برآورده کردن نیازهای اولیه ی افراد مستمند، از جمله غذا و پوشاک عملی است نیکو و پسندیده و حتما نزد خداوند دارای اجر است و آثار اجتماعی مثبتی نیز به همراه خواهد داشت.
کسی که نیاز غذایی یک مستمند را برآورده میکند نه فقط به او، که به جامعه و سلامت روانی و امنیت جامعه خویش کمک کرده است و از این رو باید دست هرکسی را که چنین کار خیر و خداپسندانه ای انجام میدهد بوسید.
اما مساله این است که آن فرد مستمند حداکثر تا 6 ساعت دیگر دوام می آورد و دوباره گرسنه میشود. علاوه براین، او به مسکن و سرپناه، به دارو، درمان، بهداشت و پیش گیری هم نیاز دارد؛ و همچنین به آموزش و فرهنگ و حال خوب. اینها همه نیازهای اوست. اسمش هرم مازلو است یا شئونات انسانی فرقی نمیکند؛ هرچه هست نیاز است؛ نیاز.
خیرین هوشمند آنهایی هستند که تامین غذا برایشان هدف اصلی نیست بلکه هدفی است استراتژیک. در پی تامین غذا باید شرایطی را فراهم کرد که پس از دوره ای کوتاه مدت، آن فرد نیازمند خودش بتواند غذا و سایر نیازهایش را تامین کند.
این مهم با نگاهی هوشمندانه محقق خواهد شد. اگر خیرین بتوانند جامعه هدف خود را توانمند کنند تا جایی که آنها بتوانند در یک شغل مناسب کسب درآمد کنند، گام بزرگی برداشته اند.
این راه پرچالش است. انرژی زیادی میطلبد و به برنامه ریزی استراتژیک نیاز دارد. با تشکیل اتاقهای فکر و مشورت با صاحبان مشاغل و کسب و کارها و افراد موفق و مدیران باسابقه میتوان این راه را پیمود و دست آوردهایش را دید.
بسیاری از آنهایی که تقاضای شغل دارند همین مستمندانی هستند که خیرین نیازهای اولیه آنها را تامین میکنند. لذا این حرکت خودجوش مردمی در توانمندسازی منجر به شغل، چیزی فراتر از کمک به مستمندان است. حرکتی است که میتواند جامعه را متحول کند.