مهدیس نصراله‌زاده
مهدیس نصراله‌زاده
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

چگونه هرکاری را شروع کنیم؟

چگونه هرکاری را شروع کنیم؟
چگونه هرکاری را شروع کنیم؟

انگیزه بعد از عمل می‌آید. این جمله در خود چندین مفهوم دارد؛ مفید بودن، اجتماعی بودن، عمل، هدف و انگیزه. حقیقتا چند روزیست که به این جمله رسیده‌ام و در ادامه قرار است تجربه‌ و نظر خودم را برایتان بنویسم که انگیزه‌اش را از همین جمله گرفته‌ام.

انسان به مفید بودن و احساس متعلق بودن نیاز دارد چون یک موجود اجتماعی است. از اجتماعی بودن منظور این نیست که انسان به تنهایی نیازی ندارد و تنهایی مضر است. بلکه از دیدگاه من بدین معناست که زندگی بدون دیگران بسیار سخت و چالش‌برانگیز خواهد بود. این را از فردی می‌خوانید که اکثر اوقات خود را به تنهایی می‌گذراند. مفهوم تنهایی و اجتماعی‌بودن دو مقوله بلندی هستند که به موشکافی دقیق توسط هر کدام‌مان نیاز دارد تا مفهوم زندگی کمی برایمان روشن‌تر شود. این موضوعات را برای بعد واگذار می‌کنم.

این موضوع را مطرح کردم چون اغلب اوقات ما کارهایی را انجام نمی‌دهیم که نیاز است انجام دهیم و برای خودمان و دیگران مفید است. تاریخ تکامل ذهن انسان می‌تواند تا حدودی چرایی این موضوع را روشن کند. پس اگر کارهای مفید انجام نمی‌دهیم، پس حس مفید بودن را تجربه نمی‌کنیم و اگر حس مفید بودن را تجربه نکنیم، خود را به جامعه و انسان‌های دیگر متعلق نمی‌دانیم.

کمال‌گرایی و ارتباط آن با دنیای مدرن

شاید به نظرتان کمی خشن باشد اما ما نسل بردگان کمال‌گرایی هستیم. روزانه اسیر تصاویر پر زرق و برق، کامل، یکتا و عالی از زندگی دیگران می‌شویم. انسان‌هایی می‌بینیم که هیچ مشکلی در فیزیک و روان خود ندارند. روزانه ورزش می‌کنند و کتابخانه‌شان مملو از کتاب‌های خوانده‌شده بسیاری است. در تصاویر خود می‌خندند و روابط اجتماعی و عاطفی‌شان در مرحله بسیار خوبی قرار دارد. به طور خلاصه زندگی‌شان عالی و عاری از هر نوع کدورتی است. اما ایا حقیقت اینست؟

کمال‌گرایی و شبکه‌های اجتماعی
کمال‌گرایی و شبکه‌های اجتماعی

احتمالا درست حدس زدید که به چه موضوعی اشاره می‌کنم؛ شبکه‌های اجتماعی. شبکه‌هایی که در عین مفیدبودن و بی‌انتهایی می‌تواند بستری شود که در آن ذهنمان را به بردگی بکشد. اگر از افرادی هستید که روزانه ساعت‌ها اسکرول ‌می‌کند پیشنهادم این است که هرچه سریع‌تر این عادت خود را مدیریت کنید یا حداقل مدیر شبکه‌های اجتماعی شوید که از وقتی که صرف می‌کنید درآمدزایی کنید!

***یک نکته درباره درآمد از طریق شبکه‌های اجتماعی: مدیریت شبکه‌های اجتماعی شغلی مدرن و با تقاضای بالاست. مهارت‌های این شغل در طی یک یا دو ماه به دست می‌آید. فقط دقت کنید که در مراحل بالاتر، یعنی کارشناس شبکه‌های اجتماعی، نیاز به وقت بسیار زیاد و یادگیری روزانه هستید.***

اولویت‌ها و سنجش دشوار

این حقیقت را باید قبول کنیم که ما نمی‌توانیم همه کار را انجام دهیم و همه چیز باشیم. ما به عنوان هومو ساپیان ساپیان مغزمان طوری طراحی شده است که تحت هر شرایطی وجود خود را حفظ کند و برای بقا تلاش کند. (گرچه این موضوع همیشه صادق نیست. برای مثال افسردگی می‌تواند تبدیل به نوعی سیستم خودمخرب شود.)

حالا با قبول این موضوع که هدفمان نباید به کمال رسیدن باشد، به مباحث پایه‌ای‌تر می‌پردازم. در اصل قرار است که به روش‌هایی بپردازم که برای من پاسخگو بود و احتمالا برای افرادی که خیلی وقت است که با خود و اهدافشان درگیرند، مفید شود. اگر این روش برایتان پاسخگو بود، خوشحال می‌شوم که تجربه‌تان را با من به اشتراک بگذارید.

زمان، در حال ساخت است
زمان، در حال ساخت است

یک دفتر ساده و یک قلم بیاورید که از همینجا شروع ‌می‌کنیم. قلم را به‌دست بگیرید و قدرتش را حس کنید. وسیله‌ای که تاریخ، علم، هنر و انسانیت را به ما هدیه داده ‌است. سپس دفترتان را باز کنید و در سرآغاز آن جمله‌ای بنویسید. هر جمله‌ای می‌تواند باشد. یک متن کوتاه، یک بیت شعر و یا متن‌موسیقی. یک یاد‌آوری که به شما نشان می‌دهد در درونتان انگیزه‌ای برای بهتر زندگی‌کردن (یا اصلا زندگی‌کردن) دارید.

سپس فقط پنج تا از کارهایی که دوست دارید در هفته پیش رو انجام دهید را بنویسید. اگر کاری هست که علاقه‌مندید روزانه انجام دهید تاریخ‌های آن هفته را نیز بالای این کار بنویسید. سعی کنید کارهایی را انتخاب کنید که از انجام دادنشان لذت می‌برید و جز اولویت‌هایتان هستند.

***اگر مثل من دیوانه‌وار عاشق بولت جورنال و برنامه‌ریزی دقیق هستید، برای چند روزی این علاقه‌تان را کنار بگذارید و وقتتان را برای عمل‌کردن صرف کنید و زیبایی دفترتان را به ماه بعد بسپارید***

دقت داشته باشید که این برنامه را برای یک هفته آینده انجام دهید نه برای زمان‌بندی‌هایی مثل ماهانه و سالیانه! هرچه افق دیدتان به آینده واضح‌تر باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که کارهایتان را انجام دهید.

اینجا کمتر، بیشتر می‌شود
اینجا کمتر، بیشتر می‌شود

برای هر کار روزانه فقط ۵ دقیقه اختصاص دهید. برای مثال اگر هدفتان خواندن کتاب است، در هفته‌ای که شروع ‌می‌کنید هر روز ۵ دقیقه به کتاب‌خوانی اختصاص دهید. احتمالا بعد از گذر این زمان، شما غرق کتاب شده‌اید.

یا برای مثال، اگر می‌خواهید روزانه ورزش کنید، از جایتان بلند شوید و به سمت کفش‌های ورزشی‌تان بروید و آن‌ها را بپوشید و لوازم ورزشی‌تان را بیاورید. احتمالا ۵ دقیقه دیگر گذشته است و شما حتی نرمش کوتاه هم نکرده‌اید اما در واقع یک کار مفید انجام داده‌اید؛ شروع کرده‌اید. آسان است، مگر نه؟
***احتمال قریب به یقین بدون توجه به ۵ دقیقه‌ای که گذشته، شروع به ورزش کردن خواهید کرد. اگر نکردید نگران نباشید، شما به قول خود عمل کردید و ۵ دقیقه را صرف عمل ورزش کردید.****

ساده شاید، ولی انجام اینکار آسان نیست. خودمان بهتر از هرکسی می‌دانیم که مشکل اساسی انجام ندادن کارها، علیرغم کمال‌گرایی و مشکلات روانی، در شروع نکردن است. با این روش شما در ذهنتان به خود می‌گویید که ۵ دقیقه که چیزی نیست، انجامش می‌دهم. بعد از شروع شما می‌فهمید که سخت‌ترین مرحله را رد کرده‌اید و مابقی روان و جاری پیش می‌رود. شما با اینکار در واقع زمان را برای خود می‌سازید. حتی اگر ۵ دقیقه برایتان زیاد است، زمانش را کاهش دهید.

اینکار را به مدت یک هفته انجام دهید، خواهید دید که حتی در همان هفته اول نیز ۵ دقیقه را به ۱۰ دقیقه یا بیشتر رسانده‌اید و تا زمانی که به ایده‌آل خود رسیدید دست نکشید!

پی‌نوشت: این مقاله، اولین مقاله من در ویرگول است و احتمالا اشتباهات نوشتاری، موضوعی و علمی در آن باشد. در ضمن برای طراحی تصاویر زمان زیادی صرف شده است. امیدوارم برایتان جذاب باشند. از اینکه وقت گذاشتید و این مقاله را خواندید تشکر می‌کنم و منتظر نظرات شما خواهم بود.





یک دانشجوی فیزیک‌ که علاقه داره درباره ستاره‌شناسی و فیزیک ذرات، روانشناسی و فلسفه بخونه، بفهمه و بنویسه!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید