اسکاندیناوی تا نیمه سده یازدهم میلادی، زمانی که مبلغان مسیحی آنگلوساکسون همراه با مهاجمان وایکینگ از انگلستان بازگشتند تا مسیحیت را تبلیغ کنند، از سیطره مسیحیت بر کنار مانده بود.
این مبلغان دانش معماری مسیحی را هم با خود آوردند و به زودی کلیساهایی کوچک و ساده با ترکیبی از معماری انگلیسی و معماری بومی آن مناطق بر پا کردند.
این کلیساها اغلب چوبی و بی پنجره بود. نام کلیساها (Stave churches) از نام تیرچوبی که در زبان منطقه شمال stafr خوانده می شد گرفته شده، هر چند ساخت این کلیساها روزگاری در سراسر اروپای شمالی رایج بوده، امروز بیشتر نمونه های بازمانده آن در نروژ دیده می شد، مانند کلیساسس در ارنس.
ساختمان کوچک و تاریک با ستون های استوانه ای و طاق های نیم دایره ای و حکاکی ها و تندیس هایی بر بسیاری از دیواره های داخلی اش که عمدتا یادآور الگوهای کلتی هستند، ملغمه ای است از عنصرهای هنری کلتی و وایکینگی و معماری رمانسک.
کلیساهای گوتیک با برج های بلند افراشته و تزئینات بسیار ریز و پر جزئیات، عالی ترین تجلیی مسیحت در معماری هستند. آن ها پیوند خدا، بشر و طبیعت را بازنمایی می کنند و سازواری میان نمادگرایی، ساختار کارآمد و مقیاس این بناها مشخصه بارز آنهاست.
از بیرون برج ها و نوک های تیز تزئینات الگوی ضد نور پیچیده ای در زمینه آسمان پدید آورده اند؛ گویی به سوی آسمان سرگشیده اند. اندرونی فراخ و فاخر نیز با نوری ملایم یا رنگی که ازمیان آبگینه های رنگی می تابد، به همان اندازه ماورائی است.
این از دستاوردی فنی سده دوازدهم بود که معماری کلیسا را از سنگینی شیوه رمانسک به سبکی و اعتدال شیوه گوتیک ارتقا داد. تحول اساسی در تغییر دیوارها از ضخیم به نازک بود؛ وزن سقف ها و برج ها حالا به زمین منتقل می شد.
شیوه گوتیک در اروپا از سال 1140 با احداث جایگاه گروه کر تازه صومعه سن دنی (Saint Denis) در نزدیکی پاریس سرچشمه گرفت. معماری انقلابی بنا زیر نظر ابوت سوژه انجام گرفت.
معماری گمنام بنا را با قوس های تیزه دار و پنجره های عظیم با شیشه های رنگی و طاق سنگی پهناور تغییر شکل داد. پیش از این، این قبیل ولخرجی ها برای معماری مسیحی نوعی زرق و برق بی مورد و خود نمایانه تلقی می شد. اما سوژه در تفسیر خود از انجیل، کلیسا را تجسم و تجلی جلال و جبروت خدا می دانست.
او به کارگزارانش دستور داد که کلیسا در نورهای رنگارنگ غرق شود تا درخششی به دست آید. قوس ها نیز نوک هایی رو به عرش آسمان داشته باشند و نوع دیگری از طاق فراهم آورند.
این آمیزه نگرش روحانی و دانش مهندسی به دیگر کلیساها هم سرایت کرد. نخستین کلیسای گوتیک، شرتر با سنگ آهک و سقفی از مس ساخته شد.
این بنا که با پشت بند معلق عظیم نگه داشته شده، دو منار رو به روی هم دارد و نقشه ای چلیپا شکل و ناوی فراخ و در جبهه نمای آن صد ها تندیس را شخصیت های داستان های انجیل حجاری شده است.
ابداع معمارانه کلیسای سن دنی به سرعت در نقاط دیگر گسترش می یافت، اما برخی کشورها زودتر از باقی آن را پذیرا شدند. آلمان محتاطانه با آن برخورد کرد، اما فرانسه مشتاق و بلند پرواز بود و معماری گوتیک را پیش از همه در معماری مذهبی اش وارد کرد.
پس از سن دنی، نخستین کلیسایی که از طاق های تیزه دار استفاده کرد، کلیسای سن اتن در کن بود. (البته کلیسای جامع دورهام در انگلستان پیش از آن در حدود 1090 ساخته شد).
با کشف دوباره هندسه اقلیدسی در سده دوازدهم، نخستین کلیساهای گوتیک نوعی وحدت فضایی و تناسب را به دست آوردند. آنچه نقشه این بناها و دیوارنگارها را چنان دقیق و منسجم می ساخت؛ نظامی که در آن زمان بر طراحی ها و نقشه ها حاکم بود، دقیق تر شد و در نتیجه ساختمان ها نیز دقت بیشتری یافتند.
پشت بندهای معلق فشار رو به خارج ناشی از دیوارها و سقف های بلند را خنثی می کردند و طاق های مدور نیز بدل به طاق های نوک تیز شدند که هم وزن بیشتری را تاب می آوردند و هم با اشاره به سمت آسمان، بر تمایلات علوی تاکید داشتند.
جوامع مذهبی، به ویژه در فرانسه، مهد معماری گوتیک، به معماری خود بسیار مفتخر بودند. آن هاول فراوان به پای ساخت کلیساها ریختند و معماران متخصص برای ساخت آنها از شهری به شهر دیگر سفر می کردند.
کلیسای سن شپل در پاریس بدین منظور که حیرت انگیز ترین کلیسای اروپا باشد، ساخته شد. این کلیسا محلی برای نگهداری اثرالشریف هم بود. از جمله آنچه تصور می شود بخشی از تاج خار عیسی مسیح باشد و نمونه ای برای سبک موسوم به ریونو (Rayonnant) ریونو (تابش) با حالتی نیمه گوتیک ملهم از شیوه معماری فرانسه است.
در استفاده از پنجره رز یا کاترین با توری کاری در دیوارهای کلیسا تشخیص می یابد. دیوارهای کلیسای سن شپل سراسر با پنجره هایی با شیشه نقشینه های رنگارنگ و بسیار زیبا ساخته شده که تنها با ستون هایی منقوش در میانشان از یکدیگر جدا شده اند.
در همان نزدیکی کلیسای نتردام که ساخت آن در 1163 آغاز شد قرار گرفته که نصب پشت بند معلق چاره اندیشی ثانویه ای بود برای پشتیبانی از سقف و دیوارهای باریکش.
طی سالیان دراز معماران بسیاری در ساخت و مرمت این بنا سهم داشته اند، از جمله شماری از معماران که در سده سیزدهم در کار برافراشتن پنجره رز مشهور نتردام مساهمت داشته اند.
گوتیک در انگلستان همان طور که می توان در پشت بند های معلق، طاق ها، پنجره های بزرگ رز، منارهای مخروطی نوک تیز و قوس های تیزه دارش دید. با این همه موقعیت جغرافیایی بریتانیا و در دل جزیره بودنش سبب شد معماری اش در برخی جنبه ها همچنان منحصر به فرد بماند.
کارگران و بناها همچنان که در دوره رواج رمانسک چنین کردند، معماری گوتیک را نیز از فرانسه به انگلیس بردند؛ جایی که معماری گوتیک به سه شاخه تقسیم شد: انگلیسی اولیه – آراسته یا مزین و قائم یا عمودی.
نمونه مهم گوتیک انگلیسی اولیه را می توان در کلیسای جامع کنتربری (Canterbury) مشاهده کرد که پس از آتش سوزی در 1174 به سبک گوتیک بازسازی شد.
کلیسای جامع سالزبری (Salisbury) که جبهه غربی آن بر خلاف همتایان فرانسوی اش در عین سادگی ساده و صاف است نمونه دیگری از همین سبک است.
از دیگر نمونه های این سبک می توان به صومعه وست مینستر (Westminster Abbey) اشاره کرد که در 1245 و 1269 به طور گسترده ای بازسازی شد.
در اواخر سده دوازدهم نمازخانه گالیله (Galilee) در درون کلیسای جامع دورهام با ستون هایی باریک که قوس هایی بسیار آراسته را پشتیبانی می کنند ساخته شد.
معماری اراسته یا مزین، که هندسی و منحنی نیز خوانده می شود، از گوتیک اولیه قدری سبک بارتر است. این سبک پنجره هایی بسیار آراسته و پر زرق و برق دارد که با جرز (بخش بندی سنگی عمومی) که معمولا دارای طرح چهار برگ و سه برگ (شبدری) هستند، به هم چفت شده اند.
ازدیاد پشت بندهای معلق، فضای داخلی بازتر و بلندتر، ستون های باریک تر، پنجره های بزرگ تر و تزئینات بیشتر فراهم می آورد. طاق ها سبک تر شده اند و با ایجاد شبکه و شاخه های کوتاه و شاخه های بلند در آن ها طرح هایی استادانه در طاق ها ایجاد شده، مانند طاق کلیسای جامع لینکلن، کلیسای جامع اگزتر، کلیسای جامع ولز و کلیسای جامع بریستول که رفته رفته مقدمات ایجاد طاق بادزنی را، در دهه 1350 در سقف کلیسای جامع گلاستر، فراهم کرد.
ویژگی برجسته گوتیک قائم یا عمودی، تاکیدش بر خطوط عمودی است، خصوصا در جداره شیشه پنجره ها. در این سبک طاق بادزنی هم به اوج می رسد؛ نمونه ارزشمند آن را می توان در کالج سلطنتی کمبریج و نمازخانه هنری هفتم در مجموعه دیر وست مینستر دید.
طی سده سیزدهم معماری گوتیک جسورتر و منسجم تر شد. سادگی و پالودگی قوس ها، طاق ها و پشت بندهای معلق به معماران اجازه می داد نقشه هایی پیچیده تر طراحی کنند و کلیسایی وسیع تر با پنجره هایی بزرگ تر، تزئینات بیشتر با توری کاری ها و شیشه های منقوش بیشتر بسازند.
در فرانسه پس از فروریختن کلیسای جامع بووه در 1284، با سقفی به ارتفاع 48 متر که بی سابقه بود. معماران کمتر بر ابعاد و بیشتر بر پالودگی تزئینات تمرکز کردند.
از سده چهاردهم ریونو جای خود را به شیوه شعله سان داد که نامش را از مبالغه در توری کاری های شعله سان گرفته است. برج ها، قاب بندی ها و پنجره ها پیچیده تر شدند و ستون ها باریکتر.
کلیسای سن دنی بازسازی شد و نمای کلیساهای نتردام و شرتر به طور گسترده تزئین شدند. در آن سوی فرانسه جایگاه کر بزرگ کلیسای جامع کلن بهترین نمونه آلمانی سبک ریونو است، در حالی که کلیسای آنتوژ در بلژیک که ساخت آن در 1521 به پایان رسید با شیشه نقشینه های بزرگش یکی از نمونه های متاخر گوتیک به شمار می رود.