از تحریم‌ها - قبل از انقلاب) است بیندازیم:

برخلاف تصوراتم، تقریباً تمامی کشورهای عربی (عربستان، کویت، قطر، امارات متحده‌ی عربی) هم شاخص GDP و هم میزان رشدتان از سال ۴۷ تا ۵۷ خیلی بیشتر از ما بوده است. فقط عراق رشدش شبیه ما بوده، که هنوز هم همین‌طور هست. حالا نگاهی به رشد همین کشورها از سال ۵۷ تا ۹۷ (در زمان تحریم‌ها -
بعد از انقلاب) بیندازیم:

قطر نسبت به همه‌ی همسایه‌های خود بین سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۴ رشد بالایی داشت ولی بعدا دوباره مقداری تعدیل شد. بقیه‌ی کشورها، رشد زیادی را تجربه نکردند. احتمال می‌دهم به دلیل جنگ‌های بسیار زیادی که در این منطقه بوده، پول نفت به جای رشد اقتصادی، صرف جنگ شده. البته بحران اقتصادی ۲۰۱۲ هم طبیعتاً تاثیر داشته است.

حالا یکی دو کشور شبیه خودمان را نگاه کنیم. آفریقای جنوبی و مکزیک:

و البته مقایسه با کشور در حال پیشرفت هند:

می‌توانید با مراجعه به سایت بانک جهانی بقیه‌ی کشورها را هم مقایسه کنید.

شما را مانند فیلم‌های اصغر فرهادی با پایان باز بدرقه می‌کنم تا خودتان تجزیه و تحلیل کنید... و البته اگر نظر شخصی خودم را ندهم، نمی‌توانیم این نوشته را تمام کنم :) پس اجازه بدهید تحلیل شخصیِ خودم را انجام دهم:

به نظر من وضعیت اقتصادی کشورها به سیاست دولت یا چیزهای خارجی ارتباط زیادی ندارد. این مردم آن کشور هستند که مستقل از دولتی که روی کار باشد، می‌توانند سرنوشت اقتصادی خود را به صورت کلان رقم بزنند.