امروز داشتم به کتابی که دو ماه پیش خونده بودم فکر میکردم و اینکه چقدر مطالب این کتاب در دنیای کاری من به وضوح دیده میشه. کتاب The Five Dysfunctions of a Team (پنج دشمن کار تیمی) نوشته پاتريك لنچيوني که در خصوص کارهای تیم ورک بسیار مفید و با ارزشه.
در این کتاب در مورد مشکلات یک شرکت به نام "دی تی" که داراي قويترين و گرانترين كادر مديريت ممكنه، به طوري كه همه سازمانهاي تازه كار حسرت چنين شركتي را دارن، اما اين وضعيت مربوط به دو سال قبل بود. شرکت در طی این دوسال برخی از نیروهای کارآمد خودشو از دست میده و با مشکلات زیادی روبرو میشه. تا اینکه هیئت مدیره تصمیم میگیره که مدیرعامل رو به سمت پایین تری تنزل بده و با وجود مخالفت ها ولی این کار انجام میشه. بعد از 3 هفته "کاترین" به عنوان مدیر اجرایی شرکت استخدام میشه. دو هفته پس از شروع كار اين مدير جديد نگراني هاي شركت شروع شد. دلواپسي شركت به خاطر اين بود كه تقريباً او در آن مدت هيچ اقدامي نكرد . همه وقت او صرف ديدار از كارگاه ها، گفت وگو با كادر ستادي و مشاهده و دقت در امور و شركت در جلسات و گفتگو با تك تك كساني كه مستقيماً با او كار مي كردند، ميشد.
كاركنان شركت مديران را “ستاد” نامیده بودند و هيچ كس آنها را تيم نمي دانست چرا كه بين آنها تنش و فشار عصبي وجود داشت و توانايي تصميم گيري نداشتند. با اينكه در جمع و به صورت تيمي بسيار نامطلوب بودند، اما به صورت جدا و تك تك انسان هايي معقول و موجه بودند.
کارتین پس از بررسيهاي مفصل به اين نتيجه میرسه که درد و مشكل واقعي شركت در 5 مورد خلاصه میشه.
فراموش نکنین که كار تيمي اصيل و واقعي در بيشتر سازمانها همچنان گريزپا و دست نيافتنی ست. و سازمانها به اين علت در كار تيمي شكست ميخورند كه ناآگاهانه در پنج دام طبيعي اما خطرناك ميغلتند.