ویرگول
ورودثبت نام
متین یوسفی
متین یوسفی
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

تا کجا، علی؟

داستان لغو شدن برنامۀ سحر حامد کاشانی و پیام‌هایی که ایشان در اینستاگرامشان گذاشتند، چند روز پیش نقل محافل توییتری بود. البته نارضایتی‌ها صرف لغو شدن برنامه نبود، بلکه جهت اصلی آن علت لغو آن بود.

استوری جنجال‌ساز حجت‌الاسلام کاشانی. این استوری چند ساعت بعد با استوری دیگری که استعفای ایشان را مصداق «جهاد تبیین» می‌خواند سروصدای زیادی درست کرد.
استوری جنجال‌ساز حجت‌الاسلام کاشانی. این استوری چند ساعت بعد با استوری دیگری که استعفای ایشان را مصداق «جهاد تبیین» می‌خواند سروصدای زیادی درست کرد.


عده‌ای بر غربت اهل بیت افسوس خوردند، عده‌ای مدح امیرالمؤمنین گفتند و عده‌ای هم خواهر و مادر صدا‌وسیما را مورد عنایت کلامی قرار دادند. ولی مطمئنم در ذهن همه یک سوال بود:«چرا؟». این بود که دو شب پیش که توفیق استفاده از منبر حاج‌آقا در جلسۀ بضه‌ را داشتم، زمانی که ایشان اشاراه‌ای غیرمستقیم به این ماجرا کرد و جواب این «چرا»ی منحوس را داد، میان گریۀ اهل مجلس توییت زدم و قول دادم که ماجرا را بنویسم.

حاج‌آقا خیلی مختصر اشاره کردند، من هم طولانی‌اش نمی‌کنم. گفتند:

«کجا گفته‌اند فضائل امیرالمؤمنین صلوات الله علیه اندازه دارد که شما برای آن اندازه تعیین می‌کنید؟
اگر دیوانه‌ای پیدا کردید که گفت فضائل بگو و تبعیّت نکن، به او انتقاد کنید. اما کسی که فضیلت می‌گوید نمی‌گوید تبعیّت نکن که این‌ها را مقابل یکدیگر قرار بدهیم.
یک روایت پیدا کنید که بگوید فضیلت تا اینجا کافی است، چون فضیلت‌گویی باعثِ حب می‌شود و حب عملِ قلبیِ راجح است، اصلاً انتها ندارد، و اتفاقاً کسی که محباست، علامت حبّ او تبعیّت است، «إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی»، چرا می‌خواهی جلوی این را بگیری که می‌گویی کافی است.»

بعد هم شروع به ذکر فضیلت کردند. مثل اینکه محل دعوا این بوده که اهل سیما گفتند که دیگر به فضائل نپردازیم در عوض به ولایت و تبعیت پرداخته شود و بس است هرچه به کرامات و مقامات امیرالمؤمنین پرداخته شده. شاید علت این تغییر ذائقۀ سیمایی‌ها این بوده که می‌خواستند پیرامون فضائل امیرالمؤمنین صحبت نشود که مثلاً حفظ وحدت کرده باشند. شاید حاج‌آقا کاشانی می‌خواستند، خودمانی بگویم، فضائل دراماتیک امام علی را نقل کنند. و با توجه به شناختی که از ایشان دارم برای این فضائل هم گشته بودند سند قوی و بعضاً از منابع موثق اهل سنت پیدا کرده بودند.

حاج‌آقا عادت دراند کلی کتاب با خودشان بالای منبر می‌برند.
حاج‌آقا عادت دراند کلی کتاب با خودشان بالای منبر می‌برند.

گفتم فضائل دارماتیک. منظورم فضائلی بود که در لحظه شاید با عقل جور در نیاد. مثل بلند کردن در خیبری که چهل نفر مرد ورزیده با هم نمی‌توانستند بلندش کنند. مثل به عقب برگشتن خورشید تا حضرت نمازشان را بخوانند. مثل «لاسیف الا ذوالفقار و لا فتى الا على» گفتن جبرئیل. مثل تنها جنگیدن حضرت با پنجاه نفر. اگر این‌ها را می‌شنویم و شک می‌کنیم به درستی‌شان که اشکالی ندارد، بالأخره شک کردن به درستی چیزی که با عقل جور در نمی‌آید شرط عقل است. اما اگر در دلمان انکارشان می‌کنیم، اگر در گوشه‌ای خلوت و تاریک از دلمان صدای پچ‌پچ مخالفت می‌پیچد، باید فکری به حال خودمان بکنیم. این مخالفت یعنی در ناخودآگاهمان عقل را اصل گذاشتیم و وحی را فرع، یعنی اگر حدیثی با عقل جور در نیامد ولی ثابت شد حدیث پیامبر است، حتماً ملا اشتباه می‌کند. این مخالفت یعنی اگر آیه‌ای از قرآن با عقل جور در نیامد، حتماً قرآن تحریف شده. این مخالفت یعنی، از اول مسلمان نبوده‌ایم، ادای مسلمانان را در آوردیم. اسلام نیاوردیم بلکه اسلام را آوردیم شخصی‌سازی‌اش کنیم. اگر آیات برائت باعث می‌شود نسبت به مهربانی خدا شک کنیم، اگر به نظرمان بعید است زیارت عاشورا با این حجم از نفرت‌پراکنی کلام معصوم باشد، یعنی مکتب فکری شیعه را نمی‌شناسیم. تا دیر نشده فکری به حال خود بکنیم...

نقاشی امیرالمؤمنین در حالی که در خیبر را بلند کرده‌اند.
نقاشی امیرالمؤمنین در حالی که در خیبر را بلند کرده‌اند.


صداوسیماحامد کاشانیامیرالمؤمنینامام علیتوییتر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید