سلام آقای تی
میبخشی، مصدع اوقات شدم. شرمنده دو دقیقه آمده بودی قضای حاجت، زدیم حریم شخصیات را از بیخ و بن ترکاندیم!
ما آدمها عجیبیم. بین این همه نوشیدنی جورواجور، میل داریم حتما پیشاب تو را بنوشیم! هر فکری در موردمان کنی، حق داری.
آقای تی، تو برایم نماد تنهایی هستی، آدمهای تنها سراغ تو میآیند.
آدمها وقتی باهم باشند، چایِ یکنفره درست نمیکنند. چای را دَم میکنند و با هم مینوشند. تو برای اوقات تنهایی آدمها طراحی شدی!
میدانی آقای تی، رابطهی ما آدمها با تنهایی کمی عجیب است. تنهایی به ما نزدیک و از ما دور است. ما گاه از تنهایی گریزانیم و گاه به تنهایی پناه میبریم.
تنهایی، بازتاب رابطهای است که با خودمان و با دیگران داریم!
گاهی نمیخواهیم تنها باشیم، چون تاب مواجه با خودمان را نداریم. آدمی که با کار یا مهمانی یا دوستانش سرگرم است، کمتر مجبور است خودش را تحمل کند.
گاهی به تنهایی پناه میآوریم چون تاب همجواری با دیگران را نداریم. یا شاید خودمان را در کنار دیگران نمیتوانیم تحمل کنیم.
ما آدمها به ندرت نگاه درستی به تنهایی داریم. اندازهی تنهایی را هم مثل خیلی چیزهای دیگر نگه نمیداریم.
شرمنده، گرچه چهرهات محظوظ به نظر میرسد، اما انصاف نبود دو دقیقه آمده بودی بش..ی چرندیات فلسفی تحویلت دهم.
آقای تی، ما از تو تنهاتریم!
به همین دلیل است که موقع قضای حاجت هم دست از سرت بر نمیداریم.