ویرگول
ورودثبت نام
مایا
مایا
خواندن ۴ دقیقه·۶ سال پیش

در جست و جوی روز خوب

من از اون دسته آدما هستم که روزم به دو شکل سفید یا سیاه شروع میشه، هیچ وقت خاکستری نبوده یا از اول صبح زندگی بهشت میشه یا جهنم، علتش این هست که دوست دارم اول هر روز به اهداف اصلی زندگیم برسم و برای اونا تلاش کنم اگه حوصلم نشه و ساعت از 11 صبح رد بشه اون روز من تبدیل به جهنم میشه، بقیه روز فقط این فکر مثل انگل تو سرم رشد می کنه که چرا امروز را از دست دادم، خیلی احمقانه هست من هنوز چیزی نزدیک به 12 ساعت زمان دارم اما همه اون زمان را بر باد رفته می دونم :/ احمقانست اما حقیقت داره ! البته جمله های از این دست خیلی شندیم یک روز خوب از صبح خوب شروع میشه و کلا این که اهمیت صبح در کل روز چقدر تعیین کننده هست، پس به نظرم به نفعم هست که این حقیقت احمقانه رو بپذیرم و سعی کنم یک برنامه مستحکم صبح گاهی داشته باشم که بتونم روز های سفید بیشتری رو تجربه کنم؛ چون می دونید هر چیز خوبی بهایی داره بهشت، روز خوب، روابط خوب، اگر بهاش رو نپردازی جهنم نصیبت میشه، جهنم مطلق، منم می خوام بهای روز خوب رو بپردازم تا روز خوب نصیبم بشه!

من این پست را به مرور کامل می کنم در راستای تلاشم برای یافتن روز خوب خیلی تحقیق کردم می خوام یک سری روتین به برنامم اضافه کنم و هر هفته بهش اضافه کنم برای هفته اول که از امشب شروع میشه این ها رو می خوام توی این هفته انجام بدم نتایج پیشرفتم رو سعی می کنم هر روز در زیر هر قسمت اضافه کنم تا شاید نکته جالبی برای شما هم داشته باشه و بتونید ازش استفاده کنید :)

1- نوشتن سه کار مهم فردا

ویرایش ۱ : انتخاب کلیپ موزیک صبح بعد از این که سه تا کار مهم را نوشتی :)

2- درست کردن سالاد میوه

3- خوابیدن ساعت 10 و بیدار شدن ساعت 5 صبح ( شعار اگرالارم تاخیر ساعت را فشار دادی تو باختی )

ویرایش ۱ : وقتی ساعت ۵ بیدار شدی فیلم کوتاه روحیه بخش که از یوتیوب دانلود کردی را ببین و بعدش هم بلافاصله تختت را مرتب کن

ویرایش ۲ : قبل از خواب مطمین شو که گوشیت در حالت پرواز هست و روی سایلنت نیست

ویرایش ۳: قبل از خواب وای فای خونه را قطع کن

4- صبح بعد خواب شبکه اجتماعی را به هیچ وجه چک نکن !

ویرایش ۱ : استفاده از اپلیکیشن off time




تجربه روز اول :

الان که روز اول باشه دیشب من ۳ تا کار مهم امروزم رو نوشتم و سالاد میوه هم برای خودم درست کردم و ساعت ۱۰ هم خوابیدم و انقدر ذوق زده بودم که الان محدثه ۵ صبح بیدار می شی :))) اتفاقا صبح ساعت ۵ الارم گوشیم زنگ هم خورد از روی سنوز هم برش داشتم و چشمام رو باز کردم اما راستش برای بعدش هدفی نداشتم گفتم با شکم گشنه که نمیشه بشینم کار کنم این شد که در همان حال چشمام رو بستم و دوباره خوابیدم برای همین می خوام مورد سه را یکم تغییر بدم :) به نظرم اون لحظه که بیدار می شم احتیاج به یک انگیزه قوی دارم که خواب از سرم بیفته برای من آهنگ گوش دادن خیلی جذاب هست برای همین می خوام یه کلیپ موزیک از یوتیوب ببینم هر روز صبح بعد بیدار شدن :)

برای مورد آخر من از یه اپلیکیشن استفاده می کنم که اسمش هست off time توش می تونید تعیین کنید که چه برنامه هایی از گوشیتون بلاک باشه برای چه مدت من این رو طوری تعیین کردم که شبکه های اجتماعی فقط شبا برام باز باشه و بقیه روز بلاک باشه از جمله صبح که بیدار می شم جالبه این برنامه حتی می تونید تماس یا اس ام اس هم بلاک کنید اگه دوست داشتین کلا خدا خیرشون بده :) البته این نسخه اندروید هست نمی دونم نسخه ios هم داشته باشه یا نه!

حس روز :

خیلی خوب بود کلی اتفاقای دوست داشتنی برام افتاد و از نظر کاری خیلی راضی بودم :)

تجربه روز دوم :

شب تمام کارهایی که لازم بود را انجام دادم اما اتفاقی که افتاد موقع خواب یادم رفت گوشیم را از روی سایلنت بر دارم این شد که فرداش ساعت ۶ از خواب بیدار شدم و یه مدت طول کشید تا بفهمم چی شده اولش فکر کردم که زود تر از ۵ بیدار شدم :))

حس روز:

خیلی بد از عملکرد کاری خودم اصلا راضی نبود و نسبت به زندگی حس سردی و بی تفاوتی داشتم

تجربه روز سوم :

فاجعه بود :))) شب گذشته بخاطر این که کارام رو انجام نداده بودم از برانمم عقب افتادم و مجبور شدم تا ساعت ده و نیم کار کنم بدون این که هیچ کدوم از کاری شب را انجام بدم. صبح هم ساعت ۵ گوشیم زنگ خورد که با عصبانیت تمام قطعش کردم و ساعت ۶.۴۵ دقیقه از خواب بیدار شدم و اولین کاری که کردم این بود که شبکه های اجتماعی رو زیر و رو کردم باشد که رستگار شوم :)))

حس روز : شب خیلی حس خوبی داشتم تا حدود کارم را انجام دادم و لذت بخش بود

تجربه روز چهارم :

بازم بد هیچ کدوم از کارای شب رو انجام ندادم اما صبح ساعت 5.30 بیدار شدم چون کار زیاد داشتم. واقعا بهم امیدی هست ؟ :))

روز خوبصبحگاهزندگی
عاشق کتاب خوندن، کد زدن، علوم ماورا هستم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید