اتو وانگر استاد معماری آکادمی هنرهای زیبا وین، در آغاز از طرفداران معماری نئوکلاسیک بود و رفته رفته نظریات معماری مدرن را پذیرا شد.
او از سال 1894 تا 1910 پل ها و ایستگاه های متروی وین را طراحی کرد. ور.دی هندسی و مقاوم ایستگاه متروی کارلزپلاتز بدنه فولادی و نمای مرمرین و به رنگ های سبز و سفید و طلایی است.
دانشجوی واگنر، یوزف ماریا اولبریش سردسته معماران مکتب جدایی وین بود و برای طراحی بنای نمایشگاه دائمی تشکل برگزیده شد.
تالار تقریبا بر اساس شیوه مکینتاش، ساده است و دارای اشکالراست گوشه سفید و بزرگ که با گنبدی پوشیده از ورقته های به شکل گل از جنس فلز طلایی ساخته شده است.
بنا تحسین فراوانی برانگیخت و پس از آن، از اولبریش برای همکاری در طراحی ساختمان مشهور انجمن هنرمندان دارمشتات در هسه آلمان دعوت شد.
در ابتدای شده بیستم، هم زمان در اروپا و آمریکا پدیدار شد، هر چند نمی توان به این سادگی درباره این اصطلاح و زمان پیدایش آن نظر قطعی داد.
از اواخر سده 19 کوشش هایی برای تطبیق فناوری های تازه با معماری جدید برای استقبال از دوران جدید انجام گرفته بود؛ از آن جمله آسمان خراش ها بودند، نمادهایی از معماری مدرن که از 1880 میلادی در آمریکا پدیدار شدند.
مدرنیسم بیش از آنکه شیوه ای در معماری باشد نگاهی فلسفی است؛ رویکردی تحلیلی که طبق آن کارکرد بنا صورت را بر آن تحمیل می کند.
مدرنیسم تزئینات و اسالیب تاریخی را مردود دانسته و بهره منطقی از مواد و مصالح جدید مانند فولاد، آلومینیم، بتن و شیشه را در ابعادی وسیع مقبول می شمرد.
وقوع جنگ جهانی اول وقفه ای در جریان پیشرفت های مدرنیسم ایجاد کرد و اگر چه تعدادی از بناهای مدرن پیش از 1914 ساخته شده بودند، اما موتور جنبش مدرنیسم در واقع پس از 1918 به حرکت افتاد. روی هم رفته مدرنیسم دگرگونی ژرفی در جهان معماری ایجاد کرد.
در سال 1898، انقلابی انگلیسی، ابنزر هاروارد شهری آرمانی تعریف کرد که در آن شهروندان در هماهنگی با طبیعت میزیستند.
بر این اساس جنبش شهر باغ به وقوع پیوست روشی در شهرسازی که بر ساخت شهرهایی با حومه و ییلاق در حاشیه شهرها متمرکز بود و به طبقات کارمند جایگزینی سالم برای شهرهای شلوغ ارائه میداد.
ایده هاروارد شهرهایی با نقشه مرکزی بود با بولوارهایی که از مرکز در امتداد پارک ها و محوطه ها به اطراف شهر کشیده شده اند و حیاط هایی سرسبز و زیبا برای هر خانه.
هرگاه شهری از جمعیت اشباع شد می بایست شهری دیگر ساخته شود و جمعیت به خوشه های جمعیتی سایر نقاط کشور منتقل شوند. این شهرها سپس با راه آهن و جاده به یکدیگر مرتبط می شدند.
آسمان خراش ها بیش از هر ساختار دیگری نشان می دهند گونه فضا هدف و مصالح بر طراحی بنا اثر می گذارد. تا اینجا برج ها و مناره کلیساها الزاما بر دیوارهای حمال ستبر و پشت بندها تکیه داشت.
آزادی و میل به ایجاد ساختمان های بلند در این دوران برآیندی از چندین عامل بود: ارزش بالای زمین در شهر، استفاده از فولاد در بدنه ساختمان ها و توسعه بالابرهای مدرن.
نخستین فرصت مهم برای استفاده از اختراعات جدید در شیکاگو پس از آتش سوزی در 1871 که بازسازی اش دهه ها طول کشید – دست داد.
خانه ده طبقه ویلیام لو بارن جنی به نام خانه ایمن اولین ساختمانی که اسکلت آن از فولاد نسوز ساخته شده بود آغاز انقلابی بود که هم افق شهر شیکاگو هم معماری مدرن را تغییر داد.
هر چه ساختمان ها بلندتر می شدند، شیوه طراحی های خطی شهر برای تامین نور و هوای تازه سطح خیابان هم بیشتر پیشرفت می کرد.
لوئیس سالیوان که به عنوان پدر معماری مدرن آمریکا شناخته می شود به همراه دستیارانش دانکمار آدلر در 1889 ساختمان ده طبقه تالار کنفرانس شیکاگو را طراحی کردند.
از آنجایی که شیکاگو زمینی باتلاقی دارد و احتمال نشست ساختمان وجود داشت آدلر تیر چوبی و تیرآهن در ساختمان تعبیه کرد که ساختمان در آب شناور بماند.
آن ها در سال 1894 برای ساختمان بورس شیکاگو صندوق هوایی ساختند که آب را از پی ساختمان به بیرون پمپ کند. این الگویی برای دیگر ساختمان های بلند امریکا شد
البته تزئینات کاملا هم حذف نشده بود، ساختمان ده طبقه اسکلت فولادی آدلر و سالیوان در سنت لوییس با گچ بری ها و کتیبه ها آراسته شده و ساختمان 16 طبقه شان در بوفالو با سفال پوشانده شده بود.
اصطلاح مکتب معماری شیکاگو ساخته شده است تا موفقیت معماران شیکاگو از جمله ویلیام له بارن جنی را در بازسازی شیکاگو پس از آتش سوزی گسترده اش در 1871 و شهرت این شهر را به عنوان محل تولد معماری مدرن توصیف کند.
نام اشخاصی چون ویلیام هلابرد، مارتین روچ و ... از نخستین کسانی بودند که فناوری های نوین به ویژه اسکلت فولادی را در ساخت بنا پذیرفتند با مکتب شیکاگو آمیخته است.
مکتب معماری شیکاگو گروهی منسجم نبودند که با اساس نامه ای مدون با یکدیگر پیوند داشته باشند، هیچ یک از آن ها سبکی مختص خود در معماری تدوین نکردند، اما ساختمان های هر یک از آن ها یگانه و منحصر به فرد بود و بعضا از اختراع طراحانش در ساخت مصالح بهره داشت.
تمام این پیش روان زیر عنوان مکتب معماری شیکاگو نخستین شناخته می شوند. پس از جنگ جهانی دوم مکتب شیکاگو دومی هم شکل گرفت.