سوال بسیار ساده و صریح است. چرا باید تاریخ علم را بیاموزیم وقتی میدانیم در مرحلهای از شکوفایی علم و تکنولوژی قرار داریم و ایدههای نقضشده دیگر به دردمان نمیخورد؟
به همان دلیل که «تاریخ بشر» را میخوانیم تا بدانیم این سطح از آرامش و امنیت در جهان در طول تاریخ بیسابقهست و جنگ جهانی سوم چندان هم دور از ذهن نیست.
به همان دلیل که «تاریخ انقلاب» را میخوانیم تا بدانیم آزادی امری پایدار و همیشگی نیست.
به همان دلیل که «تاریخ زمین» را میخوانیم تا بدانیم زندگی بشر میتواند در یک آن مانند زندگی دایناسورها از بین برود و زندگیای که فکر میکنیم حق مسلم ماست را از دست بدهیم.
تاریخ علم را میخوانیم چون بهتر است زیاد به علمی که داریم غره نشویم. چون ایدههایی که روزگاری بزرگترین زمان خود بودند، در این روزگار در جعبه خرافات نگهداری میشوند.
شک نداریم در آینده به علمی که ما داریم خواهند خندید، همانطور که ما به ایدههای زمین مرکزی و عناصرچهارگانه میخندیم. (البته خندیدن اینجا استعاره از به سخره گرفتن نیست)
علم تاریخ را میخوانیم تا بتوانیم طعم فروتنی را بچشیم و با تمام قدرت ادامه دهیم. مسیر علم مسیری بیپایان است.