چند وقت پیش تصمیم گرفتم یکی از بزرگترین تغییرهای زندگیم رو انجام بدم:
ماشین بنزینیام رو فروختم و یه خودروی تمام برقی خریدم (آریزو 5 برقی)
اولش فکر میکردم فقط قراره هزینههام کمتر بشه، ولی الان میفهمم این تجربه خیلی فراتر از «صرفهجویی» بوده ، یک احساس خوب از آیندهست.
یکی از اولین چیزهایی که با ماشین برقی حس میکنی، اینه که چقدر «سادهتر» شده همهچیز.
موتور خودروهای بنزینی پر از قطعاتیه که دائم باید سرویس بشن:
شمع، فیلتر روغن، تسمه تایم، باطری، لنت، اکتان، مکمل سوخت، و دهها جزء ریز و درشت.
ولی ماشین برقی؟ تقریباً هیچکدوم از اینا رو نداره!
هیچ روغنی نیست که عوضش کنی، هیچ تسمهای که پاره بشه، و هیچ نگرانیای از بابت روشننشدن ماشین تو صبحهای سرد. احساس میکنی بالاخره از زیر سایهی تعمیرگاه آزاد شدی 😄

واقعاً یکی از بهترین حسهای ماشین برقی اینه که دیگه لازم نیست دنبال پمپ بنزین بگردی.
نه کارت سوخت، نه صف، نه بوی بنزین.
و مهمتر از اون:
هزینهی شارژش واقعاً باورنکردنیه.
یه شارژ کامل ماشین با ایستگاههای شارژ عمومی فقط حدود ۱۵ هزار تومنه!
یعنی چیزی در حد پول یه بطری نوشابه! در مقایسه با یه باک بنزین، تقریباً رایگانه.
اگر هنوز سوار ماشین برقی نشدی، شاید باور نکنی چقدر شتابش متفاوته.
بهمحض اینکه پات رو روی پدال میذاری، گشتاور موتور بهصورت لحظهای منتقل میشه.
یعنی هیچ تاخیری در حرکت نیست — انگار ماشین از فکر تو فرمان میگیره.
اولین باری که این حس رو تجربه کردم، ناخودآگاه لبخند زدم!
خیلیها فکر میکنن باید هر شب ماشین رو شارژ کنی.
ولی واقعیت اینه که مصرف ماشین برقی تقریباً مثل ماشین بنزینیه! بسته به مسیرها و رفتوآمدت، معمولاً هفتهای یهبار شارژ کامل کافیه. شارژش هم میتونه تو خونه یا ایستگاههای شهری انجام بشه.
یک برنامهریزی کوچیک، و در عوض خلاصی از همه دغدغه های تعمیر و نگهداری و الودگی ها خودروی بنزینی!
به نظرم واقعا ارزشش رو داره!
شاید مهمترین تفاوت ماشین برقی با بنزینی برای من اینه که هر بار رانندگی میکنم، یه حس آرامش درونی دارم.
حس اینکه دارم سهم خودم رو (هرچند کوچیک) برای هوای پاکتر، شهر ساکتتر و آیندهی بهتر انجام میدم.
وقتی شبها ماشین رو به شارژ میزنم و صبح با باتری پر به خیابون میرم،
یه جور حس «زندگی آینده» دارم — سادهتر، تمیزتر، و سبزتر.
خلاصه بگم به نظر من خودروی برقی فقط یه وسیلهی حملونقل نیست، یه سبک زندگیه! سبک زندگی آدمهایی که میخوان باهوشتر، تمیزتر و آگاهتر زندگی کنن! واقعا شبها وقتی بر می گردم خونه و احساس میکنم مثل یک روح توی شهر تردد داشتم و هیچ آلودگی تولید نکردم انگار خستگی کمتری توی بدنم ایجاد شده. تازه فکر می کردم اگر از نظر اخلاقی هم آدم می تونست از صبح تا شب هیچ الودگی، دلخوری و خشمی در خودش یا دیگری به جا نگذاره، چه عالی می شد ...
