اگه شما هم یک وبسایت دارید یا قصد دارید یک سایتی رو راهاندازی کنید، طبیعتا قبل از طراحی قالب اختصاصی سایت، سراغ سایتهای مختلفی که شبیه به شما هستن میرید و از نحوه چیدمان مطالب مختلف در اون سایتها ایده میگیرید و در سایت خودتون بهکار میبرین.
ما هم ۵ سال پیش زمانی که مک نید رو راهاندازی کردیم، همینکار رو کردیم و جالب اینه که «مشکل دقیقا همینجاست»
میشه گفت از ۵ سال پیش که ما وبسایت و کسبوکار خودمون رو راهاندازی کردیم تا الان، تقریبا ۵ بار قالب سایت رو تغییر دادیم و یک قالب جدیدی برای سایتمون طراحی و کدنویسی کردیم. اما به جز آخرین باری که اینکارو کردیم، بقیه دفعات از کلیشهها استفاده کردیم و سایتمون رو مثل بقیه سایتهای «دانلود نرمافزار» که تو ایران و یا خارج از ایران بود طراحی کردیم.
نکته: اگه نمیدونید سایتهای دانلود نرم افزار چه شکلی هستند، یه سری به سایتهای سافت۹۸ یا پیسیدانلود بزنید تا متوجه بشید از چه چیزی دارم صحبت میکنم. (پستهای نرم افزارها به ترتیب بر اساس تاریخ انتشار، پشت سرهم قرار میگیره و صفحه اصلی پُر شده از نرم افزارای مختلف)
قطعا رفتار هر کاربری توی هر سایتی متفاوته و طراحی اون سایت میتونه با توجه به کاربران اون سایت متفاوت باشه. اما باید این نکته رو در نظر بگیریم که سایتها، در دستهبندیهای مختلفی که دارن میتونن رفتار کاربرا رو حدس بزنن و مطابق اون طراحی سایت خودشونو انجام بدن.
حالا حدس زدن رفتار کاربران، کار درستیه؟ معلومه که نه! البته باید بگم که در اول کار (شروع یک وبسایت) کار دیگهای به جز حدس زدن نمیشه انجام داد. (توجه داشته باشید که ما الان در رابطه با فرآیندهای شروع یک وبسایت صحبت نمیکنیم.)
ما با استفاده از سرویسهای مختلف مثل Hotjar و ابزار Event Tracking در گوگل آنالیتیکز، اومدیم رفتار کاربر رو زیر نظر گرفتیم و بعد از سه ماه، تمامی نتایج رو مورد بررسی قرار دادیم. نتایج به ما نشون میداد، زمانی که کاربر وارد سایت میشه (ایجاد یک Lead یا همون سرنخ فروش) تا زمانی که اقدام به دانلود نرم افزار میکنه (انجام یک Action یا همون فروش)، چه فرآیندی رو میگذرونه و کدوم قسمتها براش کاربردیه و کدوم قسمتهارو اصلن نمیبینه!
به این نتیجه رسیدیم که:
۱- ۸۸ درصد کاربران ما زمانی که وارد سایت میشن، اول از همه سراغ سرچ سایت میرن و برنامه، بازی و یا آموزشی که بهدنبال اون هستند رو جستجو میکنند تا به نتیجه برسند.
۲- ۷ درصد از کاربران ما تا وسطای صفحه میان ببینن چه خبره و آیا چیز بدرد بخوری پیدا میکنند؟! (که خب وقتی صفحه اصلی سایت پُر شده از آپدیت نرمافزارهای جدید، محتوایی به چشمشون خاص نمیاد که بخوان روش کلیک کنن)
۳- ۵ درصد کاربران که احتمالا سایت رو خوب نمیشناسن و متوجه نشدن قضیه چیه، تا آخر صفحه اصلی سایت میرن که یه محتوای جذاب پیدا کنن و ببینن اصلا سایت رو درست اومدن یا نه!
اینجا بود که فهمیدیم واقعا ۴ سال داشتیم اشتباه میزدیم و توی صفحه اصلی سایتمون محتوایی رو به کاربر نشون دادیم که زیاد بدرد بخور نبوده پس عملا صفحه اصلی سایت بهغیر از باکس جستجو، برای کاربر ما کاربردی نبوده.
حالا وقت این بود که با خیال راحت، کلیشههارو بریزیم دور و صفحهاصلی سایت رو طبق دیتا بچینیم. برای همین مراجعه کردیم به keywordهای مختلفی که از طریق اون کاربران از موتورهای جستجو (مثل گوگل) وارد سایت میشدند و همینطور بیشترین کلماتی که کاربران توی موتورهای جستوجو و باکس جستجو سایت سرچ میکردند، چه چیزهایی بودند.
بعد از بررسیهای مختلف و جستجو توی کلماتی که کاربران سرچ میکنند، به این نتیجه رسیدیم که اکثر کاربران مک (چه قدیمی و چه جدید) دوست دارند بدونند برنامههای ضروری که باید رو سیستمشون نصب باشه چی هست. همینطور متوجه شدیم که خیلی از کاربران مک، بازی دوست دارند (چون متاسفانه توی مک خیلی هم بازیهای جذابی نداریم :)) ) و تنها چیزی که بخاطرش تا وسط صفحه میان اینه که ببینن این سایت، بازیهای درست حسابی برای مک داره یا نه.
با توجه به اطلاعاتی که بالا بهش اشاره کردم و در واقع بهدست آورده بودیم، رفتیم سراغ طراحی و بعد از باکس جستجو، تو چشمترین باکس ممکن رو اختصاص دادیم به «دانلود برنامههای ضروری مک» و قسمت بعدی رو اختصاص دادیم به بازیهایی که برای سیستمعامل macOS و iOS وجود داره.
زمانی که مشغول به طراحی قالب جدید وبسایت بودیم، خیلی از کسایی که ازشون نظر میپرسیدم، همه تعجب میکردن که چرا داریم ساختارشکنی میکنیم و میگفتن که کاربر به این نوع سایتها عادت نداره و ...
ولی نکته جالبش اینجا بود که بعد از پیادهسازی نسخه جدید سایت، دیتا به ما نشون داد که نه تنها آمار بازدیدهای ما کاهش پیدا نکرد، بلکه باعث شد کاربران توی صفحه اصلی، دقیقا اون چیزی رو پیدا کنند که میخوان و میزان گردش کاربر در سایت (page views per visit) به شدت افزایش پیدا کرد.
مسئلهای که در بالا بهش پرداختم و مراحل رفع این مسئله رو توضیح دادم، فقط یک مثال بود برای شمایی که وبسایت و کسبوکار خودتون رو دارید و درگیر سنتها و ساختارها شدید! یکبار برای همیشه بیاید از یک زاویه دیگه (یا به قول خارجیا Out of the box) به قضیه نگاه کنید و ببینید آیا اون چیزی که تو صفحه اصلی وبسایت و یا وباپلیکیشنتون دارید، همون چیزی هست که کاربر میخواد؟ یا نه؟
حتما از ابزارهای مختلفی مثل ابزارهایی که در بالا بهش اشاره کردم استفاده کنید تا اطلاعات خیلی خوبی از کاربران خودتون بدست بیارید و بتونید بهتر تصمیم بگیرید، نه صرفا برای اینکه صفحه اصلی سایت و یا وباپلیکیشن خودتون رو چطوری بچینید، بلکه برای تک تک جاهایی که نظر کاربر مهم هست، میتونید از این دیتاها استفاده کنید تا تجربه کاربری بهتری رو خلق کنید.
اگر شما هم تجربه مشابهی داشتید یا از ابزارهای دیگهای برای جمعآوری دیتای کاربرانتون استفاده میکنید، حتما با من به اشتراک بگذارید تا باهم بیشتر یاد بگیریم.