تیم ملی ایران در رقابتهای جامجهانی ۲۰۱۸ را که یادتان هست؟ در گروه خود سوم شد ولی همه راضی بودیم و کسی غُر نمیزد. چرا؟ چون سطح خود را میدانستیم و با شناختی که از بازیکنها و سطح فوتبال لیگ ایران داشتیم، از اول هم میدانستیم که صعود از گروه برایمان بسیار سخت است. میدانستیم با این سطح از بازیکنان و تمرینات که انجام دادهایم نتیجهی صعود برایمان کمی دور از انتظار است.
پس با منطق و فکر میدانستیم که حقمان را از جام جهانی گرفتهایم و بازیهای خوبی انجام دادهایم. راضی بودیم.
ولی نمیدانم چرا از شرایط اقتصادی اینقدر ناراضی هستیم؟ مگر انتظاری بیشتری از اقتصاد مملکت داریم که غُر میزنیم؟ مگر مملکت را به غیر از مردمان آن میسازند؟ مگر رفتار و کردار خودمان را نمیشناسیم که انتظاری بیش از این داریم؟
در شرایطی این نوشته را مینویسم که دلار در بازار آزاد در نزدیکی ۹هزار تومان است و سکه نزدیک به ۳میلیون و نیم. آیا فکر میکنیم نباید این اوضاع باشد؟ آیا انتظار دیگری از اقتصاد و ثبات اقتصادی کشورمان داریم که این وضع برایمان کم تحمل شده است؟ آیا هنوز هم مثل ۱۰۰سال پیش فکر میکنیم که باید یک نفر آن بالا اوضاع مملکت را درست کند؟ پس نقش تک تک ما در بهبود اوضاع چه میشود؟ اگر به اسلام رجوع کنیم که خدا حرفهایش را برایمان در قرآن زده است(و دیگر نیاز نیست اینجا دوباره تکرار کنیم) و اگر هم فقط صرفا مادی و لیبرالیستی به قضیه نگاه داشته باشیم که فقط کافیست سرگذشت یکی از کشورهای پیشرفته مثل سوئیس، فنلاند یا ژاپن را مطالعه کنیم.
آیا ما زیرساختهای یک اقتصاد سالم را داریم(زیر ساختی که تک تک آجرهای آن-یعنی خود ما مردم باید داشته باشیم)؟ اوضاع الان مملکت را نباید در زمان حال، بلکه بایستی در ۱۰، ۳۰، ۵۰ و حتی ۱۰۰ سال پیش جستجو کرد. ارزش برای ما چه بوده و هست؟ چه کاشتهایم که انتظار برداشت خوب داشته باشیم؟ زمانی همه میخواستیم به شرکت نفت برویم چون آنجا پول بیشتری به شخص ما میداد(منفعت طلبی شخصی). بعد دیدیم بازار واردات بسیار خوب است. پس بدون توجه به تولید داخلی کشورمان هر کس توانست جنس بیخود وارد این مملکت کرد و فروخت و سود کرد و رفت(باز هم منفعت طلبی شخصی).
استاد دانشگاهی که غُر میزند. آیا برای ممکلت خود ارزشی ایجاد کرده است؟ یا فقط به فکر چاپ مقاله ISI و بالا بردن حقوق و درجه خودش بوده و هست؟(منفعت طلبی شخصی)
پزشکی که غُر میزند. آیا برای این مملکت ارزشی ایجاد کرده است؟ یا فقط به فکر گرفتن حداکثر پول از مردمی بوده که به دلیل اوضاع بدجسمانی حاضر بودند هر چند میلیون تومانی بدهند تا فقط بتوانند یک بار دیگر راحت نفس بکشند؟(منفعت طلبی شخصی)
دانشگاهی عزیز آیا واقعا به فکر ماندن و ساختن این مملکت هست؟ یا فقط میخواهد این مملکت پول نفت و منابعش را به او بدهد تا درس بخواند و وقتی آماده شد برود خارج زندگی و کار کنی؟(منفعت طلبی شخصی)
شما مردم عزیز(و خودم)؟ آیا در این چندین دهه سالم زندگی کردهایم؟ آیا مثل همان ژاپنیها زندگی کردهایم؟ آیا مثل کاناداییها زندگی کردهایم؟ اصراف سرلوحهای برای زندگی ما نشده است؟ چرا وقتی یک یخچال عادی و ساده برای زندگی کافی است، حتما بایستی یک سایدبایساید بزرگ بخریم که نصفش رو هم نمیتوانیم پر کنیم؟ آیا این اصراف پول نیست؟ مگر مبل ۷۰میلیون تومانی چقدر ارزش به ما اضافه میکند که این همه پول صرف یک دست مبل میکنیم؟ پولی که شاید سرمایه ۱سال یک بیزینس کوچک با ۲نفر کارمند و برنامه نویس ساده باشد، حتی اگر ضرر کنیم و بعد شرکت را ببندیم؟(منفعت طلبی شخصی) آیا این پولها نمیتوانست و نمیتواند جای بهتری خرج شود؟
مثل دوستی که بگوید چرا اینقدر کیفیت آلبومهای صوتی داخلی کم است، در حالی که خودش تا حالا یک ریال صرف خرید قانونی یک آلبومها نکرده است.
در این سالها اصراف در زمان را چه کنیم؟ چقدر از زمانمان را هدر دادهایم و تلف کردهایم؟ سرانه مطالعه در مملکت ما چقدر است؟ چقدر کتاب خواندهایم که انتظار داریم تصمیمات درستی در زندگی و کار برای جامعه و خودمان اتخاذ کنیم که حالا دلار و سکه در مملکتمان اینطوری نشود؟
در کامپیوتر به ما یاد دادهاند که اگر یک تا چند تا بیت کارشان را درست انجام ندهند، میتوان با روشهای مختلفی جلوی آنها را گرفت. ولی وقتی تعداد این بیتهای مشکل دار زیاد شد، آن وقت است که سیستم عملکرد صحیحی ندارد.
ببخشیدها. ولی اینگار همیشه خواستهایم که عدهای به جای ما کتاب بخوانند و تصمیم بگیرند و دلار را پایین بیاورند و مسکن و سر و سامان بدهند و تورم را تعدیل کنند و جاده بسازند و ما فقط استفاده آن را ببریم. نمیدانم، شاید نفت با ما این کار را کرده است.شاید در یک کلام: آماده خور شدهایم